انهار
انهار
مطالب خواندنی

زاد روز فرخنده امام جعفر صادق (83 هجری قمری)

بزرگ نمایی کوچک نمایی

امام صادق علیه‌السلام در روز جمعه به هنگام طلوع فجر و به روايتى در روز دوشنبه، هفدهم ربيع الاول سال 83 قمرى ديده به جهان گشود و عالم انسانى را با انوار طيبه خويش تابناك نمود.

پدرش امام باقر علیه‌السلام وى را به نام عموى نياكانش جعفر طيار، "جعفر" نام نهاد. حضرت جعفر بن محمد علیه‌السلام داراى يك كنيه معروف به نام "ابوعبدالله" و دو كنيه غيرمعروف به نام‌ هاى "ابواسماعيل" و "ابوموسى" بود. همچنين داراى القابى چند بود كه معروف‌ ترين آن‌ ها عبارت است از: صادق، صابر، طاهر و فاضل.[۱]

شيعيان و محبان اهل بيت علیهم‌السلام وى را به "صادق آل محمد صلی الله علیه و آله" مى‌ شناسند. زيرا آن حضرت هرگز سخنى جز راست و درست، چيزى نفرمود. پدر ارجمندش، امام محمدباقر علیه‌السلام است كه نَسَب وى با دو واسطه به اميرمؤمنان حضرت امام علی علیه‌السلام و با سه واسطه به پيامبر اكرم صلی الله علیه و آله منتهى مى‌ گردد.

مادر گرامى امام جعفرصادق علیه‌السلام فاطمه، معروف به "اُم‌فروه" از زنان نيكوسرشت، نيكوكار و نيكورفتار عصر خويش بود. اين بانوى باتقوا و متدين از جهت فضيلت و منقبت، سرآمد زنان روزگار خود بشمار مى‌ آمد و امام صادق علیه‌السلام در شأن و مقام وى فرمود: مادرم از زنانى بود كه ايمان داشت، تقوا پيشه كرده و نيكوكارى مى‌ نمود و خدا، نيكوكاران را دوست دارد.[۲]

امام جعفرصادق علیه‌السلام به مدت دوازده سال، حيات بابركت جد گرامى‌ اش امام زين العابدين علیه‌السلام را درك كرد و از مكتب تربيتى و علمى وى بهره وافر يافت. همچنين آن حضرت به مدت 32 سال از وجود شريف پدرش امام محمدباقر علیه‌السلام برخوردار بود و در تمام رويدادهاى مهم در كنار پدر ارجمندش قرار داشت. مدت امامت امام جعفرصادق علیه‌السلام 33 سال و ده ماه (از ذی الحجه سال 114 تا 25 شوال سال 148 قمرى) بود و در ايام زندگى بابركت خويش با خلافت غاصبانه چند تن از خلفاى اموى و دو تن از خلفاى عباسى به شرح ذيل معاصر بود:

  1. عبدالملك بن مروان (65 - 86 ق)؛
  2. وليد بن عبدالملك (86 - 96 ق)؛
  3. سليمان بن عبدالملك (96 - 99)؛
  4. عمر بن عبدالعزيز (99 - 101 ق)؛
  5. يزيد بن عبدالملك (101 - 105 ق)؛
  6. هشام بن عبدالملك (105 - 125 ق)؛
  7. وليد بن يزيد (125 - 126 ق)؛
  8. يزيد بن وليد (126 - 126 ق)؛
  9. مروان بن محمد (126 - 132 ق)؛
  10. ابوالعباس سفاح (132 - 136 ق)؛
  11. منصور دوانقى (136 - 158 ق).

گفتنى است كه نُه نفر اول از طايفه بنى‌اميه و دو نفر آخر از خاندان بنى‌عباس بودند و آن حضرت از هر دو طايفه، سختى‌ ها و بى‌ مهرى‌ هاى فراوانى ديد؛ اما چون آن امام بزرگوار در انتهاى دوران خلافت ستمكارانه امويان و در آغاز خلافت فريب‌ كارانه عباسیان مى‌ زيست، فرصت مناسبى بدست آورد تا در زمان انتقال خلافت از يك طايفه غاصب، به طايفه غاصب ديگر و سرگرم شدن آنان به يكديگر مكتب اهل بيت علیهم‌السلام را به مسلمانان بشناساند و زمينه ترويج و تبليغ اين مكتب را مهيا سازد و از اين راه، بيشترين بهره را نصيب اسلام و مسلمانان نمايد.

آن حضرت با تشكيل حوزه علميه و تعليم شاگردانى مبرز چون هشام، زراره و محمد بن مسلم تحول شگرفى در جهان اسلام و مذهب شيعه پديد آورد و جهانيان را با اسلام ناب محمدى صلی الله علیه و آله و مكتب حيات بخش اهل بيت علیهم‌السلام آشنا ساخت.

به همين جهت، وى را پايه‌گذار مذهب "اماميه" دانسته و شعيان امامى اثناعشرى را "شيعه جعفرى" مى‌ گويند. سرانجام اين امام همام در 65 سالگى به وسيله زهرى كه منصور دوانقى به واسطه عوامل و مزدوران خود در مدينه به آن حضرت خورانيد، مسموم شد و به خاطر شدت زهر به شهادت رسيد. تاريخ شهادت وى 25 شوال سال 148 قمرى مى‌ باشد. امام کاظم علیه‌السلام به همراه ساير فرزندان امام جعفرصادق علیه‌السلام بدن مطهر پدر را پس از غسل، كفن و نماز در جوار قبر پدر و جدش و عموى پدرش در قبرستان بقيع به خاك سپردند.[۳]


1- تاج المواليد (از مجموعه نفيس)، ص 43؛ الارشاد، ص 525 و كشف الغمة، ج 2، ص 369.

2- همان.

3- نك: الارشاد، ص 525؛ كشف الغمة، ج 2، ص 369؛ زندگانى چهارده معصوم علیهم‌السلام (ترجمه اعلام الورى)، ص 376؛ منتهى الآمال، ج 2، ص 121 و موسوعة الامام الصادق علیه‌السلام، ج 1-2.

منبع: پایگاه دانشنامه اسلامی


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -