انهار
انهار
مطالب خواندنی

اهمیت شب قدر در آیات و روایات

بزرگ نمایی کوچک نمایی
اهمیت شب قدر در آیات و روایات
شب های قدر اوج معنویت رمضان است، شب هایی است که زندگی مومن در آن سراسر رنگ خدا می گیرد، پهنه ای است که ورزه دار، بر آن می ایستد و بر همه ما سوای حق پشت می کند و در خلوت پر راز شب با عبودیت محض در پیشگاه خدا همه چیز و حتی خود را به فراموشی می سپارد، از هر چه زمینی است می برد و با آسمان پیوند می خورد مجرد می شود و به عبادت خدای یکتا می ایستد پرده اسباب و قوانین و نوامیس جهان به یکسو می رود و مومن تنها خدا را می بیند که کارگزار همه هستی است و با گوش جان کلام خدا را می شنود و با دل در می یابد که کائنات چون گویی با چوگان امر الهی متحرکند و این امر او و راداه اوست که سیطره خویش بر همه چیز گسترده است.
قدر میعاد انسان با خداست، شب رنگ باختن جسم و حکومت روح است، شب حقارت ماده و عظمت معناست، شب تجلی معنویت دین و آسمانی شدن زمین است، شب همگامی سراسر وجود مومن با ژرفای فطرت الهی ائست.
شب همسایگی انسان با فرشتگان است.
شب فراموشی خود و استغراق در خداست.
شب باران مهر و رحمت حق بر روزه داران خداجوست.
شب تقدیر الهی است. آری شب قدر از هزار ماه بهتر است.
در شب های قدر هم چنانکه پیشوایان ما فرموده اند با خدای جهان به راز و نیاز و دعا و نیایش بپردازیم. سراسر شب باید بیدار ماند و در نماز و عبادت کوشید و نیازها را به پیشگاه خداوند عرضه داشت و مهر و رحمت وآمرزش را از او خواست.
در این شب پس از گذشتن نیمی از ایام روزه و لیالی ماه مبارک رمضان، بنده از قابلیتها و شایستگی های مطلوبی برخوردار شده که اگر خواسته هایش را با خالق خودش در میان بگذارد هیچ بُعدی ندارد که به آن درخواست هایش می رسد.
امام باقر علیه السلام فرمود: هر کسی شب قدر را احیاء بگیرد گناهش آمرزیده می شود اگر چه گناهانش به تعداد ستارگان آسمان و سنگینی کوهها و پیمانه های دریا باشد.(بحارالانوار، ج95، ص168)
امام صادق علیه السلام بیماری سختی گرفت وقتی شب 23 شد به غلامانش دستور داد که او را به مسجد ببرند غلامان حضرت چنین کردند و حضرت تا صبح در آن شب در مسجد ماند. (همان، ص 169)
برای احیا شب قدر و اهمیت دادن به دعا و راز و نیاز با معبود در این سه شب، امام باقر علیه السلام می فرماید: هر کسی شب 23 ماه رمضان را احیاء بگیرد و صد رکعت نماز در آن شب بخواند [به این برکات نائل می شود]:
·      توسعه اقتصادی
·      از غرق شدن نابود شدن زیر دیوارها و تصادفات و سرقت و از شرّ درندگان او را پناه می دهیم.
·      ترس از سوال منکر و نکیر در عالم قبر از او برداشته می شود و در حالی از قبرش بیرون می آید و سوی محشر می رود که اطراف او را نور احاطه کرده باشد.
·      در آن روز، نامه اعمالشان به دست راستشان می دهند.
·      آزادی از جهنم برایش نوشته می شود.
·      عبور از صراط و امنیت از عذاب جهنم برایش ثبت می شود.
·      بدون حساب وارد بهشت می شود.
·      در کنار پیامبران و راستگویان و شهدا و درستکاران قرار می گیرد و اینان خوب رفیقی برایش هستند. (همان، ص168)
 پس شب قدر از فرصت های بسیار ارزنده و مغتنم است و باید ما این شب را برای تفکر  در اوضاع اسلامی و توجه بیشتر به تعالیم قرآن مجید غنیمت بدانیم و به مقدار ارتباط خود با قرآن و احکام قرآن کاملا رسیدگی کنیم.
باید از لیالی متبرکه احیاء، که در فضیلت آن و شب زنده داری و عبادت در آن، در کتب دعا و حدیث اخبار بسیار وارد شده استفاده کنیم.
قرآن شب قدر را «لیله مبارکه» خوانده و در شأن آن یک سوره نازل شده و شرافتش از هزار ماه بیشتر است. شب قدر شب نزول فرشتگان بر زمین و شب نور و سعادت و قرب به خدا و سلام و رحمت است.
لذا برخی از مفسرین می گویند:
شب قدر، به این جهت قدر نامیده شده که جمیع مقدرات بندگان در تمام سال، در آن شب تعیین می شود در آن شب، مقدرات یک سال انسانها تعیین می گردد و ارزاق و سرآمد عمرها و امور دیگر در آن لیله مبارکه تفریق و تبیین می شود. (تفسیر نمونه، ج27، ص187)
مرحوم علامه طباطبایی می فرماید: ظاهر آن است که مراد از قدر، تقدیر و اندازه گیری است. خداوند در آن شب حوادث یک سال را مقدر می کند از قبیل حیات، مرگ، رزق، سعادت، شقاوت. (المیزان، ج20، ص 379)
هر چند در تعیین شب قدر اختلاف است ولی قول معتمد و محقق که از روایات معتبره گرفته شده این است که از شب نوزدهم و بیست و یکم و بیست و سوم ماه رمضان، بیرون نیست.
به هر حال اگر شب قدر معلوم نشود نهان بودن آن متضمن حکمت و مصلحتی است و ممکن است آن مصلحت این باشد که مسلمانان تمام شب های این ماه را یا لا اقل این سه شب را در عبادت و پرستش خدای تعالی و تلاوت قرآن و... اهتمام نمایند و در شب نوزدهم و بیست و یکم و بیست و سوم در توبه و استغفار و اصلاح و دعا و تلاوت جهد و جدّ بلیغ نمایند و تا صبح بیدار باشد.
حق؛ شب قدر است در شب ها نهان
تا کند جان، هر شبی را امتحان

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -