انهار
انهار
مطالب خواندنی

شرح آیهٔ 79 سوره اسراء در بیان در نماز شب

بزرگ نمایی کوچک نمایی

شرح آیهٔ 79 سوره اسراء

«وَ مِنَ اللَّيْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نافِلَةً لَكَ عَسى‏أَنْ يَبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقاماً مَحْمُوداً".»

مفردات:

1- كلمه «تهجد» از ماده«هجود» است كه در اصل به معناى خواب است، و «تَهَجَّدْ»، به معناى برطرف كردن خواب با عبادت مى‏باشد.

2- ضمير در «به» به قرآن يا به كلمه «بعض» كه از كلمه «من الليل» استفاده مى‏شود برمى‏گردد، و چه بسا گفته شده كه كلمه «من الليل» از قبيل اغراء «تحريك و تهيج» و نظير«عليك بالليل» بر تو باد شب، مى‏باشد.

3- كلمه «نافله» ازماده" نفل" به معناى زيادى است، ، و حرف" فاء" كه بر سر" فتهجد" آمده نظير فاء در" فَإِيَّايَ فَارْهَبُونِ" است. و معناى آيه چنين است كه قسمتى از شب را پس از خوابيدنت بيدار باش و به قرآن (يعنى نماز) مشغول شو، نمازى كه زيادى بر مقدار واجب تو است

4- كلمه مقام در جمله «مَقاماً مَحْمُوداً» ممكن است مصدر ميمى وصفت بعث باشد، كه در اين صورت مفعول مطلق جمله" ليبعثك" خواهد بود، هر چند كه لفظ بعث دربين نيامده باشد، و معنا چنين مى‏شود "باشد كه پروردگارت تو را بعث كند بعثى پسنديده"

و ممكن هم هست اسم مكان بوده و آن گاه بعث به معناى اقامه و يا متضمن معناى اعطاء و امثال آن باشد كه بنا بر اين احتمال، معناى آيه چنين مى‏شود" باشد كه پروردگارت تو را به مقامى محمود به پا دارد "و يا" در حالى كه معطى تو است به مقامى محمود بعث فرمايد و يا عطا كند تو را در حالى كه بعث كننده تو است مقامى محمود.

نکته ها:

1) دل شب زمان مناسبی براى عبادت است. «وَ مِنَ اللَّيْلِ فَتَهَجَّدْ» به نيمه شب كه همه مست خواب خوش باشند من و خيال تو و ناله اى درد آلود. نگفته است: به نماز برخيز، زيرا كه تعبير با تهجد فراگيرتر از نماز است، و شامل دعا كردن و خواندن قرآن و به تفكر پرداختن و طلب آمرزش كردن، داورى كردن درباره گذشته (محاسبه ذاتى) و انديشيدن طبق برنامه درباره آينده نیز می شود.

بنابراين، شب تنها براى خواب و آسايش نيست هرگز ... بلكه فرصتى طلايى براى عروج كردن مؤمنان به سوى كمال روحى وعقلى و پيوستن به پروردگار جهانيان است كه از آن برنامه‏ ريزى سالمى براى آينده فراهم مى‏آيد.

2) در كلمه‏ ى «مَقاماً» عظمت نهفته است (به خاطر تنوين) و در روايات آمده كه «مقام محمود» همان شفاعت است.

3) بسيارى جمله (نافلة لك) را دليل بر آن دانسته‏ اند كه نماز شب بر پيامبر )صلی الله علیه و آله و سلّم) واجب بوده است، زيرا" نافله" به معنى «زياده» است. آرى مقام رهبرى، مستلزم تكاليف سنگين‏ ترى است.

4) افراد برجسته بايد عبادتشان بيشتر باشد (نافلة لك)، مانند «يا مَرْيَمُ اقْنُتِي ...»

5) «مقام محمود» چنان كه از لفظش پيداست معنى وسيعى دارد كه شامل هر مقامى كه درخور ستايش باشد مى‏شود ولى مسلماً در اينجا اشاره به مقام ممتاز و فوق العاده‏اى است كه براى پيامبر در سايه عبادتهاى شبانه و نيايش در دل سحر حاصل مى‏شده است.

6) مقامى ارزشمند است كه نزد خدا پسنديده باشد، و گر نه شهرت‏هاى پوچ، ارزشمند و ماندگار نيست. آرى دود به هوا وبالا مى‏رود، ولى روسياه است.«يَبْعَثَكَ رَبُّكَ»

7) مقامات پسنديده معنوى، درسايه‏ ى عبادت و عبوديّت پيدا مى‏شود. «فَتَهَجَّدْ، مَقاماً مَحْمُوداً».

8) در اينجا محمود بودن مقام آن جناب را مطلق آورده و هيچ قيدى به آن نزده است، و اين خود مى‏ فهماند كه مقام مذكور مقامى است كه هر كس آن را مى‏ پسندد، و آن مقام شفاعت كه براى رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) است كه روز قيامت در آن مقام قرار مى‏گيرد، و روايات وارده در تفسير اين آيه از طرق شيعه و سنى همه متفقند بر اين معنا.

9) تعبير به «رب» اشاره به اين است كه توجه داشته باش که خدا کسی است که نعمتهای فبلی را به تو داده است پس ازطرفی مستحق شکر و عبادت است و از طرفی می تواند این مقام بسیار والا را نیز را به تو ارزانی کند

10) گر چه مخاطب در اين آيه ظاهراً پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلّم) است، ولى از يك نظر شاید بتوان حكم آن را تعميم داد و گفت همه افراد با ايمان كه برنامه الهى روحانى تلاوت و نماز شب را انجام مى‏دهند سهمى از مقام محمود خواهند داشت، و به ميزان ايمان و عمل خود به بارگاه قرب پروردگار راه خواهند يافت، و به همان نسبت مى‏توانند شفيع و دستگير واماندگان در راه شوند.

11) ما با عبادت‏هاى خويش، حقى بر خدا نداريم كه طلب كنيم، هر چه هست، اميد است و فضل او «عَسى‏».

12) تا كسى خود گامى به سوى كمال بر ندارد، خداوند او را به مقامى نمى‏رساند. «فَتَهَجَّدْ ... يَبْعَثَكَ رَبُّكَ»

13) خداوند، خودش شفاعت را براى اوليا پسنديده است، نه آنكه اولياى الهى نسبت به بندگان از خدا مهربان‏تر باشند. «يَبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقاماً مَحْمُوداً»

فضيلت عبادت شبانه

عبادت در شب از عبادتهای بسيار با فضيلت است که در آیات زیادی به آن اشاره شده است:

  • «قُمِ اللَّيْلَ إِلَّا قَلِيلًا»
  • «وَ مِنَ اللَّيْلِ فَاسْجُدْلَهُ وَ سَبِّحْهُ لَيْلًا طَوِيلا» امام على بن موسى الرضا (علیه السلام) در تفسير این آیه در پاسخ به اين سؤال كه منظور از اين تسبيح چيست؟ فرمودند: منظور نماز شب است!.
  • «كانُوا قَلِيلًا مِنَ اللَّيْلِ ما يَهْجَعُونَ‏»

  • «وَ سَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ حِينَ تَقُومُ»

على بن ابراهيم گفته است مقصود برخاستن براى نماز شب است.

  • وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ مُسْفِرَةٌ» گفته‏ اند كه اين همه نتيجه ه‏ا از خواندن نماز شب است.
  • «الصَّابِرِينَ وَ الصَّادِقِينَ وَ الْقانِتِينَ وَ الْمُنْفِقِينَ وَالْمُسْتَغْفِرِينَ بِالْأَسْحارِ»
  • «يَبِيتُونَ لِرَبِّهِمْ سجدا و قیاما»
  • «لاتَعْلَمُ نَفْسٌ ما أُخْفِيَ لَهُمْ مِنْ قُرَّةِ أَعْيُنٍ جَزاءً بِما كانُوا يَعْمَلُونَ»

قرآن در مورد ميزان پاداش‏هاى الهى چند تعبير دارد. يك جا «ضعف» به معناى دو برابر، يك جا «اضعاف» به معناى چند برابر يك جا «عَشْرُ أَمْثالِها» به معناى ده برابر و در جاى ديگر تشبيه به دانه‏ اى كه هفت خوشه برآورد و در هر خوشه صد دانه باشد، يعنى هفتصد برابر ولى اين آيه فراتر از عدد و رقم را بازگو مى‏كند ومى‏فرمايد: هيچ كس از پاداش اين گروه از مؤمنان، كه اهل نماز شب و انفاق هستند، آگاه نيست. امام صادق (عليه السلام) فرمود: ثواب هر كار نيكى در قرآن بيان شده است، مگر نماز شب كه جز خداوند كسى پاداش آن را نمى‏داند. سپس اين آيه را تلاوت فرمودند.

  • قرآن كريم بعد از مطرح ساختن مناجات شبانه مي‏فرمايد: آيا آن كساني كه عالم هستند با آن كساني كه عالم نيستند، يكسانند؟ از اين تعبير روشن مي‏شود كه نماز شب نشانه علم واقعي است. به همين دليل علاوه بر آيات قرآن در روايات اسلامى نيز تأكيد فراوان روى آن شده است.

از جمله در حديثى از امام صادق (عليه السّلام) مى‏خوانيم: «سه چيز از عنايات مخصوص الهى است: عبادت شبانه (نماز شب) و افطار دادن به روزه داران، وملاقات برادران مسلمان».

مردى ازحضرت على بن أبي طالب (عليهما السّلام) راجع به اينكه انسان، شب براى (خواندن) قرآن برخيزد جويا شد. آن بزرگوار در پاسخ وى فرمود: مژده باد تو را كه هر كس يك دهم شب را با اخلاص و به منظور ثوابى كه خدا به او عطا كند نماز بخواند خدا به فرشتگان خود ميفرمايد: به شماره آن حبه‏ ها و برگ‏ها و درختانى كه در اين شب مى‏رويند و به شماره درختان و برگ درخت خرما و چراگاه‏ها كه در اين شب روئيدند حسنه براى اين بنده من بنويسيد؛ و هر كس يك نهم شب را نماز شب بخواند خداى مهربان ده دعاء برايش مستجاب مى‏كند، و نامه اعمالش را بدست راستش عطا مى‏ نمايد؛ و هر كس يك هشتم شب را نماز بگذارد خداوند اجر يك شهيد صابر و صادق النية به وى عطا خواهد كرد. و او شفيع اهل بيت خويشتن خواهد بود؛ و هر كس يك هفتم شب را نماز بخواند در حالى از قبر خويشتن خارج مى‏شود كه صورتش نظير ماه شب چهارده مى‏ درخشد، و با افرادى كه در امان باشند از صراط عبور خواهد نمود و هر كس يك ششم شب را نماز بگذارد از افرادى به شمار مى‏رود كه به سوى خدا باز گشته‏ اند، و گناهان گذشته‏ اش آمرزيده خواهند شد؛ و هر كس يك پنجم شب را نماز بجاى آورد در قبه خود، نزديك حضرت ابراهيم خليل (عليه السّلام) خواهد بود. و هر كس يك چهارم شب را نماز بگذارد از اولين رستگاران خواهد بود، و نظير باد از صراط عبور مى‏نمايد، و بدون حساب، داخل بهشت خواهد شد؛ و هر كس يك سوم شب را نماز بجاى آرد هيچ فرشته‏ اى باقى نيست مگر اينكه براى مقام و منزله‏اى كه وى نزد خدا دارد غبطه مى‏خورد. و به اوگفته مى‏شود: از هر يك از اين درهاى هشتگانه بهشت كه مى‏خواهى داخل بهشت شو. و هر كه نصف يك شب را نماز بخواند اگر زمين هفتاد هزار مرتبه پر از طلا شود معادل جزائى كه به وى داده مى‏شود نخواهد بود. و اين عمل او نزد خدا افضل و برتر است از اينكه هفتاد غلام زر خريد را از نسل حضرت اسماعيل آزاد نمايد. و هر كس دو قسمت از يك شب را نماز بگذارد حسنات وى به اندازه رمل و ريگ‏هاى متلاطم خواهد بود، كه كوچكترين آنها ده برابر از كوه احد سنگين‏تر خواهد بود. و هر كس تمام يك شب را نماز بگذارد و به تلاوت قرآن بپردازد، و مشغول ركوع و سجود و ذكر خدا باشد اجر و پاداش وى بقدرى خواهد كه كوچكترين آنها اين است كه نظير آن روزى كه مادرش او را زائيده باشد ازگناه خارج خواهد شد، و به شماره كليه حسناتى كه خدا آفريده است برايش حسنه و درجه نوشته خواهد شد، و نور در قبرش ثابت مى‏شود. گناه و حسادت از قلبش بر طرف خواهد شد، از عذاب خدا در امان خواهد بود، امان نامه‏اى از آتش دوزخ به وى عطا مى‏گردد، از افرادى خواهد بود كه در امانند، خداى مهربان به فرشتگان خود ميفرمايد: به اين بنده من بنگريد كه يك شب را براى رضاى من احياء داشته است، او را در بهشت فردوس اسكان دهيد، وى داراى هزار شهر خواهد بود، در هر شهرى آنچه كه نفس به آن اشتهاء دارد و چشم از ديدن آن لذت مى‏برد، و به خاطر احدى خطور نكرده است مگر آن كرامت و مزيت‏ها و تقرب‏هائى كه براى او آماده شده خواهد بود

  • با اينكه مى‏دانيم كسى همچون على (علیه السلام) هرگز ترك نماز شب نمى‏كرد در عين حال اهميت موضوع تا آن پايه است كه پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلّم) در وصايايش به او فرمود: اوصيك فى نفسى بخصال فاحفظها- ثم قال اللهم اعنه- ... و عليك بصلاة الليل، و عليك بصلاة الليل، و عليك بصلاة الليل!
  • از امام صادق (علیه السلام) نقل شده كه فرمود: هر كار نيكى كه انسان با ايمان انجام مى‏دهد پاداشش درقرآن صريحاً آمده جز نماز شب كه خداوند به خاطر اهميّت فوق العاده‏اش آن را با صراحت بيان نفرموده، همين قدر فرموده است: تَتَجافى‏ جُنُوبُهُمْ عَنِ الْمَضاجِعِ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ خَوْفاً وَ طَمَعاً وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ يُنْفِقُونَ- فَلاتَعْلَمُ نَفْسٌ ما أُخْفِيَ لَهُمْ مِنْ قُرَّةِ أَعْيُنٍ جَزاءً بِما كانُوا يَعْمَلُونَ.
  • امام على (علیه السلام) در اين باره تأكيد كرده است كه هر فضيلتى كه پرهيزگاران در روز به آن دسترسی پيدا كنند، ثمره قيام ايشان در هنگام شب است،
  • از زين العابدين على بن الحسين (عليهما السلام) پرسيدند كه: چرا شب زنده‏ داران زيباترين رخساره‏ ها را دارند؟ فرمود: «براى آنكه با خدا خلوت كردند و او آنان را با نور خود پوشاند»

ابوذر كنار كعبه مردم را نصيحت مى‏كرد كه براى وحشت و تنهايى قبر، در دل شب دو ركعت نماز بخوانيد.

در برخی از روایات آمده است تمام انبيا نماز شب داشتند. نماز شب، رمز سلامتى بدن و روشنايى قبر است. نماز شب، در اخلاق، رزق، برطرف شدن اندوه، اداى دين و نور چشم مؤثّر است. نماز شب، گناه روز را محو مى‏كند و نور قيامت است.

علت محرومیت از نمازشب

1) مردى نزد أميرالمؤمنین علی (علیه السلام) آمد و عرض كرد، من از نماز شب محروم شدم، على (علیه السلام) فرمود: انت رجل قد قيدتك ذنوبك: تو مردی هستی که در بند گناهانت هستی.

2) در حديث ديگرى از امام صادق (علیه السلام) مى‏خوانيم: انا الرجل ليكذب الكذبة و يحرم بها صلاة الليل فاذا حرم بها صلاة الليل حرم بها الرزق.

تأثير نيايش در دل شب

1) عبادت در شب، مخصوصاً در سحرگاهان و نزديك طلوع فجر، اثر فوق العاده‏اى در صفاى روح، و تهذيب نفوس، و تربيت معنوى انسان، و پاكى قلب و بيدارى دل و تقويت ايمان و اراده، و تحكيم پايه‏ هاى تقوا در دل و جان انسان دارد (ان ناشئة الليل هى اشد وطئا و اقوم قيلا). «مسلما نماز و عبادت شبانه پا برجاتر و با استقامت‏ تر است» تعبير به" اشد وطئا" يا به معنى مشقت و زحمتى است كه قيام و عبادت شبانه دارد، و يا به معنى تاثيرات ثابت و راسخى است كه در پرتو اين عبادات در روح و جان انسان پيدا مى‏شود.

2) غوغاى زندگى روزانه از جهات مختلف، توجه انسان را به خود جلب مى‏كند و فكر آدمى را به وادى‏ هاى گوناگون مى‏كشاند، به طورى كه حضور قلب كامل، در آن بسيار مشكل است، اما در دل شب و به هنگام سحر و فرو نشستن غوغاى زندگى مادى، و آرامش روح و جسم انسان در پرتو مقدارى خواب، حالت توجه و نشاط خاصى به انسان دست مى‏دهد كه بى نظير است.

3) خداوند در سوره مزمل مى‏فرمايد:" چون در طول روز و ظائف سنگين و تلاش و كوشش فراوان بر دوش دارى، بايد با عبادت شبانه خود را تقويت كنى، و آمادگى لازم براى اين فعاليتهاى بزرگ و گسترده را از آن قيام شب به دست آورى.

4) با آن كه مؤمن در برابر اين تكليف الهى با دشواري هايى رو به رو مى‏ شودكه چالشهاى نفس و دوستى خواب از جمله آنها است، برخاستن از خواب در مقابل آنها به ژرفناهاى نفس و جان نافذتر است «أشد وطأ.

5) پيامبران و وابستگان به رسالت به صورت خاصى باید به این امر بپردازند زیرا ايشان امانتداران رسالت خدایند و سخت گرفتار مبارزه اساسى و فرهنگى عليه باطلند، و آنقدر چالشها و فشارها و دشواري هايى كه اينان با آنها رو به رو هستند زياد است، که نياز آنان به زاد و توشه ايمان و مصرف كردن سوخت و كار مايه تقوى براى انجام وظيفه خود بسيار از ديگران افزونتر است.

6) شب تنها فرصتى براى دراز كشيدن و به خواب رفتن نیست چه شب نيز پاره‏اى از عمر آدمى است كه مى‏ بايستى همچون روز صحنه‏اى براى تلاش به منظور دست يافتن به رستگارى و خوشبخت ىباشد.

سخن خود را درباره نماز شب با حديثى عالى از علىّ بن محمّد النوفلى به نقل از يكى از امامان (عليهم السلام) به پايان مى‏رسانيم:

«چون بنده در شب برخيزد و چرت زدن او را به چپ و راست متمايل سازد، و چانه ‏اش بر روى سينه فرو افتد، خداوند فرمان مى‏ دهد تا درهاى آسمان را بگشايند، و سپس به فرشتگان مى‏گويد: نگاه كنيد به بنده ‏ام كه براى نزديك شدن به من به وسيله چيزى كه براى او واجب نكرده ‏ام، و به اميد رسيدن به سه چيز، چه رنجى را بر خود هموار مى‏ سازد: «گناهى از او كه آن را بيامرزم، يا پذيرفتن توبه ‏اى از او را تجديد كنم، يا بر رزقش بيفزايم.» اى فرشتگان من، گواه باشيد كه من شما را براى او گرد هم جمع كردم».

سخنى درباره شفاعت: به مناسب «مَقاماً مَحْمُوداً» كه به شفاعت تفسیر شده:

مختصر اشاره‏ اى به موضوع شفاعت و شفيع مى‏كنيم و مى‏گوئيم: شفاعت در اصطلاح: عبارت است از: خواهش رفتار نيك و ترك ضرر ديگرى، ولى با تضرع و زارى.

كلمه شفاعت فقط در موردى بكار ميرود كه انسان، شخص نجات دهنده را با خويشتن نزد كسى ببرد كه از قدرت برخوردار است.

شفاعت از نظر متون دینی: آنچه از آيات قرآن مجيد بدست مى ‏آيد اين است: مقام شفاعت در روز قيامت براى افرادى كه خدا به آنان اجازه شفاعت دهد حتمى و قطعى ميباشد.

«مَنْ ذَا الَّذِي يَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلَّا بِإِذْنِهِ»آيه 255 سوره بقره

«ما مِنْ شَفِيعٍ إِلَّا مِنْ بَعْدِ إِذْنِهِ.» آيه 3 سوره يونس؛ يعنى هيچ شفيعى (در روز قيامت) در كار نيست مگر بعد از اينكه خداوند اذن و اجازه دهد.

از اين قبيل آيات در قرآن فراوان به چشم مى‏خورد كه نقل همه آنها به طول مى‏ انجامد. مثلا از قبيل: آيه- 26 سوره نجم؛ آيه- 109 سوره طه؛ آيه 23 سوره سبأ؛ آيه 87 سوره مريم و ... كليه اين آيات و امثال آنها بر ثبوت مقام شفاعت در روز قيامت براى افرادى كه اين شايستگى را داشته باشند تصريح مى‏نمايند.

بعضى ازعلماء، از جمله مرحوم سيد عبد اللّه شبر در كتاب «حق اليقين» خود فرموده ‏اند: مقام شفاعت براى پيامبر اعظم اسلام (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم) از ضروريات دين مقدس اسلام بشمار مى‏رود. چنانچه اخبار در باره اثبات شفاعت پيامبر اسلام (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم) به حد تواتر رسيده است.

و در تفسير عياشى از عبيد بن زرارة روايت كرده كه گفت: شخصى از امام صادق (علیه السلام) از مؤمن پرسش نمود كه آيا او هم شفاعت مى‏كند؟ حضرت فرمود: آرى، شخص ديگرى از ميان جمعيت عرض كرد آيا مؤمن هم محتاج شفاعت محمد (صلی الله علیه و آله و سلّم) هست؟ فرمود: آرى براى مؤمن نيز گناهان و خطاهايى است، هيچكس نيست مگر آنكه آن روز محتاج به شفاعت محمد (صلی الله علیه و آله و سلّم) هست.

راوى مى‏گويد: مردى پرسيد معناى كلام رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلّم) كه فرمود: " «من سيد و سرور فرزندان آدمم ولى فخر نمى‏ فروشم» چيست؟

فرمود: آرى او حلقه درب بهشت را مى‏گيرد و بازش مى‏كند آن گاه به سجده مى‏افتد، خداى تعالى خطابش مى‏ كند كه سر بردار و شفاعت كن كه شفاعتت پذيرفته است، و بخواه كه هر چه بخواهى به آن مى‏رسى، رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلّم) سر برداشته دو باره به سجده مى‏افتد، خدايش مى‏فرمايد: سربردار و شفاعت كن كه پذيرفته است، و بخواه كه به آن خواهى رسيد آن جناب سر بر مى‏دارد و شفاعت مى‏كند، شفاعتش پذيرفته مى‏شود، درخواست مى‏كند خدا هم عطايش مى‏ فرمايد.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -