انهار
انهار
مطالب خواندنی

فتاوای آیت الله العظمی خوئی (قدس سره)

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال:  زيدى مسكنى را به عنوان سرقفلى گرفته است اجاره نموده مالك شرط بالا بردن اجاره را بعد از مدت معينى ننموده است، آيا مالك مى‏تواند اجاره را به مقدارى كه مى‏خواهد، بالا ببرد يا خير؟

جواب: در مفروض سؤال تا به مقدار اجرة المثل مى‏تواند زياد كند.

سؤال:  آيا اگر ماشين خود را داد به كسى كه كار كند و هر چه ربح كند نصف مثلاً بدهد، جايز است؟ و داخل چه قسم از معامله هست؟

جواب: اين معامله صحيح نيست، و داخل در معاملات فاسده است، و عامل فقط مستحق اجرة المثل عمل خود است.

سؤال:  حمّامى را دو نفر به شركت خريدند يك نفر از آنها سهم شركتش را به ديگرى اجاره داده و آن شريك سهمى را كه اجاره كرده با سهم خودش به مبلغ بيشتر از آنچه اجاره كرده به شخص ثالثى اجاره داده و آن شريك مى‏گويد من راضى نيستم به اين امر، غُسل كردن مردم چگونه است؟

جواب: در صورتى كه شرط مباشرت كرده باشد اجارهء مزبور باطل است، و اگر شرط مباشرت نكرده باشد اجارهء مذكور صحيح است، و عدم رضايت شريك اثرى ندارد. والله العالم.

سؤال:  زيدى با بنّا قراردادى بسته كه فلان مقدار از ساختمان را در ظرف مدت شش ماه مثلاً بسازد چنانچه بنّا در انقضاى مدت، ساختمان را تحويل ندهد آيا زيد مى‏تواند خسارتى از بنّا بگيرد يا خير؟

جواب: خسارت را نمى‏تواند از بنّا بگيرد مگر آنكه شرط كرده باشد، ولى اگر در آن مدت تمام نكرد مى‏تواند اجاره را فسخ نمايد.

سؤال:  زيدى مثلاً اتومبيلى يا چيزى ديگر از وسايط نقليه كرايه كرده به مبلغى كه فلان مقدار راه را ببرد و برگردد، اتفاقاً در بين اين مسافرت بعد از طى چندين فرسخ عيبى متوجه اين وسيله نقليه شد كه به مركز اوليه خود برگشت، بفرمائيد آيا اين راننده (يا سائق) يا صاحب اتومبيل، شرعاً حقى به اين مسافر دارد يا نه؟ در صورتى كه ابتدا شرط و قرارى كه اگر ماشين خراب شود چه كنند، نبود.

جواب: در مفروض سؤال، حقى براى آنها بر اين مسافر نيست. واللَّه العالم.

سؤال:  كارگرى چند ساعت از روز كاركرد و به علت باران و برف مثلاً كار تعطيل شد، آيا مزد اين مقدار را طلب كار است يا نه؟

جواب: مزد آن چند ساعت را مستحق است. والله العالم.

سؤال:  آيا دادن مغازه و يا اجاره دكان به كسى كه شغل آن گرفتن ربا مى‏باشد و امكان هم دارد به راه شرعى بعضى از كارمندان آن عمل نمايند.

جواب: در فرض مزبور مانعى از دادن دكان يا مغازه به شخصى مزبور نيست. واللّه العالم.

سؤال:  اجاره دكان به بانكها چه صورت دارد؟

جواب: اگر مقيد به انجام معامله ربوى نباشد اشكال ندارد، اگر چه بداند كه آنها خواهند نمود. والله العالم.

سؤال:  زيدى اجير مى‏شود كه مثلاً مدت يك سال براى عمرو به مزد معين كار كند، چنانچه در بين مدت مستأجر او را بيرون كرد آيا مزد تمام مدت را بايد بپردازد يا بالنسبه؟

جواب: اجرت تمام مدت را بدهد.

سؤال:  در فرع فوق اگر اجير در بين مدت از كار كناره گيرد مزدى را كه گرفته چه صورت دارد؟

جواب: مانعى ندارد، ولى براى مستأجر خيار ثابت مى‏شود مى‏تواند اجاره را فسخ كند و تمام اجرت را از او بگيرد و اجرت المثل عمل او را بدهد. والله العالم.

سؤال:  زيد از بكر اجازه گرفته كه جنس خود را دو يا سه روز به دكان بكر بگذارد، اين دو يا سه روز طولانى مى‏شود يك هفته مى‏كشد، ناچار بكر به زيد مى‏گويد جنس خود را از دكان ببرد و الا براى هر روزى كه جنس تو در اين دكان بماند صد تومان اجاره آن است، زيد هم هيچ نمى‏گويد و جنس خود را هم تا مدتى نمى‏برد، آيا بكر مديون زيد است يا خير؟ و نيز آيا همان روزى صد تومان مديون است يا اجرة المثل و چنانچه بكر مديون باشد و ندهد آيا زيد مى‏تواند كه بدون اطلاع بكر از مال او بردارد يا خير؟

جواب: بلى به اجرة المثل ضامن است و مى‏تواند تقاص كند اگر امتناع دارد چنانكه فرض شده در ذيل سؤال. واللَّه العالم.

سؤال:  بفرمائيد: همان طورى كه بدهكار اگر قدرت اداى دين ندارد مطالبه  حرام است، اگر مستأجرى بعد از انقضاى مدت اجاره، عين مستأجره را تخليه كند از قبيل مغازه و منزل، در عسر و حرج و مشقت شديده است، مؤجر حق اجبار به تخليه دارد يا خير؟
جواب:
مستأجر مزبور مثل بدهكار معسر نيست، و عسر و حرج مستأجر مانع اعمال سلطنت مالك در ملك خود نيست.


سؤال:  اگر اجير شود كارگرى چند ساعت معينى كه در آن مدت وقت نماز واجب هست، آيا اجاره در وقت نماز باطل مى‏شود، و آيا مستحق مى‏شود اجرت را نسبت به آن وقت نماز، چه بياورد نماز را چه نياورد؟
جواب: جايز نيست كسى اجاره دهد خودش را به طورى كه تمام وقت فيضه را فرا گيرد، پس اجاره نسبت به مقدار اداى فريضهء واجب، باطل مى‏گردد و اگر كار كند تمام وقت را به امر مستأجرش مستحق اجرة المثل مى‏شود در آن وقت.

 

اجاره در عبادات


سؤال:  آيا جايز است اخذ اجرت بر تعليم حجاج واجبات حج و عمره و ارشاد آنها را؟
جواب: جايز نيست آن.


سؤال:  زيدى وجه مال الاجارهء صوم و صلاة ميتى را به چند نفر پرداخت نموده و با آنها قرارداد نموده كه براى ميت نماز و روزه بجا آورند، آنها نيز قبول كردند ولكن در ضمن اجاره، تعين وقت براى هر كدام نكرده و لذا ممكن است همه آنها در يك زمان از طرف ميت اعمال را انجام دهند، در اين صورت مؤجر موظف است كه به آنها بگويد؟ و يا
آنكه اگر همگى و هر كدام بدون اطلاع ديگرى نماز و روزه بجا آورند مجزى است، لطفاً حكم آن را بيان فرمائيد.
جواب: اشكالى در اجراى صورت مفروضه نيست، و مجتمعاً يا متفرقاً ادا نمايند، صحيح واقع مى‏شود. والله العالم.


سؤال:
 اجير شدن از براى قرائت قرآن، مانند نماز است كه بايد نيت نيابت از ميت نمايد، يا نثار كردن ثواب قرائت است كه هر چه قرآنِ خوانده داشته باشد بعداً يك وجهى بگيرد و ثواب آن را ببخشد، يا از اول از براى ميتى بخواند، و هم چنين از براى زنده هم مى‏شود اجير شد يا خير؟
جواب: هر دو نحو آن ممكن است و معمولاً اجير شدن در آن براى اهداى ثواب است، ولى ثواب قرائتى كه به نيت مستأجر صورت بگيرد، نه ثواب ذخيره شده قبلى.


سؤال:  زيدى به طور اطلاق وصيت به چند سال نماز استيجارى كرده بفرمائيد، آيا ورثه يا وصى يا ولىّ ميّت مى‏تواند با اجير قرار بگذارد كه اقامه و قنوت را ترك كند و اكتفا به يك تسبيحه در ركعت سوم و چهارم نماز و هكذا يك سلام بنمايد يا خير؟
جواب: در مفروض سؤال نمى‏تواند اكتفا نمايد، بايد بر طبق متعارف اجير بگيرد.


سؤال:  آيا كسى كه مخارج بعض حروف را ندارد مى‏تواند اجير براى خواندن نماز غير بشود يا خير؟
جواب: استيجار او جايز نيست


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -