انهار
انهار
مطالب خواندنی

راههای سه گانه: تقلید، اجتهاد و احتیاط

بزرگ نمایی کوچک نمایی

 سؤال: تفاوت تقلید و انجام کورکورانه اعمال که مورد مذمت است چیست؟

پاسخ: عمل از راه تقلید صحیح، عمل با حجّت و آگاهانه است.

سؤال: آیا تقلید علاوه بر آن که یک مسأله ى عقلى است، ادلّه ى شرعى نیز براى اثبات آن وجود دارد؟

پاسخ: مسأله ى تقلید امرى عقلى است و آیات و روایات به آن ارشاد دارند.

سؤال: آیا در مواردى مى توان به حکم عقل عمل کرد و در مسایل احکام به مجتهد رجوع نکرد؟

پاسخ: خیر، چون عقل انسان از ادراک مسایل شرعیه قاصر است.

سؤال: ثمره ى عملى عقلى بودن تقلید یا شرعى بودن آن براى مقلّدین چیست؟

پاسخ: در بعضى موارد شرایط و صفات مرجع تقلید، تأثیرگذار است.

سؤال: به نظر حضرتعالى عمل به احتیاط بهتر است یا تقلید؟ و کدام یک انسان را به واقع نزدیک تر مى سازد؟

پاسخ: از آن جا که شرط عمل به احتیاط در احکام شرعى، آگاهى کامل به موارد احتیاط است که فقط عده ى اندکى از آن اطلاع دارند، تقلید براى عموم مردم بهتر است.

سؤال: آیا احتیاط امرى عقلى است یا شرعى و در خصوص مسأله ى عمل به احتیاط، تقلید از غیر اعلم جایز است؟

پاسخ: احتیاط نیز مانند تقلید امرى عقلى است و عمل به آن مستلزم تقلید از اعلم نمى باشد.

سؤال: در احتیاط آیا رعایت آراى فقیهان گذشته نیز لازم است؟

پاسخ: اگر غرض احتیاط کننده احراز حجّت فعلیّه باشد، رعایت آراى فقیهان گذشته لازم نیست، به خلاف این که غرض احراز واقع باشد.

سؤال: آیا کسى که در اعلمیّت دو یا چند نفر از مراجع زنده شک دارد، مى تواند در نظر این چند مرجع احتیاط کند؟ و آیا عمل او موضوع تقلید قرار مى گیرد یا احتیاط؟

پاسخ: در محدوده ى نظر همین چند نفر مى تواند احتیاط کند و عمل او، عمل به احتیاط در تقلید است.

سؤال: آیا احتیاط در اعمال را ـ در صورت توانایى به دست آوردن فتوا ـ اگرچه مستلزم تکرار باشد، جایز مى دانید؟

پاسخ: احتیاط جایز است و لو مستلزم تکرار باشد.

سؤال: فى حالة الاحتیاط بین عدّة مراجع، کیف یکون التعامل مع دفع الخمس؟

پاسخ: یحتاط فیه أیضا بأن یصرف فیما یرى الکُلّ جوازه.

سؤال: وظیفه افرادى که تقلید نمى کنند چیست؟

پاسخ: اعمالشان باطل است، به توضیح مذکور در مسأله ى 20 رساله


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -