انهار
انهار
مطالب خواندنی

تحقیقی کوتاه در باره عروسی حضرت قاسم بن الحسن علیه السلام

بزرگ نمایی کوچک نمایی

درباره عروسی حضرت قاسم بن الحسن (علیه السلام) در کربلا؛ عالمان و مورّخان شیعه چند دسته اند:

1- برخی این واقعه و ازدواج را در کتاب خود نوشته اند.[1]

2- برخی این واقعه و ازدواج را در کتاب خود ننوشته اند[2]

3- برخی فرموده اند: { این واقعه و ازدواج را } در کتاب معتبری ندیده اند.[3]

4- برخی فرموده اند {این واقعه و ازدواج} بر اساس احتمال باشد نه حتم.[4]

5- برخی {این واقعه و ازدواج} را صحیح نمیدانند.[5]

[1] مانند: ملاحسین کاشفی سبزواري (اعلی الله مقامه) در « روضۀ الشهداء » و محدث کبیرمرحوم سیدهاشم بحرانی (اعلی الله مقامه) در « مدینۀ المعاجز» و ملامحمد مهدی نراقی (اعلی الله مقامه) در «محرق القلوب» و...

[2] مانند مرحوم شیخ مفید (اعلی الله مقامه) در مقتل خود (الإرشاد) و سیّد بن طاووس (اعلی الله مقامه) در (لهوف) و...

[3] مانند محدّث جلیل القدر مرحوم شیخ عبّاس قمی (اعلی الله مقامه)، که در «منتهی الآمال» میفرماید: مخفی نماند که قصّه دامادی جناب قاسم (علیه السلام) در کربلا و تزویج او فاطمه بنت الحسن (علیها السلام) را صحّت ندارد چه آنکه در کتب معتبره به نظر نرسیده...

و مرحوم علامه والامقام محمدباقر مجلسی (اعلی الله مقامه) که در کتاب «جلاء العیون» میفرماید: عروسی جناب قاسم در کتب معتبره به نظر حقیر نرسیده است و از جمله چیزها که دلالت بر استبعاد این مطلب دارد آن است که جناب قاسم در هنگام شهادت خود به حدّ بلوغ نرسیده بود...

[4] مانند: مرحوم آیةالله تبریزی (اعلی الله مقامه) که در پاسـخ این سـؤال: « ما حكم البكاء على زواج القاسم بن الحسن؟» فرموده اند: « لا بأس بإقامة العزاء و البكاء على القاسم عليه السلام أو على الزواج، و لكن لا تكون على نحو الحتم، بل على نحو الاحتمال».

[5] مانند: مرحوم آیةالله فاضل لنکرانی (اعلی الله مقامه) که در پاسـخ این سـؤال: « در مورد تعزيه و روضه‌هايى كه به نام ازدواج حضرت قاسم عليه السّلام در كربلا خوانده مى‌شود، چه مى‌فرماييد؟» فرموده اند: « آنچه در مورد عروسى حضرت قاسم مطرح شده يا مى‌شود صحيح نيست. و اثرى از اين قضيه در كتب معتبره وجود ندارد. مضافا بر اينكه حضرت قاسم به سنّ ازدواج نرسيده بود.بلى، در كتاب منتخب مرحوم طريحى چيزهايى كه مناسب ازدواج آن حضرت است نقل شده، ولى ظاهرا اين مطالب نادرست را بعد از آن مرحوم، افراد مغرض يا نادان به آن كتاب اضافه كرده‌اند. و مرحوم طريحى برتر از آن است كه اين مطالب را كه مناسبتى با واقعۀ عاشورا ندارد، در كتاب خود بنويسد.در عين حال آنچه در كتاب طريحى آمده به اين نحو كه بعضى در مراسم تعزيه‌دارى و بصورت خرافى پياده مى‌كنند، نمى‌باشد».


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -