انهار
انهار
مطالب خواندنی

متولی

بزرگ نمایی کوچک نمایی

حیطه مسئولیت واقف و متولی در مساجد و حسینیه ها

سؤال: حیطه مسئولیت واقف و متولی در امثال مسجد و حسینه تا چه حد می باشد؟

جواب: بعد از تحقق وقف در مورد انتخاب امام جماعتیا عزل او نه متولّى و نه واقف هیچ کدام حقى ندارد و این حق مردم است و نظر آنها ملاک است. حیطه مسوولیت متولّى رسیدگى به موقوفات مسجد است. پس متولّى، واقف یا هر شخص دیگرى بعد از تحقق وقف حق دخالت در برنامه ریزى‏ها و فعالیتهاى این اماکن را ندارند و این حق مردم است و رضایت آنها در چنین امورى ملاک است.

قطع شدن نسل متولّی مورد نظر واقف

سؤال: واقف در وقف نامه خود متولّی را فرزند ذکور نسل بعد از نسل معرفی نموده است. پس از اولین فرزند ذکور، فرزند ذکور دیگری وجود نداشته که طبق وقف نامه متولّی شود. در این صورت چه کسی متولی وقف خواهد بود؟

جواب: چنانچه نسل ذکور به کلّی منقطع شده و در نسل بعد هم ذکوری نیست و حتّی در وقف نامه ذکور از اناث نیز تصریح نشده باید به یکی از مجتهدین مراجعه شود تا متولّی برای وقف مزبور تعیین نماید.

حق الزّحمه ی متولّی

سؤال: اگر واقف حق التولیه را مشخص نکرده باشد، آیا حق التولیه اندازه ی معینی دارد یا بستگی به عرف و قوانین موضوعه در سازمان اوقاف دارد؟

جواب: متولی می تواند حق الزحمهخود را طبق نظر کارشناس بگیرد.

انصراف متولی و تعیین وکیل

سؤال: هرگاه متولی موقوفه به عللی نتواند و یا نخواهد به تولیت خود ادامه دهد، آیا می تواند فردی امین و مدیر را به عنوان متولی یا وکیل خود تعیین نماید؟

جواب: تنها می تواند کسی را به عنوان وکیل انتخاب کند و تعیین تولیت در اینگونه موارد به دست حاکم شرع است.

تعیین متولی بعدی توسط متولی فعلی

سؤال: هرگاه واقف فردی را به‌ عنوان متولی معین نماید و پس از متولی، شیوه ‌ی ادامه‌ ی تولیت بر موقوفه را مسکوت گذاشته باشد تعیین متولی بعدی بر عهده کیست؟

جواب: در صورت سکوت نه واقف حق تعیین متولی بعدی را دارد و نه متولی بلکه باید از حاکم شرع اجازه بگیرند.

عدم وجود فرد جامع دو وصف «اسنّ و ارشد» در بین موقوف علیهم

سؤال: اگر در بین موقوف علیهم فرد جامع دو وصف «اسنّ و ارشد» وجود نداشته باشد، آیا متولّى فرد اسنّ است، یا فرد ارشد، یا هر دو با هم؟

جواب: احتیاط این است که با نظر هر دو، کارها انجام شود.

تعیین یا عزل امام جماعت توسط متولی

سؤال: آيا متولّى وقف‏ مسجد حقّ تعيين، يا عزل امام جماعت را دارد؟

جواب: متولّى نسبت به این امور در مساجد حقّى ندارد.

اولویت متولی منصوص التولیة

سؤال: در صورتی که واقف برای وقف متولی تعیین کرده باشد و در واقع منصوص التولیه باشد آیا حاکم شرع نیز می تواند دخالت کند و متولی برای موقوفه تعیین کند؟

جواب: در صورتى که طبق شرط واقف عمل شود و افرادى به عنوان متولّى تعیین گردند و داراى صلاحیت باشند حاکم شرع یا مقام دیگرى حقّ دخالت براى نصب متولّى ندارد و این مورد از قبیل منصوص التّولیه است

عدم ابطال وقف به علت غیر شرعی بودن متولی

سؤال: شخصی جایى را براى عزادارى وقف کرده است که از درآمد آن عزادارى کنند و در زمان حیات، خود متولّى وقف بود و بعد از وفات او اداره اوقاف عدّه اى را به عنوان متولّى تعیین کرده است که اینها مدّعى هستند از طرف فقها هم مأذونند در حالى که معروف است که اینها آدمهاى موثّقى نیستند، آیا این اوقاف بر وقفیّت خود باقى هستند و باید زیر نظر حاکم شرع باشند یا تبدیل به مجهول المالک مى شوند چون که متولّى فعلى آنها غیر شرعى هستند؟

جواب: وقف با این مسایل از بین نمى رود بلکه باید از حاکم شرع اجازه گرفته شود.

خیانت کردن متولی در موقوفه

سؤال: چنانچه متولی در اجرای وقف مرتکب خیانت شود چه حکمی دارد؟

جواب: هرگاه در اوقاف عمومى متولّى خیانت کند و عایدات آن را به مصرفى که معیّن شده نرساند، حاکم شرع باید متولّى امینى براى آن معیّن نماید یا در کنار او بگذارد و اگر متولّى وقف خاص خیانت کند، حاکم شرع با موافقت طبقه موجود براى آنها متولّى تعیین، یا ضمیمه مى‏کند.

تعیین متولی برای موقوفه

سؤال: متولی در وقف چگونه تعیین می شود؟

جواب: هرگاه براى چیزى که وقف کرده متولّى معیّن کند، باید مطابق قرارداد او رفتار نماید و اگر معیّن نکند اگر از قبیل اوقاف عامّه (مانند مسجد و مدرسه) باشد تعیین متولّى وظیفه حاکم شرع است و اگر وقف خاص باشد (مانند ملکى که وقف بر اولاد است) در مورد کارهایى که مربوط به مصلحت وقف و منفعت طبقات بعد مى‏باشد، احتیاط آن است که نسل موجود و حاکم شرع با موافقت یکدیگر تعیین متولّى کنند و اگر تنها مربوط به منافع طبقه موجود است اختیار آن با خود آنهاست در صورتى که بالغباشند و اگر بالغنباشند اختیار با ولىّ آنهاست.

اختلاف نظر مرجع تقلید مجریان و واقف در عمل به وقف

سؤال: اگر واقف یا تملیک کننده از یک مرجع و مجریان کارهاى مسجد (هیأت امنا) هرکدام از مرجع دیگرى تقلید مى کنند چنانچه این دو مرجع در مسائل وقف با هم اختلاف نظر داشته باشند کدام نظر باید عمل شود؟

جواب: نظر مرجع متولّى و مجرى کارهاى مسجد شرط است.

ادامه اجاره بعد از فوت متولی یا موقوف علیهم در وقف خاص

سؤال: در وقف خاصی که اجاره داده شده است اگر متولی یا موقوف علیهم فوت کنند تکلیف ادامه اجاره چیست؟

جواب: در وقف خاص (مانند وقف بر اولاد) چنانچه متولّى، آن ملک را اجاره دهد و از دنیا برود در صورتى که اجاره با مراعات مصلحت وقف و طبقات آینده بوده باشد اجاره باطل نمى‏شود، ولى اگر متولّى نداشته باشد و طبقه اوّل آن را اجاره دهند و در بین مدّت اجاره بمیرند، ادامه اجاره نسبت به آینده بدون اجازه طبقه بعد اشكال داردو هرگاه مستاجر، مال الاجاره تمام مدّت را داده باشد آنچه مربوط به بعد از مرگ طبقه اوّل است گرفته مى‏شود و به طبقه بعد داده خواهد شد (به شرط این‏که آنها اجاره را اجازه بدهند).

اگر متولی معین شده از سوی واقف فاقد صلاحیت باشد

سؤال: باغی را اینگونه وقف کرده اند که اگر از خاندان فرد خاصی کسی روحانی شود و چنانچه در فلان مسجد مشغول تبلیغ باشد به مقدار نیاز از درآمد و یا محصول آن استفاده کند و مابقی را به مصرف فقرا برساند. حال سوال این که: 1. آیا این وقف خاص است و یا وقف عام؟ 2.در هر دو صورت اگر روحانی که متولی این باغ شده تخلفی کند و صلاحیت تولیت موقوفه رانداشته باشد تکلیف چیست؟ 3. سوال دیگر محدوده نیاز روحانی و یا موقف علیه در چه حدی می باشد؟

جواب: 1. بخشی عام و بخشی خاص است. 2. در فرض سوال باید درآمد موقوفه را صرف نیازمندان کنید. 3. در حد یک زندگی ساده و خالی از تشریفات.

رجوع به تولیت پس از اعراض از آن

سؤال: چنانچه واقف، توليت موقوفه را طىّ وقف‌نامه‌اى براى اشخاص معيّنى به ترتيب قرار دهد، و افراد فوق به ترتيب مقرّر در وقف‌نامه ضمن اقرارنامه‌هاى رسمى از قبول توليت اعراض نمايند، آيا پس از اعراض مى‌توانند رجوع نمايند و خواهان توليت گردند؟

جواب: آرى در صورت صلاحیّت حقّ رجوع دارند.

تعیین متولی از سوی حاکم شرع پس از اعراض متولی منصوص

سؤال: چنانچه واقف، توليت موقوفه را طىّ وقف‌نامه‌اى براى اشخاص معيّنى به ترتيب قرار دهد، و افراد فوق از قبول توليت اعراض نمايند، آيا متولّى بعدى بايد از سوى واقف باشد، يا حاكم شرع او را تعيين مى‌كند؟

جواب: در صورتى که متولّى منصوص تولیت را نپذیرد و واقف براى این حالت، شخص خاصّى را پیش‌بینى نکرده باشد حاکم شرع متولّى بعدى را تعیین مى‌کند.

ادعای متولی در تصریح تصدی او بر تمام امورات مذهبی موقوفه در وقفنامه

سؤال: متولّى موقوفه ای بسیار قدیمی ادّعا دارد كه مسؤوليّت تكيه و مسجد از قبيل انتخاب روحانى ايّام ماه مبارك رمضان و دهه محرّم و صفر، انتخاب مدّاحان و خادمين مسجد، و حسينيه با اوست، وحتّى ورود به داخل مسجد و حسينيّه جهت اقامه نماز و عزادارى بايد با اجازه او باشد. آيا مى‌تواند چنين ادعايى داشته باشد؟

جواب: متولّى موقوفه حقّ دخالت در مورد امورى مثل انتخاب روحانى ومدّاح و خادم مسجد و برنامه‌هاى عزادارى و مانند آن را ندارد، و این امور باید با مشورت با مردم توسّط هییت امنا و امام جماعتمسجد انجام گیرد.

لزوم تعیین تولیت در مسجد دارای مستغلات

سؤال: آيا مسجد نياز به متولّى دارد، يا توليت مربوط به مستغلّات مسجد است؟

جواب: تولیت مربوط به مستغلّات مسجد است. بنابراین، مسجدى که مستغلّات ندارد نیازى به تولیت ندارد.

تغییر در تولیت پس از وقف توسط واقف

سؤال: وقتى باغى وقف گرديده و در اختيار ذكور و اناث قرار گرفته، آيا واقف مى‌تواند براى بار دوم و پس از گذشت مدت مثلا 11 سال مجدداً تغييرى در توليت آن ايجاد نمايد؟

جواب: هنگامى که وقف تمام شود و متولّى در وقفنامه اوّلیه تعیین شده باشد هیچ کس حتّى واقف نمى‌تواند آن را شرعاً تغییر دهد، مگر این که ثابت شود متولّى منصوص صلاحیّت ندارد، که در این صورت متولى جدید از سوى حاکم شرع تعیین مى‌شود.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -