انهار
انهار
مطالب خواندنی

پوشيدن لباس دوخته

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال: بعضي از حجّاج در حال احرام در مشعر و مني از پتو و لحاف دوخته جهت ايمني از سرما استفاده مي‎كنند، آيا اين عمل جايز است يا نه؟

پاسخ: خوابيدن زير پتو و لحاف اگر طوري به خود نپيچند كه مثل لباس شود اشكال ندارد ولي در حال جلوس و قيام لحاف و پتوي دوخته روي خود نيندازند.

سؤال: حمل قمقمه آب كه در محفظه دوخته نگهداري مي‎شود براي محرم چه صورت دارد؟

پاسخ: احتياط آن است كه آن را به دوش نيندازد و دست گرفتن آن مانع ندارد.

سؤال: اين جانب عازم حج بيت اللّه هستم و يك پايم مصنوعي است با اين خصوصيات:

1 ـ بايد پاي مصنوعي بسته باشد تا بتوانم راه بروم و آن هم دوخته است.

2 ـ به خاطر بستن پا بايد زير شلواري وزير پيراهن بپوشم و آنها نيز دوخته است.

3 ـ براي اينكه بهتر بتوانم راه بروم بايد كفش معمولي بپوشم و از دمپايي نمي‎توانم استفاده نمايم.

4 ـ بر اثر پاي مصنوعي بايد جوراب پا كنم، بنابراين نظر مباركتان را مرقوم و مرا راهنمايي فرماييد كه محل حاجت است.

پاسخ: ظاهر آن است كه براي پوشيدن جنس دوخته يك كفّاره بدهيد كافي است، بنابراين بايد براي بستن پا با چيز دوخته و پوشيدن شلوار و پيراهن يك گوسفند كفّاره در احرام عمره و يك گوسفند كفّاره در احرام حج قرباني نماييد، و چون پوشيدن روي پاي غير مصنوعي براي مرد محرم مستقلاً حرام است چنانچه روي آن پا نيز پوشيده شود بايد براي اين جهت هم يك كفّاره در احرام عمره، و كفّاره ديگري در احرام حج بدهيد.

سؤال: آيا آقايان در حال محرم بودن، مي‎توانند از كمر بند دوخته شده استفاده كنند؟

پاسخ: اشكال دارد مگر اينكه جاي پول باشد مانند هميانهائي كه نظير كمربند است و به دور كمر بسته مي‎شود كه در اين صورت اشكال ندارد.

سؤال: آيا آقايان در حال محرم بودن در حال طي طريق، براي محافظت بدن از سرما مي‎توانند از پتو كه حاشيه آن دوخته شده استفاده كنند و خود را بپوشانند؟

پاسخ: اگر ناچار باشند استفاده از پتوي دوخته اشكال ندارد ولي بايد كفّاره بدهند.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -