انهار
انهار
مطالب خواندنی

فتاوای آیت الله العظمی خامنه ای (مدظله)

بزرگ نمایی کوچک نمایی

استفاده از چيزهاى کم ارزش

سؤال1: آيا تصرفات جزئى مثل رد شدن از روى مصالح ساختمانى کنار خيابان، يا بعضى چيزهاى کم ارزش ديگران که به دست ما مى‌رسد، اشکال دارد يا نه؟
سؤال2: و استفاده از سبزى خوردکنهاى عمومى بازار يا آبغوره و آبميوه گيرى که مقدارى از مال شخص قبلى در آن به جا مانده است و با مال ما قاطى مى شوند اشکال دارد يا نه؟
ج1و2) در هر دو فرض مرقوم استفاده اشكالى ندارد.

حکم اموال بجا مانده در خوابگاهها

سؤال:  احتراماً مسئول خوابگاههاى دانشجويى ضمن اسكان دانشجو در خوابگاهها با آنها شرط مى‌كند در صورتى كه بعد از تخليه خوابگاه وسايلى از آنها باقى بماند به بيرون منتقل خواهد شد (دور ريخته خواهد شد) آيا اين شرط براى بيرون ريختن وسايل به جا مانده از قبيل: كتاب، قاشق، پتو و... كفايت مى‌كند، با توجه به اينكه اگر خواسته باشيم وسايل به جا مانده را نگه داريم و بعداً اعلام نماييم مشقت دارد.
جواب:  پس از توافق، انتقال اين اموال به خارج از محل مذکور مانعى ندارد.

فروش لُقطه

سؤال:  من دو سال قبل ساعتى از اماکن تفريحى خارج از شهر پيدا کردم و تا الان آن را نگه داشته‌ام آيا مى‌شود آن را به برادرم فروخته و مبلغ آن را صدقه دهم؟
جواب:  وظيفه شما اين است که در مکانى که آن را يافته‌ايد، از صاحبش تحقيق کنيد و پس از مأيوس شدن مى‌توانيد خود ساعت يا پول آن را به فقير بدهيد.

عوض شدن كفش‌هاى مشابه

سؤال:  من پس از اتمام مجلسى، كفش خود را نيافتم و فقط كفشى را يافتم كه نوتر و بسيار شبيه به كفش خودم بود. اكنون يك هفته از آن ماجرا مى‌گذرد اما كسى جهت تعويض كفش مراجعه نكرده است. آيا با توجه به اينكه آن فرد اشتباه كرده است و هنوز مراجعه نكرده است آيا جايز است من در آن تصرف كنم؟ در صورت منفى بودن جواب بفرماييد من بايد با اين كفش و كفش مفقود شده‌ام چه كنم؟
جواب:  جايز نيست و حكم مجهول‌المالك را دارد كه با يأس از پيدا شدن صاحب آن بنابر احتياط با اجازه حاكم شرع از طرف صاحبش به فقير صدقه دهيد مگر آنكه بدانيد صاحب آن رضايت داشته يا خود صاحبِ كفشِ باقى مانده، كفش را برده است و در صورت اخير اگر قيمت كفش موجود از كفش شما بيشتر باشد مابه‌التفاوت را از طرف صاحب آن به فقير صدقه دهيد.

 منبع: پایگاه معظم له


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -