انهار
انهار
مطالب خواندنی

فتاوای آیت الله العظمی مظاهری

بزرگ نمایی کوچک نمایی
كيفيّت نماز جمعه
مسئله 1157- نماز جمعه در زمان حضور و در زمان غيبت امام‏عليه السلام واجب تخييرى است كه به جاى نماز ظهر خوانده مى‏شود و آن دو ركعت است مثل نماز صبح و تمام شرايط عمومى نماز صبح را دارد حتّى حمد و سوره آن بايد بلند خوانده شود ولى در آن دو قنوت مستحب است يكى قبل از ركوع ركعت اوّل و ديگرى بعد از ركوع ركعت دوّم و نيز مستحب است در ركعت اوّل سوره جمعه و در ركعت دوّم سوره منافقين خوانده شود. و ظن و سهو و شك در آن، حكم ظن و سهو و شك در نماز صبح را دارد.
شرايط نماز جمعه
مسأله 1158- نماز جمعه علاوه بر شرايط عمومى نماز شش شرط ديگر هم دارد:
   اوّل: وقت آن، و آن از اوّل ظهر شرعى است تا وقتى كه سايه شاخص دوهفتم شاخص شود (تقريباً يك ساعت و نيم بعد از ظهر) و اگر از اين مقدار گذشت بايد نماز ظهر خوانده شود.
  دوّم: خواندن دو خطبه پيش از نماز و آن دو خطبه بايد مشتمل بر حمد و ثناى خدا و صلوات بر پيامبر و آل پيامبرصلى الله عليه وآله وسلم و دعوت مردم به تقوا و پرهيزكارى و يك سوره كامل و استغفار براى مؤمنين باشد و لازم نيست دو خطبه به عربى خوانده شود بلكه اگر مستمعين اهل زبانهاى مختلف باشند خوب است به همه آن زبانها خوانده شود چنانكه خوب است حمد و ثناى خدا و صلوات بر پيامبر و آل پيامبر به عربى و با ذكر نام آنها باشد و خوب است دعوت به تقوا با لفظ تقوا و استغفار براى مؤمنين با لفظ استغفار باشد و بايد خطبه‏ها را خود امام و ايستاده بخواند و ميان دو خطبه به نشستن مختصرى فاصله شود و بايد خطبه‏ها را بلند بخواند و خوب است به نحوى بلند خوانده شود كه همه حاضرين بشنوند و خوب است خطبه‏ها بعد از ظهر شرعى خوانده شود و اگر هر دو خطبه قبل از ظهر خوانده شود به طورى كه بين دو خطبه و نماز فاصله نشود مانعى ندارد و مستحب است امام جمعه در حال خطبه با طهارت باشد و عمامه بر سر داشته باشد و بر عصا يا سلاحى تكيه كند و خوب است در خطبه‏ها مسائل اجتماعى و سياسى و مصالح مسلمين مطرح شود، و مستحب مؤكّد است كه حاضرين مثل حالِ نماز باشند و خطبه‏ها را گوش دهند و صحبت نكنند حتّى نافله نخوانند و به طرف خطيب بنشينند و به راست و چپ نگاه نكنند و جابه جا نشوند.
  سوّم: به جماعت خوانده شود پس فرادى صحيح نيست. ولى اگر در ركوع ركعت دوّم نماز جمعه به امام برسد مجزى خواهد بود و ركعت دوّم را خودش مى‏خواند بنابراين اگر كسى به ركعت اوّل يا به خطبه‏ها نرسد گرچه بدون عذر باشد نمازش صحيح است.
 چهارم: امام و مأموم حدّاقلّ پنج نفر باشند و حتّى اگر چهار نفر مأموم غيربالغ يا مسافر و يا زن باشند كفايت مى‏كند.
 پنجم: امام جمعه علاوه بر دارا بودن شرايطى كه امام جماعت بايد داشته باشد، بايد يا مجتهد جامع الشرايط و يا منصوب از طرف او باشد و اگر مجتهدى متصدّى شؤون ادارى و سياسى مسلمين است بايد منصوب از طرف او باشد. و بايد قادر به خواندن خطبه در حال قيام باشد و شايسته است امام جمعه مردى با ورع، شجاع، قاطع، سخنگو و داراى فصاحت و بلاغت و با وقار و آشنا به مصالح اسلام باشد.
 ششم: بين دو نماز جمعه حدّاقلّ يك فرسخ شرعى (تقريباً 5/5 كيلومتر) فاصله باشد.
مسأله 1159- مسافر گرچه قصد ده روز نكرده باشد چنانكه مى‏تواند در نماز جمعه شركت كند مى‏تواند امام جمعه نيز باشد.
مسأله 1160- اگر شك كند وقت نماز جمعه باقى است يا نه، نماز جمعه صحيح است و نيز اگر يك ركعت از نماز جمعه در وقت واقع شود نماز جمعه صحيح است.
مسأله 1161- كسى كه در نماز جمعه شركت نمى‏كند مى‏تواند در اوّل وقت و در حين نماز جمعه نماز ظهر را به جماعت يا فرادى بخواند.
مسأله 1162- نماز جمعه بر زنها و پيران سالخورده و مريضها و نابينايان و مسافران و بچه‏ها و كسانى كه بيش از دو فرسخ از محل اقامه نماز جمعه دور هستند و كسانى كه حضور آنان موجب مشقّت و سختى است مستحب مؤكّد نيست ولى اگر حاضر شدند نماز جمعه آنان به جاى نماز ظهر محسوب مى‏شود.
مسأله 1163- خريد و فروش از اوّل ظهر روز جمعه تا پايان نماز جمعه مكروه است و اگر هتك به نماز جمعه و جماعت مسلمين و مصالح اسلام باشد حرام است.
مسأله 1164- هرگاه در بلد انسان نماز جمعه جامع الشرايط برپا مى‏شود در روز جمعه تا پايان نماز جمعه مسافرت نمودن مكروه است.

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -