انهار
انهار
مطالب خواندنی

خلع قاهر عباسي از خلافت (سال 322 هجری قمری)

بزرگ نمایی کوچک نمایی

پس از قتل مقتدر بالله عباسي بدست سپاهيان مونس خادم، القاهر بالله عباسي به عنوان نوزدهمين خليفه سلسله عباسیان به كرسي خلافت رسيد. وي خليفه‌اي خمار، هوسباز، سخت‌گير و مستبد بود و با ترفندهاي گوناگون تلاش مي‌كرد از قدرت و نفوذ وزيران و فرماندهان سپاه بكاهد و خود بر تمامي امور سيطره پيدا كند.

بدين جهت پس از يك سال و اندي خلافت، دستور داد مونس خادم را دستگير كنند و در صدد دستگيري وزير قدرتمند دربار، يعني ابوعلي بن مقله برآمد. اما ابن مقله و حسن بن هارون از ترس سخت‌گيري‌هاي قاهر، پنهان شده و در خفا با مخالفان وي رابطه برقرار كردند و همچنين فرماندهان سپاه وي را از او ترسانيده و به آنان گفتند كه وي در دارالخلافه خويش، سردابي كنده و مخالفان خود را در آن زنداني و شكنجه مي‌كند.

سرانجام سپاهيان خليفه به فرماندهي "سيما" شورش كرده و خواهان خلع خليفه از مقام خود شدند و بدين منظور به دارالخلافه يورش برده و قاهر عباسي را كه در فراز بام حمام پناه گرفته بود دستگيرش كرده و به زندان منتقل نمودند. بدين سان به خلافت يك سال و نيمه وي پايان دادند.[۱] پس از زنداني و شكنجه كردن او، بر چشم‌هايش ميل داغ كشيده و هر دو چشمش را نابينا كردند و آنگاه آزادش نمودند.

وي به مدت يازده سال به همان منوال زندگي كرد و از شدت فقر و تنگدستي و يا تعمداً براي آبروبري بني عباس در مسجد جامع بغداد گدايي مي‌نمود و سرانجام در سال 333 هجري قمري با نكبت و بدنامي از دنيا رفت. ابن كثير تاريخ خلع قاهر از خلافت را روز سوم و ابن مسكويه و شیخ حر عاملی، روز ششم جمادی الاول را ذكر كرده‌اند.[۲]

ممكن است اختلاف اين دو قول، از آغاز شورش تا دستگيري وي و انتخاب خليفه بعدي نشأت گرفته باشد. يعني در روز سوم جمادي الاولي سپاهيان سر به شورش زده و در روز چهارم و پنجم با هواداران خليفه نبرد كرده و در روز پنجم وي را دستگير و در روز ششم، خليفه بعدي را انتخاب كردند، والله علم.


1- نك: البداية والنهاية، ج 11، ص 202؛ تجارب الامم (ترجمه علی نقی منزوی)، ج 5، ص 383؛ توضيح المقاصد، ص 13 و وقايع الايام، ص 84 و ص 237.

2- نك: البداية والنهاية، ج 11، ص 202؛ تجارب الامم (ترجمه علی نقی منزوی)، ج 5، ص 383؛ توضيح المقاصد، ص 13 و وقايع الايام، ص 84 و ص 237.

منبع: پایگاه دانشنامه اسلامی


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -