انهار
انهار
مطالب خواندنی

شک کثیرالشّک (کسی که زیاد شک می کند)

بزرگ نمایی کوچک نمایی

مسأله 1184- اگر كسي1 در يك نماز سه مرتبه شكّ كند، يا در سه نماز پشت سر هم مثلاً در نماز صبح و ظهر و عصر شكّ كند، كثير الشكّ است و چنانچه زياد شكّ كردن او از غضب يا ترس يا پريشاني حواس نباشد، به شكّ خود اعتنا نكند.

1- فاضل: ميزان در تشخيص كثير الشكّ عرف است و اگر كسي...

*****

گلپايگاني: مسأله- اگر براي انسان حالتي پيدا شده باشد كه نتواند سه نماز پشت سر هم بدون شكّ بخواند كثير الشكّ است و بايد به شكّ خود اعتنا نكند.

خوئي، تبريزي: مسأله- كثير الشكّ كسي است كه عرفاً بگويند زياد شكّ مي كند يا اين كه حال او به نحوي باشد كه در هر سه نماز لااقل يك مرتبه شكّ كند، چنين شخصي به شكّ خود اعتنا نكند، (تبريزي: ولكن معتبر است زيادي شكّ از جهت عارضه موقتي مانند پريشاني خاطر از غضب و ترس نباشد).

وحید: مسأله- کثیرالشکّ کسی است که عرفا بگویند زیاد شکّ می کند و کسی که حال او به نحوی باشد که لااقل در هر سه نماز پشت سر هم یک مرتبه شکّ کند مصداق کثیرالشکّ است و چنانچه زیاد شکّ کردن از غضب یا ترس یا پریشانی حواس نباشد به شکّ خود اعتنا نکند.

صافي: مسأله- كثير الشكّ كسي است كه عرفاً بگويند زياد شكّ مي كند و بعيد نيست كسي هم كه نتواند سه نماز پشت سر هم بدون شكّ بخواند، كثير الشكّ باشد ، كه بايد به شكّ خود اعتنا نكند.

زنجاني: مسأله- کثیر الشک کسی است که در سه نماز پی‌درپی لااقل یک مرتبه شک می‌کند، چنین شخصی به شک خود اعتنا نمی‌کند و کسی که شک او به این اندازه نباشد ولی به قدری است که معمول مردم می‌گویند زیاد شک می‌کند، به گونه‌ای رفتار کند که هم به وظیفۀ کسی که شک معمولی دارد و هم به وظیفۀ کثیر الشک عمل کرده باشد، بنابراین اگر مثلاً بین سه و چهار شک کرده، به وظیفۀ کسی که شک معمولی دارد عمل کند، و اگر شک وی از شک‌هایی است که در افراد معمولی نماز را باطل می‌کند، بنابر احتیاط مستحب همانند کثیر الشک نماز را تمام کند، و اگر وظیفۀ کسی که شک معمولی دارد مخالف وظیفۀ کثیر الشک است، به یکی از دو وظیفه رفتار کند و نماز را تمام کند، بنابراین اگر در حال ایستاده بین چهار و پنج شک کند، یا مانند کثیر الشک بنا را بر چهار گذاشته و نماز را تمام کند یا مانند شک معمولی به وظیفه‌ای که در مسألۀ {1199} خواهد آمد عمل کند و در هر حال، در دو صورت اخیر باید نماز را دوباره نیز بخواند.

سيستاني: مسأله- كثيرالشک کسی است که زیاد شک می‏کند، یعنی وقتی حالِ او را با حالِ کسانی که در وجود یا عدم وجود عوامل حواس پرتی همانند او هستند، مقایسه می کنیم، آن فرد بیشتر از معمول شک می کند. شایان ذکر است کثیر الشک اختصاص ندارد به کسی که زیاد شک کردن عادت او باشد، بلکه کافی است که در معرض عادت به کثرت شک باشد.

مكارم: مسأله- چهارم: «كثير الشكّ» يعني كسي كه زياد شكّ مي كند، نبايد به شكّ خود اعتنا كند، خواه در عدد ركعات نماز باشد، يا در اجزاي نماز، يا شرايط نماز.

كثير الشكّ كسي است که بگويند زياد شكّ مي كند و اگر كسي در يك نماز سه مرتبه شكّ كند يا در سه نماز پشت سر هم شكّ كند، كثير الشكّ است ، هرگاه به خاطر يك حالت فوق العاده مانند بيماري، غضب يا مصيبت موقّتاً گرفتار حالت كثرت شكّ شود، بايد به شكّ خود اعتنا كرده و مطابق احكام آن رفتار كند.

بهجت: مسأله- كسي كه زياد شكّ مي كند ، نبايد به شكّ خود اعتنا كند و كثير الشكّ شدن به اين است كه مردم بگويند تو زياد شكّ مي كني؛ و زياد شكّ كردن به اين صورت محقق مي شود كه در يك نماز سه مرتبه شكّ كند، يا در سه نماز پشت سر هم مثلاً در نماز صبح و ظهر و عصر شكّ كند.

مسأله 1185- كثير الشكّ اگر در بجا آوردن چيزي شكّ كند1، چنانچه بجا آوردن آن نماز را باطل نمي كند2 بايد بنابگذارد كه آن را بجا آورده مثلاً اگر شكّ كند كه ركوع كرده يا نه بايد بنابگذارد كه ركوع كرده است3 و اگر بجا آوردن آن، نماز را باطل مي كند بايد بنابگذارد كه آن را انجام نداده، مثلاً اگر شكّ كند كه يك ركوع كرده يا بيشتر، چون زياد شدن ركوع نماز را باطل مي كند، بايد بنابگذارد كه بيشتر از يك ركوع نكرده است.

1-  سبحانی: باید آن طرف را بگیرد که به سود اوست...

2- خوئي، سيستاني، زنجاني، تبريزي، وحید: كثير الشكّ اگر در بجا آوردن چيزي از اجزاء (وحید: یا شرایط ) نماز شكّ كند...

بهجت: چنانچه بجا نياوردن آن نماز را باطل مي كند...

3- خوئي، تبريزي، سيستاني، زنجاني، وحید: و اگر در بجا آوردن چيزي شكّ كند كه نماز را باطل مي كند مثل اين كه شكّ كند كه نماز صبح را دو ركعت خوانده يا سه ركعت، بنا را بر صحت مي گذارد.(زنجانی: همچنین اگر در حال ایستاده شکّ کند که چهار رکعت خوانده یا پنج رکعت بنا را بر این می گذارد که در رکعت چهارم است و نماز را تمام می کند.)

*****

گلپايگاني، صافي: مسأله- هرگاه كثيرالشكّ در بجا آوردن چيزي شكّ كند ، بايد بنا بگذارد كه آن را بجا آورده مگر اين كه اگر آن را بجا آورده باشد نماز باطل باشد كه در اين صورت، بايد بنابگذارد كه آن را انجام نداده، مثلاً اگر شكّ كند كه يك ركوع كرده يا بيشتر، چون با زياد شدن ركوع، نماز باطل است، بايد بنا بگذارد كه بيشتر از يك ركوع نكرده است.

فاضل: مسأله- كثير الشكّ در بجا آوردن چيزي شكّ كند بايد بنا را بر اين بگذارد كه آن فعل را انجام داده است و نماز را ادامه دهد، مثلاً اگر شكّ كند كه سجده كرده يا خير بنا بگذارد كه انجام داده است و اگر شكّ كند كه دو ركعت خوانده است يا سه ركعت بنا بگذارد كه سه ركعت خوانده است و اگر بر انجام آن فعل نماز باطل مي شود بنا بگذارد كه آن را انجام نداده است مثلاً اگر در نماز صبح شكّ كند كه دو ركعت خوانده يا سه ركعت بنا بگذارد كه دو ركعت خوانده و نماز را تمام كند.

مكارم: مسأله- منظور از اعتنا نكردن به شكّ اين است كه آن طرف را كه به نفع اوست بگيرد، مثلاً اگر شكّ كند كه سجده يا ركوع را بجا آورده؛ بنا بگذارد كه بجا آورده است، هر چند از محلّ آن نگذشته است، يا اگر شكّ كند نماز صبح را دو ركعت خوانده يا سه ركعت، بنا بگذارد كه دو ركعت خوانده است.

مسأله 1186- كسي كه در يك چيز نماز زياد شكّ مي كند1، چنانچه در چيزهايي ديگر نماز شكّ كند2 بايد به دستور آن عمل نمايد3، مثلاً كسي كه زياد شكّ مي كند سجده كرده يا نه، اگر در بجا آوردن ركوع شكّ كند بايد به دستور آن رفتار نمايد يعني اگر ايستاده4 ركوع را بجا آورد و اگر به سجده رفته، اعتنا نكند.

این مسأله در رساله آیت الله سبحانی نیست.

1- مكارم: مثلاً در حمد و سوره...

زنجانی: كسي كه فقط در يك چيز نماز زياد شكّ مي كند..

2- نوري: بطور معمول شكّ كند...

3- مکارم: [و] تنها در موردی که زیاد شکّ  می کند اعتنا نخواهد کرد.[پایان مسأله]

4- خوئي، تبريزي، زنجاني، سيستاني، وحید: اگر به سجده نرفته...

*****
سیستانی: مسأله - کسی که در یک بخش نماز زیاد شک می‏کند، به‌طوری که زیادی شک از مختصات آن بخش حساب شود، چنانچه در بخش‌های دیگر نماز شک کند باید به دستور شخصِ غیر کثیر الشک عمل نماید، مثلاً کسی که زیادی شک او در این است که سجده کرده یا نه، اگر در به‌جا آوردن رکوع شک کند، باید به دستور آن رفتار نماید، یعنی اگر به سجده نرفته رکوع را به‌جا آورد، و اگر به سجده رفته اعتنا نکند.

مسأله 1187- كسي كه 1 در نماز مخصوصي مثلاً در نماز ظهر زياد شكّ مي كند2 اگر در نماز ديگر مثلاً در نماز عصر شكّ كند، بايد به دستور شكّ رفتار نمايد.

اين مسأله دررساله آيت الله بهجت نيست.

1- سيستاني: كسي كه هميشه...

زنجانی: کسی که فقط...

2- سيستاني: به طوري كه كثرت شكّ از مختصات آن شمرده  مي شود...

مكارم: فقط در آن بايد اعتنا نكند. [پايان مسأله]

*****

جوادی آملی: مسأله - آن كه در نماز مخصوصی ـ مانند نماز ظهر ـ بسيار شک میكند، فقط در آن نماز بايد به شک خود اعتنا نكند؛ ولی اگر در نماز ديگر ـ مثلاً در نماز عصر ـ شک كند، بايد به حکم شک رفتار كند.

مسأله 1188- كسي كه وقتي1 در جاي مخصوصي نماز مي خواند زياد شكّ مي كند2، اگر در غير آنجا نماز بخواند و شكّي براي او پيش آيد به دستور شكّ عمل نمايد.

اين مسأله در رساله آيات عظام  بهجت و سبحانی نيست

1- خوئي، زنجاني، سيستاني: كسي كه فقط وقتي...

2- سيستاني: به همان نحو كه در مسأله قبل آمد...

*****

مكارم: مسأله- اگر كسي در مكان مخصوصي (مثلاً وقتي در ميان جمع نماز مي خواند) زياد شكّ مي كند فقط در همانجا اعتنا به شكّ خود نمي كند.

جوادی آملی: مسأله - اگر كسی در جای مخصوصی نماز بگزارد، بسيار شک میكند، فقط در آنجا به شک خود اعتنا نكند و با نماز خواندن در غير آنجا، چنانچه شكی برای او پيش آيد، بايد به حکم شک عمل کند.

مسأله 1189- اگر انسان شكّ كند كه كثير الشكّ شده يا نه1، بايد به دستور شكّ عمل نمايد2، و كثير الشكّ تا وقتي يقين نكند3 كه به حال معمولي مردم برگشته4 بايد به شكّ خود اعتنا نكند.

این مسأله در رساله ایت الله سبحانی نیست.

1- فاضل: يعني چون نمي داند كه آيا در سه نماز قبلي شكّ كرده تا كثير الشكّ باشد يا فقط در دو نماز قبلي شكّ كرده تا كثير الشكّ نباشد...

2- مكارم: بنا مي گذارد كثير الشكّ نشده...

3- زنجاني: تا وقتي اطمينان نكند...

4- سيستاني: اگر منشأ شكّ او شكّ در تغيير حال خودش باشد نه شكّ در معناي كثير الشكّ...

مسأله 1190- كسي كه زياد شكّ مي كند اگر شكّ كند ركني را بجا آورده يا نه1 و اعتنا نكند بعد يادش بيايد كه آن را بجا نياورده2، چنانچه مشغول ركن بعد نشده، بايد آن را بجا آورد3 و اگر مشغول ركن بعد شده نمازش باطل است4، مثلاً اگر شكّ كند ركوع كرده يا نه و اعتنا نكند، چنانچه پيش از سجده يادش بيايد كه ركوع نكرده، بايد ركوع كند و اگر در سجده يادش بيايد ، نمازش باطل است5.

اين مسأله در رساله آيات عظام بهجت و مظاهری نيست

1- مکارم: مانند رکوع...

2- وحید: در صورتی که تکبیرة الاحرام باشد نمازش باطل است چه داخل رکن بعد شده باشد یا نشده باشد ، و در غیر آن...

3- سيستاني: بايد آن ركن را و آنچه بعد از آن است بجا آورد...

4- مكارم: ولی اگر در غیر رکن باشد و بعد یادش بیاید که بجا نیاورده چنانچه وارد رکن بعد نشده بجا می آورد واگر وارد رکن بعد شده بر نمی گردد و نمازش صحیح است.

سيستاني: بنابراحتياط باطل است...

5- خوئي، تبريزي، سيستاني، وحید: چنانچه پيش از سجده دوم يادش بيايد كه ركوع نكرده، بايد برگردد و ركوع كند و اگر در سجده دوم يادش بيايد، نمازش باطل است (سيستاني: بنابر احتياط).

گلپايگاني، صافي: چنانچه پيش از سجده دوم يادش بيايد كه ركوع نكرده، بايد برگردد و ركوع كند و نماز را تمام نمايد و احتياط مستحبّ آن است كه نماز را دوباره بخواند و اگر در سجده دوم يادش بيايد، نمازش باطل است.

*****

زنجاني: مسأله- کسی که زیاد شک می‌کند، اگر شک کند دو سجده را انجام داده یا نه، و اعتنا نکند و بعد یادش بیاید که آن‌ها را انجام نداده، چنانچه مشغول رکوع رکعت بعد نشده باید آن‌ها را بجا آورد و چنانچه مشغول رکوع شده نمازش باطل است و اگر شک کند که رکوع را انجام داده یا نه، و اعتنا نکند و بعد یادش بیاید که آن را انجام نداده، چنانچه قبل از اینکه برای سجدۀ دوم سر به زمین بگذارد، یادش بیاید باید برگردد و آن را انجام دهد و اگر پس از سر گذاشتن به زمین برای سجده دوم یادش بیاید، به احتیاط مستحب دو سجده را نادیده بگیرد و پس از انجام رکوع و سجود نماز را تمام کند ولی در هر حال باید نماز را دوباره بجا آورد.

مسأله 1191- كسي كه زياد شكّ مي كند ، اگر شكّ كند چيزي را كه ركن نيست بجا آورده يا نه و اعتنا نكند و بعد يادش بيايد كه آن را بجا نياورده، چنانچه از محل بجا آوردن آن نگذشته بايد آن را بجاآورد1 و اگر از محل آن گذشته2 نمازش صحيح است 3، مثلاً اگر شكّ كند كه حمد خوانده يا نه و اعتنا نكند، چنانچه در قنوت يادش بيايد كه حمد نخوانده ، بايد بخواند4 و اگر در ركوع يادش بيايد نماز او صحيح است.

اين مسأله در رساله آيات عظام بهجت ومظاهری نيست

1- سيستاني: بايد آن را و آنچه بعد از آن است بجا آورد...

2- فاضل: يعني وارد ركن بعد شده...

3- زنجانی: چنانچه واردرکن بعد از آن نشده، باید آن را بجا ورد و اگر وارد رکن بعد شده نمازش صحیح است...

4- سيستاني، جوادی آملی: بايد حمد و سوره را بخواند...

مکارم: رجوع کنید به ذیل مسأله 1190.

مسأئل اختصاصي

مكارم، مسأله 1068- اشخاص وسواسی نبايد به يقين و شک خود عمل كنند، بلكه مانند افراد معمولی عمل كنند؛ خواه یقین برای آنان حاصل شود يا نه؛ و الّا در بسياری از موارد، نمازشان باطل خواهد بود.

مظاهری: مسأله 947- کسانی که بسیار شکّ می کنند یا زود یقین به چیزی پیدا می کنند که به آنها وسواسی می گویند، یقین  و گمان و شکّ آنها اعتبار ندارد و باید طبق متعارف مردم عمل کنند بلکه باید بر آنچه که به نفع آنهاست بنا بگذارد مثلا کسی که وسواسی در طهارت و نجاست است ، اگر شکّ کرد  بلکه اگر یقین کرد که نجاست به او ترشح کرده است باید اعتنا نکند و همین مقدار که یک مرتبه مثلا چیز نجسی را زیر شیر آب گرفت، پاک بداند. و وسواسی اگر به شکّ بلکه یقین خود اعتنا کند حرام و موجب خسران دنیا و آخرت اوست.

جوادی آملی: مسأله 1239 - اشخاص وسواسی بايد به يقين و شک خود عمل نكنند، بلكه مانند افراد معمولی عمل كنند؛ خواه برای آنان يقين حاصل شود يا نه؛ و اگر همچون افراد معمولی عمل نكنند، در بسياری از موارد، نماز آنان باطل است.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

ویژه نامه ماه مبارک رمضان




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -