انهار
انهار
مطالب خواندنی

نيّت احرام

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال: آيا در نيّت احرام و ساير اعمال حج، قصد انجام عمل بدون ريا و توجه به عملي كه انجام مي‎دهد، كافي است و يا گذراندن از قلب، يا به زبان آوردن لازم است، اگر به زبان آوردن لازم است چه چيزي بايد بگويد؟

پاسخ: توجه به عمل كافي است و خطور قلبي يا به زبان آوردن لازم نيست بلي به زبان آوردن مستحب است و اگر خواست به زبان آورد براي عمره بگويد محرم مي‎شوم براي عمره تمتّع حَجة‎الاسلام براي اطاعت امر خداوند و براي حج بگويد محرم مي‎شوم براي حج تمتّع حَجة‎الاسلام براي اطاعت امر خداوند و معني محرم شدن ملتزم شدن و برخود قرار دادن ترك محرمات احرام است و اگر نايب است بگويد محرم مي‎شوم به نيابت از... و اگر حج مستحبي است بگويد محرم مي‎شوم براي عمره تمتّع يا حج تمتّع و حَجة‎الاسلام را نگويد.

سؤال: كسي كه با احرام عمره تمتّع وارد جدّه شد، و چون وسيله يافت، احرام را بهم زد، و به مدينه منوره رفت، كه در مراجعت از مسجد شجره محرم شود، حكمش چيست؟

پاسخ: شخص مذكور اگر احرام اول او صحيح بوده، تا اعمال عمره را تمام نكند از احرام بيرون نمي‎رود، اگر چه قصد بهم زدن آنرا كرده باشد، و بايد با همان احرام، عمره را تمام كند، و تجديد احرام بعد از برگشتن از مدينه، لازم نيست. بلي اگر رجاءاً بخواهد در مسجد شجره تجديد احرام كند مانعي ندارد، ولي لازم نيست، و اگر به گمان اينكه احرامش بهم خورده، مرتكب يكي از محرمات شود، حكم آن در كفارات محرمات احرام گفته شده است.

سؤال: شخصي براي حج تمتّع مشرف شد، در موقع احرام نمي‎دانست بايد براي عمره محرم شود، لذا نيّت كرد كه احرام براي حج مي‎بندم، و اعمال را طبق دستور عمره انجام داد، و تقصير كرد، و محل شد، بعد گفت شايد عمره من صحيح نباشد، به علت اينكه در موقع احرام عمره نيّت حج كرده، و دوباره در مسجد الحرام محرم شد، و نيّت عمره كرد، و دوباره عمره تمتّع بجا آورد، و بعد حج تمتّع انجام داد، در اين صورت عمره اول چون نيّت حج كرده، چه صورت دارد؟ و اگر عمره اول باطل است، عمره دوم صحيح است يا نه؟ چون به ميقات نرفته و از مكّه خارج نشده، و مي‎دانست كه وقت بيرون رفتن را ندارد، و امكان داشت كه گم هم بشود.

پاسخ: در فرض سوال، اگر به نيّت حج تمتّع محرم شده، عمره اول او صحيح است.

سؤال: كسي يك مرتبه به حج مشرف شده ولي مي‎گويد دلچسبم نيست مي‎خواهد دو مرتبه حج نمايد آيا نيّت احتياط كند يا ما في الذمّه؟

پاسخ: قصد ما في الذمّه نمايد.

سؤال: كساني كه محرم به احرام عمره تمتّع مي‎شوند و بعد وظيفه آنها حجِ إفراد مي‎شود، آيا بايد ثانياً به نيّت حج إفراد تلبيه بگويند و محرم شوند، يا خود بخود عمره مبدّل به حج إفراد مي‎شود و تلبيه و احرام مجدّد لازم نيست؟

پاسخ: ثانياً تلبيه و احرام لازم نيست، بلكه با همان احرام و تلبيه‎اي كه براي عمره تمتّع گفته با قصد حج إفراد، به عرفات مي‎رود.

سؤال: زني قبل از احرام براي عمره تمتّع مي‎دانست كه عادت ماهانه او ده روز است، و قبل از احرام حج اعمال عمره تمتّع را نمي‎تواند انجام دهد، معذلك، نيّت عمره تمتّع كرد، آيا در برگرداندن نيّت احرام عمره تمتّع به حج إفراد چه بايد كرد؟

پاسخ: نيّت را به حج إفراد بر گرداند و اشكال ندارد، بلي با التفات به اينكه نمي‎تواند عمره تمتّع را انجام دهد و اگر انجام دهد صحيح نيست، اگر به نيّت عمره‎تمتّع‎محرم‎شود صحت‎اين‎احرام،بلكه حصول جدّ به‎آن،‎محل‎اشكال است.

سؤال: وظيفه زني كه مي‎داند طبق عادت موفّق به انجام عمره تمتّع قبل از حج نمي‎شود در وقت احرام چيست؟ آيا از اوّل نيّت احرام براي حج افراد كند، و يا نيّت احرام براي عمره تمتّع نمايد، و بعد در ضيق وقت به حج إفراد عدول نمايد؟

پاسخ: چون علمي كه براي زن در اين موارد از طريق عادت حاصل مي‎شود، علم عادي است و امكان تخلّف از آن وجود دارد، در وقت احرام قصد ما في الذمّه كند، و اگر از عادت ماهانه پاك شد عمره تمتّع بجا آورد، و اگر تا ضيق وقت پاك نشد حج إفراد بجاي آورد.

سؤال: زني كه مي‎داند با تأخير در تشرف به مكّه امكان انجام اعمال عمره تمتّع را از دست مي‎دهد، وظيفه او چيست؟

پاسخ: در صورت تمكّن بايد زودتر به مكّه مشرف شود، و مبادرت به انجام عمره تمتّع قبل از ايّام عادت بنمايد، و چنانچه اقدام نكند معصيت كرده، و با ضيق وقت بايد به نيّت حج إفراد محرم شود، لكن احتياط واجب اعاده حج در سال آينده است.

سؤال: ـ بنده پاسدار مي‎باشم در سال 63 بوسيله سپاه با خرج خودم حج واجب انجام دادم حال مجدّداً قصد انجام حج دارم اگر چنانچه انشاء الله موفق شوم بهتر است كه نيّت حج احتياطي كنم يا مستحب؟

پاسخ: اگر احتمال مي‎دهيد كه حج قبلي اشكال داشته خوب است به‎نيّت امر فعلي‎متوجه برشما(اعم‎از واجبومستحب)انجام دهيد انشاءالله موفق‎باشيد.

سؤال: معني نيّة الاحرام هو توطين النفس علي ترك المحرمات، فعليه ان الشخص الّذي يحرم من بلده قبل الميقات بالنذر، و هو يعلم انه يسافر بالطائرة (تحت الظل)، فهل ينعقد نذره في هذه الصورة، و يصح احرامه أم لا؟

پاسخ: الظاهر انّ نيّة الاحرام لايعتبر فيها العزم علي ترك المحرمات، و توطين النفس عليه، بل هو انشاء التحريم علي نفسه، و هو لا ينافي العلم بارتكاب بعضها و لو مختاراً، فعلي هذا ينعقد النذر و يصح الاحرام.

سؤال: زن حائضي كه به سبب تنگي وقت نمي‎تواند عمره تمتع بجا بيآورد با اينكه به نيّت عمره تمتع احرام بسته است وظيفه‎اش چيست؟

پاسخ: عدول به حج افراد نمايد.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -