انهار
انهار
مطالب خواندنی

فتاوای آیت الله العظمی نوری همدانی (مدظله)

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال901 : پسر بچه پانزده ساله اي كه شب هنگام پس از بيدار شدن از خواب ، فردي اجنبي را به صورت برهنه با مادرش در اتاق خواب مي بيند ، با اين اعتقاد كه فرد خائن و متجاوز به ناموس بايد كشته شود ، فرد مزبور را كه مبادرت به فرار نموده به قتل مي رساند .

لازم به ذكر است زن مدّعي است كه اولا : با تهديد فرد مقتول مبني بر آبرو ريزي او در صورت تن ندادن به رابطه ، مجبور به باز كردن درب منزل به روي او شده است . ثانيا رابطه نامشروع در حد كمتر از زنا بوده است .

الف ) قتل ارتكابي توسط نامبرده با اعتقاد به لزوم كشتن اينگونه افراد ، مشمول كداميك از عناوين قتل عمد يا شبه عمد مي شود ؟

ب ) با توجه به ادعاي زن مبني بر اينكه از روي تهديد مجبور به برقراري رابطه با اجنبي شده است ، آيا عمل ارتكابي از سوي فرزند تازه بالغ وي مي تواند مشمول عنوان دفاع از ناموس و در نتيجه عدم شمول ادله قتل عمد در مورد وي باشد ؟

ج ) با توجه به اينكه اطلاعات فقهي نوجوان در احكام شرعي كم بوده ، آيا جهل وي به مسائل مي تواند رفع مسئوليت كند ؟

جواب:1 - در فرض فوق با اعتقاد مذكور قتل مزبور شبه عمد است و مانند اين است كه شخصي را به اعتقاد اينكه مهدور الدم است بكشند و تعدا معلوم شود كه محقون الدم بوده است .

2 - چون آن فرد اجنبي را در حال فرار كشته است در موضوع دفاع از مندرج نيست و ادعاي زن در اين مورد تأثيري ندارد .

3 - جهل وي به مسأله رافع مسئوليت از جهت حكم تكليفي است ولي حكم وضعي يعني ضمان ديه ، مرتفع نيست .

سؤال 819 -اگر كسى كه ربوده شده جانش در خطر مرگ باشد و براى گريز از آن راهى جز مقابله نداشته باشد (مثل اينكه با ممانعت مسلحانه رباينده مواجه شده باشد تكليف او چيست؟

جواب:  با رعايت مراتب، دفاع واجب است و اگر طرف كشته شد، مسؤليتى ندارد.

سؤال 820 -آيا مكره بر امر حرامى مثل لواط و زنا خونش هدر است يا نه؟ خصوصاً اگر راهى جز كشتن نداشته باشد؟!

جواب:  اگر راهى براى دفاع جز كشتن مكرِه نباشد، خونش هدر است


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -