انهار
انهار
مطالب خواندنی

یکصد فرق بین احکام مرد و زن

بزرگ نمایی کوچک نمایی
بسم الله الرحمن الرحیم
یکصد فرق بین احکام مرد و زن
نکته:
آنچه را مطالعه می فرمائید مطابق با فتاوای همه مراجع محسوب نمیشود چون در برخی از موارد اختلاف فتوا هست و فایده این مطالب فقط بخاطر افزایش اطلاعات عمومی شما کاربران عزیز و محترم هست.
    
جابربن یزید جعفى مى گوید: از امام باقر علیه السلام شنیدم كه فرمود:
(۱-۲) بلند گفتن اذان و اقامه بر زنان در حضور اجنبى جایز نیست.
(۳-۴) رفتن به نماز جمعه و جماعت بر زنان مكروه است .
(۵-۶) عیادت مریض و تشییع جنازه بر زنان استحباب ندارد، ولى بر مردان مستحب مؤكد است .
(۷-۸) بلند گفتن تلبیه در حین مُحرِم شدن، و هروله و دویدن در سعى بین صفا و مروه بر زنان لازم نیست.
(۹-۱۰) بوسیدن یا دست كشیدن به حجرالاسود، و داخل خانه كعبه شدن براى زنان استحباب ندارد.
(۱۱) حلق و سر تراشیدن براى محل شدن زنان لازم نیست، بلكه باید مقدارى از موى سر را بچینند.
(۱۲) زن نباید عهده دار منصب قضاوت شود.
(۱۳) زن نمى تواند متصدى امرى از امور حكومتى شود كه نیاز به اعمال قدرت دارد.
(۱۴) زن در امور نظامى نباید طرف مشورت قرار گیرد.
(۱۵) مباشرت در قربانى حج بر زن لازم نیست مگر در حال اضطرار.
(۱۶) زن در وضوء از باطن ذراع آغاز به شستن مى كند و مرد از ظاهر ذراع .
(۱۷) مسح سر از زیر چادر، مقنعه یا روسرى جایز است .
(۱۸) زن در حال قیام نماز، مستحب است دو پا را به هم بچسباند، در حالى كه براى مرد استحباب دارد پاها را از سه انگشت تا یك وجب فاصله دهد.
(۱۹) مرد در حال قیام نماز مستحب است دستهایش را پایین آورد، و زن بازوانش را به سینه بچسباند.
(۲۰) مستحب است زن در حال ركوع دستش را روى ران خود قرار دهد، و مرد باید دستش را روى زانویش قرار دهد.
(۲۱) مستحب است زن هنگام سجده رفتن ابتداء بنشیند و بعد سجده كند.
(۲۲) همچنین هنگام سر بر داشتن از سجده ابتدا بنشیند، و سپس برخیزد.
(۲۳) مستحب است در حال سجده زنها آرنجها و شكم را بر زمین بگذارند و اعضاء بدن را به یكدیگر بچسبانند. ولى در مردها مستحب است آرنجها و شكم را به زمین نچسبانند و بازوها را از پهلو جدا نگاه دارند.
(۲۴) هنگام تشهد مستحب است زنان دو پاى خود را بلند كنند و رانهاى خود را بهم بچسبانند.
(۲۵) هنگام گفتن تسبیحات اربعه مستحب است انگشتان را بهم بچسبانند.
(۲۶) هر گاه زن بخواهد با خداى خویش راز و نیاز كند، بهتر است دو ركعت نماز بجاى آورد. سپس با سر برهنه دعا كند. البته در صورتى كه مشرف نباشد. خداوند دعاى او را اجابت ، و حاجت او را بر طرف فرماید، و او را ماءیوس و نا امید نگرداند.
(۲۷) غسل جمعه براى زن در سفر مكروه ، و براى مرد مستحب است .
(۲۸) گواهى زنان در مورد اجراء حدود پذیرفته نمى شود.
(۲۹) گواهى زنان در طلاق مسموع نیست.
(۳۰) گواهى زنان در آنچه نگاه كردن مرد به آن جایز نیست پذیرفته مى شود.
(۳۱) شهادت زن در رؤ یت هلال و اثبات اول ماه قابل قبول نمى باشد.
(۳۲) زنان نباید از وسط معابر عمومى و اماكن شلوغ و پررفت وآمد حركت كنند، بلكه باید آهسته از مسیرهائى كه نه خیلى خلوت باشد و نه خیلى شلوغ عبور نمایند.
(۳۳) شایسته نیست زنان در اطاقهاى فوقانى و مكانهائى كه در منظر اجنبى باشد بنشینند و سكونت كنند.
(۳۴) آموختن علوم و فنون كه مستلزم اختلاط با مردان اجنبى بدون رعایت حدود شرعى باشد جایز نیست .
(۳۵) فراگرفتن ریسندگى و بافندگى براى زنان مستحب است .
(۳۶) آموختن سوره نور براى زنان ثواب فراوان دارد.
(۳۷) آموختن سوره یوسف براى زنان كراهت ، و براى مردان استحباب دارد.
(۳۸) اگر زنى مرتد شود و از اسلام برگردد، حاكم او را توبه مى دهد. اگر توبه كرد، او را رها مى كنند. و اگر توبه نكرد، محكوم به حبس ابد با اعمال شاقه مى شود و او را در زندان به كارهاى سخت وامى دارند و از خوردن و آشامیدن منع مى كنند جز مقدارى كه جان او حفظ شود. و باید خوراك نا مطبوع و بد مزه به او بخورانند و لباس زبر و خشن به او بپوشانند. وقت صلوة او را بزنند تا نماز بخواند، و هنگام روزه او را بزنند تا روزه بگیرد.ولى حكم مرد مرتد قتل است .
(۳۹) از زنان كافر جزیه گرفته نمى شود، ولى از مردانشان جزیه مى گیرند.
(۴۰) هر گاه زمان زاییدن فرا رسد، لازم است هر كس در اطاق زایمان باشد بیرون رود تا كسى ناظر عورت زن و كیفیت زاییدن نباشد.
(۴۱) حضور حائض و زن جنب هنگام تلقین میت شایسته نیست .
(۴۲) بر حائض یا جنب جایز نیست میت را داخل قبر قرار دهد.
(۴۳) هر گاه زنى از جائى برخاست ، براى مرد جایز نیست بلافاصله در آنجا بنشیند، و نشستن مرد درآنجا مادامى كه سرد نشده كراهت دارد.
(۴۴) جهاد بر زنان واجب نیست و جهاد زنان خوب شوهردارى است .
(۴۵) حق شوهر بر زن از بزرگترین حقوق است .
(۴۶) هر گاه زنى بمیرد سزاوارتر از همه براى خواندن نماز میت ، شوهر اوست .
(۴۷) زن مسلمان نباید در حضور زنان یهودى و نصرانى برهنه شود، زیرا آنان زیبائیهاى او را براى شوهران خود توصیف مى كنند و موجب مفسده مى شود.
(۴۸) استعمال بوى خوش براى زن هنگام خروج از منزل جایز نیست .
(۴۹) جایز نیست زنان خود را از حیث آرایش سر و صورت و پوشاك و غیره ، شبیه مردان بسازند. زیرا رسول خدا مردانى را كه خود را به زنان ، و زنانى را كه خود را به مردان شبیه سازند، لعن فرموده است .
(۵۰) مكروه است زن خود را معطل كند و بدون شوهر باقى بماند.
(۵۱) شایسته نیست ناخنهاى زن سفید دیده شود، هرچند با كمى حنا آن را رنگین سازد.
(۵۲) روا نیست دستانش را در حال حیض خضاب كند، زیرا بیم تسلط شیطان بر او مى رود به طورى كه او را به سوى ارتكاب گناه سوق دهد.
(۵۳) هر گاه زن در حال نماز نیازى داشته باشد باید دستهاى خود را بهم زند، ولى مرد باید با سر و دست اشاره كند و بلند تسبیح بگوید.
(۵۴) براى زن جایز نیست بدون چادر و پوشش كامل نماز بخواند، مگر كنیز باشد. یعنى زن باید تمام بدن جزگردى صورت ، و دست و پا، تا مچ را بپوشاند، ولى در مرد ستر عورتین كافى است .
(۵۵) پوشیدن لباس ابریشمى و حریر و زربافت براى زن در نماز و غیر نماز و احرام جایز، ولى بر مردان حرام است .
(۵۶) بدست كردن انگشترى طلا و آویختن زیورآلات حتى در نماز براى زن جایز است ، ولى بر مردان حرام و موجب بطلان نماز مى باشد.
(۵۷) زن بدون جلب رضایت شوهر نمى تواند مالش را به مصرف برساند.
(۵۸) زن بدون اجازه شوهر حق ندارد روزه مستحبى بگیرد.
(۵۹) دست دادن زن با مرد اجنبى حرام است ، مگر از پشت پارچه و جامه .
(۶۰) بیعت زنان از پشت لباس آنان است .
(۶۱) زن بدون اذن شوهر جایز نیست به حج مستحبى برود.
(۶۲) استحمام زنان در بیرون منزل كراهت دارد.
(۶۳) سوار شدن زنان بر زین اسب ، دوچرخه و موتور سیكلت كراهت دارد.
(۶۴) ارث زن نصف ارث مرد است .
(۶۵) دیه نفس زن نصف دیه مرد است .
(۶۶) دیه زن در جراحات بادیه مرد مساوى است تا اینكه به یك سوم دیه كامل برسد و بیش از آن دیه جراحت در مرد بالامى رود و در زن پائین مى آید.
(۶۷) هر گاه زنى بخواهد به تنهائى به امام جماعت اقتدا كند باید پشت سر امام بایستد، ولى اگر ماءموم مرد باشد باید قدرى عقب تر در طرف راست امام بایستد.
(۶۸) اگر زنى فوت كند كسى كه بر او نماز میت مى خواند باید در مقابل سینه او بایستد و اگر متوفى مرد باشد مصلى باید مقابل وسط بدن او بایستد.
(۶۹) در هنگام به خاك سپردن میت ، زن را از پهنا، و مرد را از طرف سر باید درقبر گذاشت .
(۷۰) هیچ شفاعتى براى زن نزد پروردگار بهتر از رضایت شوهر نیست .
تذکر:
غیر از آنچه در خصال صدوق آمده ، وجوه افتراق دیگرى را نیز مى توان ذكر نمود.
(۷۱) در نماز جماعت ، اقتداء زن به مرد جایز، ولى اقتداء مرد به زن جایز نیست .
(۷۲) شرط صحت جماعت در مرد عدم حائل بین او و ماءمومین یا امام است ، در حالى كه وجود حائل بین ماءمومین زن یا بین زن با امام مانع صحت نیست .
(۷۳) هر گاه پس از عقد و عروسى ، شوهر دیوانه شود، همسر حق فسخ نكاح دارد، ولى اگر زن دیوانه شد، شوهر حق فسخ ندارد.
(۷۴) تكمیل تعداد لازم براى نماز جمعه باید مرد باشد و نمازگزار زن در تحقق شرائط كافى نیست .
(۷۵) مرد نمى تواند خمس و زكات خود را به همسر خود بدهد، ولى زن مى تواند خمس و زكات خود را به شوهرش بدهد.
(۷۶) قضاءنماز و روزه واجب فوت شده پدر بر ولى میت و پسر ارشد خانواده واجب است بخلاف مادر.
(۷۷) زنان باید همیشه از منتهى الیه طرف راست ، و مردان از وسط معابر عبور نمایند.
(۷۸) پوشیدن لباس دوخته در حال احرام براى زن جایز، و براى مرد حرام است .
(۷۹) پوشاندن سر در حال احرام بر مرد حرام ، و بر زن لازم است .
(۸۰) پوشاندن صورت در حال احرام بر مرد جایز، و بر زن حرام است .
(۸۱) كوچ زن از مشعر به منى پیش از طلوع آفتاب جایز است ، ولى براى مرد جایز نیست .
(۸۲) انعقاد نذر زن متوقف بر اذن شوهر است .
(۸۳) ربا میان پدر و فرزند جایز است ، ولى بین مادر و فرزند جایز نیست .
(۸۴) بلوغ پسر اِتمام پانزده سال قمرى ، و بلوغ دختر اكمال نه سال قمرى است .
(۸۵) در ازدواج دختر، اذن ولى (پدر یا جد پدرى ) شرط است به خلاف پسر، و اذن مادر كافى نیست .
(۸۶) ازدواج مرد مسلمان با اهل كتاب به صورت موقت جایز است ، ولى ازدواج زن مسلمان با آنها جایز نمى باشد.
(۸۷) حق حضانت در پسر تا دو سالگى ، و در دختر تا هفت سالگى ، با مادر است .
(۸۸) اختیار طلاق بالا صالة بامرد است و زن حقى در امر طلاق ندارد مگر تحت شرائط خاص كه ضمن عقد لازم ذكر شود.
(۸۹) اگر مرد زنش را طلاق دهد بلافاصله مى تواند همسر دیگر اختیار كند. به خلاف زن كه باید عده نگاه دارد.
(۹۰) هرگاه مردى در مرض موت با زنى ازدواج كند و قبل از عروسى بمیرد، عقد نكاح باطل مى شود، بر خلاف زن كه اگر در مرض ‍ موت ، شوهر اختیار كرد و از دنیا رفت ، نكاح به قوت خود باقى است .
(۹۱) اگر مرد در حال مرض ، همسرش را طلاق دهد و با همان بیمارى پیش از گذشت یكسال بمیرد، زن از او ارث مى برد، ولى اگر زن پس از عده بمیرد، مرد از او ارث نمى برد.
(۹۲) شوهر از تمام اموال زوجه ارث مى برد، ولى زن از زمین ارث ندارد.
(۹۳) سه خصلت : كبر، بخل و ترس در مرد مذموم ، و در زن ممدوح است .
(۹۴) صحت طلاق متوقف است بر استماع دو مرد عادل ، و استماع زن در صحت آن اعتبار ندارد.
(۹۵) پدر مى تواند فرزند صغیر خود را در صورت مصلحت به نكاح دیگرى در آورد، ولى مادر بر نكاح فرزند ولایت ندارد.
(۹۶) نفقه زوجه و اولاد بر عهده شوهر است . و زن در تاءمین هزینه زندگى از نظر شرع مسئولیتى ندارد.
(۹۷) براى اثبات دعاوى مالى شهادت دو زن به جاى یك مرد بشمار مى آید.
(۹۸) كندن مو و خراشیدن صورت در مصیبت براى مرد كفاره ندارد، ولى در زن كفاره دارد.
(۹۹) مرد مى تواند بیش از یك زن داشته باشد، ولى زن بیش از یك شوهر نمى تواند اختیار كند.
(۱۰۰) اگر زن بمیرد شوهر در صورت وجود اولاد، ربع مال ، و در صورت عدم اولاد، نصف مال زن را ارث مى برد. ولى اگر مرد بمیرد همسرش در صورت وجود اولاد یك هشتم ، و در صورت عدم اولاد یك چهارم مال شوهر را ارث مى برد.
منبع: سایت تبیان

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -