محمد بن ابيبكر، از ياران وفادار و فداكار امام علي بن ابيطالب علیهالسلام بود. وي، در سفر معنوي و روحاني حجةالوداع كه پيامبر اكرم صلی الله علیه و آله و اكثر اصحاب و پيروان آن حضرت در سال دهم قمري از مدينه منوره و ساير نواحي اسلامي عازم مكه معظمه شده بودند، در سرزمين "ذوالحليفه" يا "شجره" كه بين راه مدينه و مكه و يكي از "ميقات" پنجگانه است در چند روز مانده به پايان ماه ذی القعده، از بانوي شريف و گرانقدري به نام "اسماء بنت عميس" ديده به جهان گشود.[۱]
علامه مجلسی در اين باره گفت: اسماء بنت عميس در مكاني به نام "بيدا" و چهار روز مانده به آخر ذي القعده و در سفر حجة الوداع، محمد بن ابيبكر را به دنيا آورد.[۲]
گفتني است كه اسماء بنت عميس از زنان سابق الايمان بود و در سالهاي نخست ظهور اسلام به پيامبر خدا صلی الله علیه و آله ايمان آورد و به همراه همسر دلير و فداكارش حضرت جعفر بن ابيطالب علیهالسلام، معرف به جعفر طيار به حبشه هجرت كرد[۳] و پس از هجرت پيامبر صلی الله علیه و آله به مدينه و تشكيل حكومت اسلامي، آنان نيز به مدينه هجرت كردند.
در سال هشتم قمري، جعفر بن ابيطالب علیهالسلام در رأس سه هزار رزمنده سپاه اسلام در جنگ با روميان متجاوز در مكاني به نام "موته" شركت كرد و در اين جنگ نابرابر، بسيار ايستادگي كرد تا اين كه دو دستش قطع شد و مظلومانه به شهادت رسيد.
بر اساس حديث صحيحي از پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله، خداوند سبحان به جاي دو دست بريده او در جنگ موته، دو بال در بهشت به او عنايت ميكند تا با آنها به هر كجا كه خواهد، پرواز كند. بدين جهت از آن زمان به "جعفر طيار" معروف گرديد.[۴]
اسماء بنت عميس، پس از شهادت جعفر طيار با ابوبكر بن ابيقحافه ازدواج كرد و محمد بن ابيبكر را به دنيا آورد. پس از مرگ ابوبكر در جمادی الثانی سال سيزدهم قمري، با امام علي بن ابيطالب علیهالسلام ازدواج كرد و از آن زمان، محمد بن ابيبكر را به همراه خويش به خانه امام علی علیهالسلام برد و از تربيت علوي و روحيه ستم ستيزي، وي را بهرهمند نمود.
محمد بن ابيبكر در مبارزه با تبعيضات و ستمگريهاي عثمان خليفه سوم راشدين و عاملان او به ويژه با عامل او در مصر يعني عبدالله بن سعد بن ابيسرح، بسيار ساعي بود.[۵] همچنين در راه ايجاد و استمرار حكومت عدالتگستر حضرت علي علیهالسلام، بسيار جانفشاني كرد و در جنگ جمل در حمايت از آن حضرت، درست روبروي خواهر خويش عايشه بنت ابيبكر قرار گرفت.[۶]
امام علي علیهالسلام، پس از پايان جنگ جمل، وي را به حكومت مصر منصوب كرد و طي نامهاي به اهالي مصر و خود محمد بن ابيبكر سفارشهاي ارزنده و آموزندهاي نمود.[۷]
محمد بن ابيبكر، پس از استقرار در مصر با شايستگي تمام و وفاداري به آرمانهاي مقدس علوي، بر روش مولايش اميرمومنان علیهالسلام حكومت كرد و با مخالفانش مبارزه نمود و سرانجام در سال 38 قمري در هجوم سراسري سپاهيان شام به فرماندهي عمرو بن عاص بدست معاويه بن حديج به طرز فجيعي به شهادت رسيد.
امام علي علیه السلام در شهادت وي بسيار متأثر و اندوهگين شد.[۸]
1- اعلاق النفيسه ابن رسته، ص 202؛ تهذيب الأسماء عبدالقادر بن محمد حنيفي، ص 174.
2- بحارالانوار علامه مجلسی، ج 99، ص 349.
3- تاريخ ابن خلدون، ج 1، ص 388؛ فرازهايي از تاريخ پيامبر اسلام جعفر سبحاني، ص 130.
4- فرازهايي از تاريخ پيامبر اسلام، ص 415؛ تاريخ ابن خلدون، ج 1، ص 430.
5- أنساب الاشراف «ترجمه اميرالمومنين» احمد بن يحيي بلاذري، ص 293.
6- الأمالي از سلسله تأليفات شيخ مفيد، ج 13، ص 24.
7- همان، ص 260؛ تحف العقول ابن شعبه حراني، ص 124.
8- أنساب الأشراف «ترجمه اميرالمومنين»، ص 297؛ تاريخ ابن خلدون، ج 1، ص 615.
منبع: پایگاه دانشنامه اسلامی