انهار
انهار
مطالب خواندنی

اصطلاحات، شروط و حدود تقلید

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال: فرق بین «جایز نیست» و «حرام است» در رساله ى عملیّه چیست؟

پاسخ:بین این دو واژه تفاوتى وجود ندارد و مقلد باید در هر دو مورد عمل را ترک نماید.

سؤال: احوط قبل از فتوا و احوط بعد از فتوا یعنى چه؟

پاسخ:فرقى ندارد، اگر فتوى و احتیاط در موضوع واحد است. (به مسأله ى 10 رساله رجوع شود).

سؤال: در این زمان (عصر ارتباطات) جاهل قاصر به چه کسى اطلاق مى گردد؟

پاسخ: در هر عصر و زمانى تفسیر و تبیین مصادیق، به عرف همان عصر مربوط مى شود.

سؤال: حد گمان و یقین را در مسایل بفرمایید که آیا منظور اطمینان است یا مراد علمى است که احتمال خلاف در آن راه نداشته باشد؟

پاسخ:امر عرفىِ معروف مراد است.

سؤال:. فرق مجتهد اَعدل با اَورع چیست؟

پاسخ: عدالت عبارت است از ملکه اى که به واسطه آن شخص از گناهان کبیره و اصرار بر گناهان صغیره اجتناب نماید؛ و مراد از اورعیّت آن است که شخص به واسطه ى زیادى قوّت ایمان، در جستجوى لازم براى استنباط احکام، مسامحه کمترى داشته باشد و در مقام استنباط از دیگران محافظه کارتر باشد.

سؤال: مراد از امور حسبیّه چیست؟

پاسخ:به اقدامات ضروریّه اى که حاکم شرع یا وکیل او در حفظ جان، ناموس، مال و حقوقى که در معرض خطر است انجام مى دهد، امور حسبیّه گفته مى شود.

سؤال: مراد از اعمال و دستوراتى که ضرورى دین است و تقلید در آن لازم نیست، چیست؟

پاسخ:ضروریات دین به مسایلى ـ هم چون وجوب نماز، روزه، حج، امر به معروف و نهى از منکر و... ـ گفته مى شود که مسلمانان شکّ و تردید در آن ندارند.

سؤال: فرق دقیق میان حکم و فتوا را توضیح دهید؟

پاسخ:فتوا در احکام کلیه است و حکم در موضوعات است و حکم حاکم شرع لازم الاتّباع براى همه است.

سؤال: آیا تقلید از کسى که در یکى از ابواب فقه ـ مثل نماز و روزه ـ به درجه ى اجتهاد رسیده، جایز است؟

پاسخ:در صورت اعلمیّت از دیگر مجتهدین در آن باب، تقلید از وى در همان باب جایز است؛ در غیر این صورت، جایز نیست.

سؤال: آیا اطلاع مجتهد از اوضاع زمان و مکان از شرایط اجتهاد است؟

پاسخ:اطلاع از زمان و مکان صدور آیه یا روایت، فى الجمله در استظهار و استفاده از آن ها دخالت دارد و اطلاع از زمان و مکان خود، در تطبیق حکم بر موضوع نافع است.

سؤال: آیا آگاهى سیاسى جزو شرایط مرجع تقلید مانند: شیعه دوازده امامى و... محسوب مى شود یا نه؟

پاسخ:در حکم او مى تواند دخالت داشته باشد.

سؤال: آیا تقلید از مجتهدى که متصدّى مقام مرجعیت نبوده و رساله ى عملیه هم ندارد، جایز است؟

پاسخ:تصدّى مقام مرجعیت و یا داشتن رساله، شرط جواز تقلید نیست؛ ولى مقلد باید بتواند به یکى از راه هاى ذکر شده در رساله به آرا و فتاواى مرجع خود دسترسى پیدا کند.

سؤال: آیا تقلید از علماى کشورهاى دیگر که دسترسى به آنان امکان ندارد، جایز است؟

پاسخ: در صورت وجود شرایط ـ از جمله اعلمیّت ـ جایز است؛ لیکن اگر دسترسى به آرا و فتاواى او به طور کلى امکان ندارد، باید با رعایت موازین ذکر شده و با رعایت اعلمیّت و اورعیت، به مجتهد دیگر مراجعه نماید.

سؤال: آیا زن مى تواند فقط براى زنان مرجع شود؟ و یا فقط در مسایل اختصاصى بانوان مرجع تقلید آنان باشد؟

پاسخ:جایز نیست.

سؤال: آیا بین عدالت لازم در تقلید، با عدالت قاضى و یا امام جماعت تفاوت مرتبه وجود دارد؟

پاسخ:عدالت که ملکه ى ترک گناهان کبیره است، داراى مراتب مختلفى است که هر یک از منصب هاى ذکر شده متناسب با حساسیت آن منصب نیازمند مرتبه اى از مراتب آن ملکه است، هر چند همگى در این که باید جمیع کبائر را ـ که از جمله ى آن ها اصرار بر صغائر است ـ ترک کند، اشتراک دارند.

سؤال: اگر کسى در مسایل فقهى مجتهد باشد، آیا در علم اخلاق و مسایل اخلاقى نیز مجتهد است و مى توان در امور اخلاقى از او تقلید نمود؟

پاسخ: ملازمه اى بین اجتهاد در فقه و اجتهاد در سایر علوم وجود ندارد.

سؤال: آیا تقلید در واجبات و محرّمات و مستحبّات و مباحات و مکروهات واجب است؟

پاسخ:اگر بخواهد قصد ورود از شارع داشته باشد، در غیر ضروریات، تقلید یا عمل به احتیاط واجب است.

سؤال: آیا سفارش ها و دستورهاى اخلاقى دین مبین اسلام در قلمرو تقلید قرار مى گیرد، یا این که چون برخى از آن ها تکلیف الزامى ندارد و از قلمرو تقلید خارج مى شود؟

پاسخ:الزامى نبودن تکلیف، ملازمه اى با خروج از قلمرو تقلید ندارد.

سؤال: تقلید از مجتهد شامل مسایل حکومتى و سیاسى نیز مى شود، یا منحصر به مسایل فقهى است؟

پاسخ: تقلید در تمام مسایل غیراعتقادى و غیر ضرورى جارى است.

سؤال: در عمل به تکالیف شرعى، تفاوت موضوع با حکم چیست و تشخیص و بیان کدام یک بر عهده مکلف و تشخیص کدام بر عهده ى مجتهد است؟

پاسخ: حکم؛ قانونى است که شارع گذاشته است و موضوع چیزى است که این حکم در آن پیاده مى شود و استنباط حکم، وظیفه مجتهد و تشخیص موضوع، وظیفه مکلّف است.

سؤال: لطفا اقسام موضوعات فقهى را بفرمایید و این که تشخیص کدام یک بر عهده ى مجتهد و تشخیص کدام یک بر عهده مقلّد است؟

پاسخ:تشخیص موضوعات مستنبطه بر عهده مجتهد و تشخیص موضوعات صرفه، شأنِ مقلّد است.

سؤال: اگر از راه عقل به چیزى رسیده ایم که آیات و روایات یا رساله ى توضیح المسایل آن را ردّ مى کند، وظیفه ما چیست؟: آیا به قطع خود عمل کنیم، یا ظنّى که به روایات یا آیات یا رساله داریم؟

پاسخ: در غیر ضروریات در فروع دین باید به یکى از سه طریق (اجتهاد، احتیاط و تقلید) عمل کرد. و جایى که با عقل قطعى مخالف باشد، وجود ندارد.

سؤال: آیا ولایت فقیه یک مسأله ى تقلیدى است یا اعتقادى؟

پاسخ: مسأله ى تقلیدى و از فروع است.

سؤال: این که فرموده اند: «مسایلى که انسان غالبا احتیاج دارد باید یاد بگیرد» مراد احتیاج فعلى است، یا مراد کلیّه ى مسایلى است که ممکن است در آینده نیز به آن احتیاج پیدا کند؟

پاسخ: وجوب یادگیرى در خصوص مسایلى است که فرد همواره با آن ها در ارتباط است، ولى در آن دسته از مسایلى که به ندرت ممکن است به آن مبتلا شود، تهیه و در دسترس داشتن رساله براى رجوع در هنگام نیاز کافى است تا مبتلا به مخالفت به سبب جهل در احکام مورد نیاز نگردد.

سؤال: آیا اعلمیّت و کمتر بودن خطاى مجتهد در استنباط فرع از اصل و... فقط مربوط به مسایل فقهى است یا مسایل سیاسى را نیز شامل مى شود؟

پاسخ: تمام مواردى که به استنباط حکم الهى از اصول و منابع مربوط مى گردد را شامل مى شود.

سؤال: تقلید از مفضول ـ یعنى غیر اعلم و غیر اورع ـ اگر فتوایش مطابق با اعلم یا احتمالاً مطابق باشد، درست است؟

پاسخ: جایز است در صورت موافقت، و امّا با احتمال مخالفت در صورت امکان دسترسى به فتاواى اعلم، احوط لزومى تقلید از اعلم است.

سؤال: اگر فقیهى در علومى ـ مانند رجال، هیأت، فلسفه و اصول و... ـ از دیگر مجتهدین مقدم باشد، آیا این تسلط مى تواند وجه ترجیح او بر مجتهدین دیگر باشد؟

پاسخ: اگر آن علوم از مبادى فقه نیست و در استنباط احکام الهى دخالت ندارد، وجه ترجیح به شمار نمى آید، مخصوصا در صورت اعلمیّت مجتهد دیگر در علم فقه.

سؤال: اگر مجتهدى اعلم باشد و مجتهد دیگر اورع، آیا تقلید از مجتهد اورع جایز است؟

پاسخ: خیر جایز نیست و باید از اعلم تقلید کند.

سؤال: اگر شخصى نسبت به شرایط لازم در مرجع تقلید خود دچار شک شود، چه باید بکند؟

پاسخ:همان کارى باید بکند که پیش از انتخاب آن مرجع باید مى کرد؛ یعنى اگر گمان به اعلم بودن مرجعى دارد، در صورتى که گمانش به حد اطمینان برسد باید از او تقلید کند. بلکه اگر براى او اطمینان حاصل نشد بعید نیست ترجیح مرجعى که فقط به اعلم بودن او گمان دارد یا احتمال مى دهد ولى بهتر این است که در این صورت به قول کسى عمل کند که موافق احتیاط باشد؛ اما اگر احتمال ضعیفى هم بدهد که کسى اعلم است و بداند دیگرى از او اعلم نیست، باید از او تقلید کند. و اگر چند نفر در نظر او اعلم از دیگران و با یکدیگر مساوى باشند، باید از یکى از آن ها تقلید کند


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -