{آیةالله} مجتبی قزوینی معروف به شیخ مجتبی قزوینی (زادهٔ ۱۲۷۹ ـ ۱۳۸۱ در قزوین و درگذشتهٔ ۱۳۴۶ ـ ۱۳۸۶ در مشهد) روحانی شیعه ایرانی است.
زندگینامه
وی در سال ۱۲۷۹ ـ ۱۳۱۸ در قزوین دیده به جهان گشود.
تحصیل
از اوایل نوجوانی به تحصیل علوم دینی پرداخت. پس از پایان تحصیلات مقدماتی در قزوین، در سال ۱۳۳۰ به همراه پدرش راهی نجف اشرف شد و مدت هفت سال از محافل علمی و محضر استادان نجف چون سید محمدکاظم یزدی و میرزا محمدتقی شیرازی، کسب فیض کرد. در سال ۱۳۳۷ به ایران بازگشت و دوسال در زادگاهش قزوین اقامت نمود. سپس به قم رفته و از درس مرحوم آیةالله شیخ عبدالکریم حائری یزدی استفاده کرد و موفق به اخذ اجازه اجتهاد از او شد. وی در سال ۱۳۳۹ به مشهد هجرت کرد.
استادان
علامه سیدموسی زرآبادی
محمدحسین نائینی
سید محمدکاظم یزدی
حکیم شهیدی
میرزا محمد آقازاده خراسانی
آقاحسین قمی
موسی خوانساری
اسدالله عارف یزدی
میرزا مهدی غروی اصفهانی
عبدالکریم حائری یزدی
شاگردان
سید جمال الدین استرآبادی
محمدباقر ملکی میانجی
سید علی حسینی سیستانی
سید حسن ابطحی
ابوالقاسم خزعلی
سید عباس سیدان
سید جعفر سیدان
محمد واعظزاده خراسانی
عبدالنبی کجوری
محمدرضا سعیدی
سید محمود مجتهدی
اسماعیل فردوسیپور
محمدکاظم مدیرشانهچی
سید عبدالکریم هاشمینژاد
محمد حکیمی
محمدرضا حکیمی
علی حکیمی
محمد مهدی رکنی یزدی
علی نوروزی
مهدی مروارید
محمدرضا دهشت
سید علی خامنهای
عباس واعظ طبسی
حبیباله احمدی قزوینی فرزند ایشان
حیدر رحیم پور ازغدی
فعالیتهای سیاسی
وی به مسایل اجتماعی و امور سیاسی اهتمام ویژه داشت. نخستین تلاش سیاسیاش، به اواخر سال ۱۳۳۰ مربوط میشود که به همراه تنی چند از روحانیان مشهد، از سوی روحانیت برای تعیین نمایندگان این صنف در مجلس شورای ملی در دوره ۱۷، انتخاب شد. در سال ۱۳۴۲ بعد از دستگیری امام خمینی از سوی حکومت پهلوی، به عنوان ابراز تنفر و اعتراض، دستور داد امامان جماعت مسجد گوهرشاد و سایر مساجد، نماز جماعتها را تعطیل کنند و خود در اعتراض به بازداشت امام خمینی، از مشهد به تهران آمد و به جمع روحانیان معترض به بازداشت او پیوست.
آثار
بیان الفرقان فی توحید القرآن
رسالهای در معرفة النفس
رسالهای در نقد بر اصول یازدهگانه ملاصدرای شیرازی
نسخههایی در برخی علوم غریبه
وفات
وی در روز دوشنبه ۱۴ فروردین ۱۳۴۶–۲۲ ذیالحجه ۱۳۸۶ پس از تحمل یک بیماری طولانی که حتی قادر به تکلم نیز نبود، درگذشت. پیکرش در حرم علی بن موسیالرضا (علیهما السلام) درصحن عتیق (انقلاب فعلی) به خاک سپرده شد. مزار ایشان اکنون در طبقه پایین صحن رضوی واقع در دارالاجابه، پذیرای خیل مشتاقان و زائران حضرت رضا (علیه السلام) است.
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مىهراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمىبرد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ وَ نِعْمَ اَلْوَكِيلُ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمىبرد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ إِلاّٰ أَنْتَ سُبْحٰانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ اَلظّٰالِمِينَ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيلهاى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمىبرد« وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ إِنَّ اَللّٰهَ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مىفرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ لاٰ قُوَّةَ إِلاّٰ بِاللّٰهِ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مىبينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج۱، ص: ۲۱۸.
کلیه حقوق مادی
و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی
خمینی میباشد.