انهار
انهار
مطالب خواندنی

هر ضربه قمه شکافی بر پیکره شیعه

بزرگ نمایی کوچک نمایی
همواره در طول تاریخ، بدعت ها و تفکرات افراطی به دین و ارزش‌های دینی آسیب رسانده است و از انتقال پیام حقیقی احکام و آیین های مذهبی به پیروانش جلوگیری کرده است. این بدعت ها و دیدگاه‌های غلط در برخی از مواقع نه فقط به یک مکتب و منزلت اجتماعی آن آسیب می‌رساند بلکه ریشه حقیقی و صحیح بودن آن را دچار تزلزل می‌کند.
یکی از این بدعت‌های غلط که در طول سال‌های اخیر به شدت از سوی علما و مراجع دینی نفی شده و حتی از سوی مراجع قضایی به عنوان جرم شناخته شده است مراسم قمه زنی است.

مراسم قمه زنی

زمانی که در فضای نت با تصاویر گسترده و دهشتناک قمه زنی روبرو می‌شویم و انگار که قمه‌زنی جزء لاینفک شیعه بودن است و بی آنکه به سروکله خودشان قمه بزنند روزشان شب نمی‌شود!
از نظر تاریخچه قمه‌زنی در ایران برخی از محققان آن را مربوط به زمان صفویه دانسته و مربوط به فدائیان قزلباش که در روز عاشورا شمشیر به دست بیرون می‌آمدند و تصورشان این بود که نوعی همدردی و مواسات با اصحاب امام ‌حسین (علیه السلام) داشته باشند. آنان می‌‌گفتند در چنین روزی که امام‌حسین (علیه السلام) و اصحابش و بنی‌هاشم تیر می‌خورند پس ما هم این حالت را برای خودمان ایجاد می‌کنیم؛ یعنی نشان می‌دهیم که ما در راه امام حسین فدایی هستیم؛ و حاضریم سرمان بریده شود و این شروع قمه‌زنی شد.
با این وجود بعضی دیگر از محققان و تاریخ‌نگاران نیز بر این عقیده می‌باشند که آغاز قمه‌زنی مربوط به دوره قاجار بوده و چنین عزاداری‌هایی حتی در عصر صفویه نیز وجود نداشته است.
 اینکه قمه زنی از کی و کجا و توسط چه کسانی آغاز شده و از چه سالی وارد کشور ایران شده و آیا دیگر کشورها نیز از آن استفاده می‌کنند، کاری نداشته و توجه به چند نکته آن قابل اهمیت و تأمل است؛ این را خوب می‌دانیم که اکنون این مراسمات گرم‌کننده بسیاری از محافل وهابیون و صهیونیسم است و بارها و بارها با پخش این مراسم‌ها به شیعیان و این مراسم حمله ور شده‌اند.
دیگر اینکه از نظر شرعی عزاداری باید طوری باشد که موجب وهن شیعه نباشد و قمه زنی علاوه بر اینکه از نظر عرفی از مظاهر حزن و اندوه محسوب نمی‌شود و سابقه‌ای در عصر ائمه (علیهم السلام) و زمان‌های بعد از آن ندارد و تأییدی هم به شکل خاص یا عام از معصوم (علیهم السلام) در مورد آن نرسیده است، در زمان حاضر موجب وهن و بدنام شدن مذهب می شود؛ بنابراین در هیچ حالتی جایز نیست.
با هر کدام از حکم‌هایی که مراجع تقلید مشابه همین مورد داده‌اند تکلیف شرعی آن بر همگان مشخص است.
قمه‌زنی شاید برای خود کسانی که از آن برای ابراز ارادت و عزاداری امام حسین‌ (علیه السلام) استفاده می‌کنند کاری صحیح باشد اما نمی‌دانند که از منظر بیرون چه آسیب‌هایی از نظر اجتماعی و سیاسی و عوارض فرهنگی و اعتقادی بر مسلمان و غیر مسلمان زده می‌شود؛ اما بد نیست بدانند که این حربه‌ای که گاهی آدم های ناشایست از آن به عنوان سلاح سرد در دعواها و درگیری‌های خود استفاده می‌کنند اصلا وسیله مناسبی برای عزاداری اهل بیت (علیهم السلام) نیست و این تیغه‌ای که بر سر می‌زنند شکافی بر پیکره شیعه است و سر و خونی که برای حسین می‌دهند گرفتن قطره قطره اسلام ناب محمدی (صلی الله علیه و آله و سلّم) است؛ محمدی که آمد تا با خرافه‌پرستی‌ها و بدعت‌های غلط مبارزه کند و آنچه که درست است را به ما آموزش دهد.
این افراد اگر با این گونه مسائل کاری ندارند بدانند که سلامت جسمی و روانی خودشان در خطر است چرا که به اعتقاد کارشناسان بهداشتی و متخصصان امور بهداشتی قمه زنی از یک سو ممکن است باعث خونریزی، عفونت‌های موضعی و قطع شدن برخی عروق و اعصاب فرد قمه زن شود.
انجام عمل قمه زنی موجب بروز جراحت‌های متعدد پوستی و ایجاد عفونت در محل می‌شود. همچنین آلوده شدن قمه به خون و ترشحات موجود در زخم باعث می‌شود افرادی که مجدداً از آن استفاده می‌کنند در معرض ابتلا به انواع عفونت‌های خطرناک از قبیل کزاز، هپاتیت B و هپاتیت C و ایدز قرار گیرند.
قطعا عزاداری و برگزاری مراسم و آئین‌های مذهبی می‌تواند در سلامت روانی و معنوی انسان ها تاثیر مثبتی بگذارد و تحقیقات علمی نیز این واقعیت را تایید کرده‌اند. اما استفاده از شیوه‌های غیرعقلانی نه تنها به تحقق این امر نمی‌انجامد بلکه سلامت جسمی، روانی و اجتماعی افراد جامعه را به خطر می‌اندازد. تصویر غلطی که این شیوه عزاداری در افکار عمومی جهان می‌گذارد نوعی آسیب اجتماعی است که سلامت دین را تهدید می‌کند، لذا برای حفظ سلامت فردی و دینی باید از این شکل عزاداری به شدت پرهیز کرد. هرچند که احتمالا افراد قمه زن (که در برخی مناطق اصفهان هم کم نیستند) اهمیتی برای این نوشتار قائل نباشند و چشم و گوش خود را در برابر فهمیدن بسته اند! اما تذکری بود که بیان آن را بر خود واجب دیدیم.

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -