انهار
انهار
مطالب خواندنی

فتاوای آیت الله العظمی گلپایگانی (قدس سره)

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال 54 - چنانچه مخدره‌اى كه بنا به اظهار شهود عينى دچار اختلال حواس بوده با تصميم قبلى خود را زير ماشين بيفكند ومنجر به فوت وى گردد و شهود قبل از وقوع حادثه اظهاراتش را مبنى بر اين كه قصد خودكشى دارد استماع كرده باشند و پس از وقوع حادثه شهادت خود را بيان نمايند آيا راننده ضامن است يا خير؟ و ضمنا متذكر مىشود تا كنون كه دو سال از واقعه گذشته و از رسانه‌هاى گروهى هم استمداد شده ورثه‌اى براى او پيدا نشده است، بفرمائيد تركه او را چه كنند؟

جواب:  در فرض سئوال اگر طورى خود را به زير ماشين انداخته كه براى راننده به هيچ وجه امكان جلوگيرى از تصادف نبوده راننده ضامن ديه نيست و اگر امكان جلوگيرى از تصادف را داشته و مراعات نكرده ديه بر عهده خود راننده است و تركه او را به مجتهد جامع الشرائط بدهند تا مطابق حكم شرعى عمل نمايد و در فرضى كه ديه بر عهده راننده است آن را نيز بايد به مجتهد جامع الشرائط بدهند تا بر طبق حكم شرعى عمل نمايد.

سؤال 189 - اگر كسى به قصد خودكشى، خود را وسط خيابان بيندازد و راننده ماشين او را از چند مترى به بيند، بطورى كه ديگر نتواند خود را كنترل نمايد و آن فرد كشته شود آيا خونش هدر است يا بايد ديه‌اش پرداخت شود و در فرض لزوم ديه، آيا قتل خطائى است و يا شبه عمد مىباشد و مقدار ديه، تمام ديه است يا نصف ديه؟

جواب:  در فرض سئوال، با احراز قصد خودكشى، ديه او بر كسى نيست، بنابر اين موضوع سئوالات بعدى منتفى است

سؤال 843 - وصيت شخصى كه خود كشى كرده نافذ است يا نه.

جواب:  اگر وصيت قبل از اقدام به خودكشى بوده صحيح است اگر چه در حين وصيت بنابر خودكشى داشته باشد.

سؤال 844 - بعضى از آيات فرموده‌اند اشخاصى كه زخمى به خود زده‌اند و يا سمى خورده‌اند و يقين به موت دارند وصيت ايشان نافذ نيست بعد از بيان فتوى و جهش را مرقوم فرمائيد.

جواب:  - شخصى كه به قصد خود كشى سم خورده يا زخمى به خود زده و بعد وصيت كرده وصيت او نافذ نيست و دليل آن نص معتبر معمول به است.

 


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -