انهار
انهار
مطالب خواندنی

زنا و حرمت ابديُه

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال12:جواني هستم در حال مستي بازن شوهرداي زنا كرده ،فعلاً آن زن از شوهرش جدا شده و عده اش تمام گشته ،آيا آن جوا ن در صورتي كه در حال مجامعت نمي دانسته اين عمل موجب حرمت ابدي است مي تواند با آن زن ازدواج كند؟

جواب:حرمت ابديه ثابت است.

سؤال13:فردي دختري را عقد كرده و بدون اين ك طلاقش دهد ديگري او را عقد نموده و اين دختر از فرد دوم صاحب فرزند شده ات،آيا عقد دوم صحيح است؟در هرحال فعلاً وظيفه چيست و ايا اين اولاد حلال است؟

جواب:اگر عقد اول با شرايط صحيح واقع شه عقد دوم باطل است؛و با تحقق دخول[1] زن و مرد بر هم حرام ابدي مي شوند ولي با فرض جهل بچه حكم ول حلال را دارد.

سؤال14:در زمان طاغوت با يك زن شوهر دار روابط نامشروع يدا كرد بوم بعداً آن خانم از شوهرش طلاق گرفت –با اينكه حق ازواج با او را نداشتم- با او ازدواج كرد حاصل اين ازدواج نامشروع يك طفل به سن دو سال ونيم است. اكنون كه توجه به فتاي حضرت عالي پيدا كرده ام و موضوع نامشروع بودن و حرمت ازدواج را با خانم مذكور در ميان گذاشتم او مي گويد تا اين حكم را از حضرت عالي نشوند باور نمي كن و حاضر به انفصال و جايي نمي شود. لطفاً بفرماييد حكم اين مساله اينگونه است يا خير؟

جواب:زناي با زن شوهردار موجب حرمت ابديه است بنابراين ازدواج زاني با آن زن باطل است و بايد از هم جدا شوند و با جهل به مساله بچه حكم ولد حلال رادارد.

سؤال15:فردي چندين سال قبل تصميم داشت با دختري ازدواج كند اما خانوادهٔ دختر پشيمان مي شوند و مانع ازدواج مي گردند فرد مزبور با دختر و هم با مادر او زنا مي كند پس از آن راضي به ازدواج فرد مزبور با آن دختر مي شوند و ازدواج صورت مي گيرد در حال حاضر داراي چندين دختر مي باشند تكليفشان چيست؟

جواب:اگر زناي با مادر قبل از عقد با دختر باشد عقد باطل است و بايد جدا شوند.

سؤال16:اگر مردي با زن بيوه اي –نعوذبالله- زنا كند پساز آن پشيمان شده و توبه كند و آن زن دختري داشته و پس از مدتي بخواهد آن دختر آن زن را بگيرد يا گرفته باشد آيا مانعي دارد؟

جواب:دختر كسي را كه با او زنا كرده نمي تواند بگيرد و اگر گرفته بايد از هم جدا شوند و بر يكديگر حرام ابدي هستند.

سؤال17:مردي در زمان طاغوت با زن شوهر داري زنا كرده داگاه آن زمان زن زنا كار را مجبور به طلاق از شوهرش مي كند مرد زنا كار مدتي با آن زن زنا مي كند و بعداً او را به عقد خود درمي آورد كنون بچه دار هم شده اد حكم اين ازدواج و بچهٔ آنان چيست؟

جواب:زنا با زن شوهر دار موجب حرمت ابدي آن زن بر زاني مي شود و بعد از طلاق شوهر ازدواج آنها با هم باطل است و در صورت اعتقاد به صحت بچه ها حكم ولد حلال رادارند.

سؤال18:در مسالهٔ شمارهٔ 2395 رساله مي گويد:«اگر با دختر عمه يا دختر خالهٔ خود ازدواج نمايد و پيش از آن كه با آنان نزديكي كند با مادرشان زنا نمايد عقد آنان اشكال ندادر»خواهشمندم اين مساله را بيشتر توضيح بدهيد؟

جواب:مقصود اين است كه عمل حرام موجب باطل شدن عقد سابق نمي شود.

سؤال19:به دو مساله ذيل پاسخ فرماييد:

1-زن و مردي كه از احكام دين بي اطلاع باشنند و در عدهٔ طلاق رجعي زنا كنند و بعد از انقضاء عده با هم ازدواج كنند،آيا در صورتي كه توبه كرده اند بايد جدا شوند يانه؟

2- اگر زني به شوهرش بگويد مهرم حلال و جانم آزاد و شوهر را ترك كند، اما از قرائت صيغهٔ طلاق زنا بدهد، و بعد از انقضاء مدت عده با زاني ازدواج كند ( هر دو جاهل بوده اند و توبه كرده اند) آيا بايد عقدشان را به هم بزنند و مرد طلاق دهد يا خير؟

جواب:در هر دو مسأله بر يكديگر حرام ابدي هستند، و بايد فوراً از هم جدا شوند، و نيازي به طلاق ندارد.

سؤال 20 : زني با مردي ازدواج كرده، بعدد از چند سال كه از ازدواج گذشته و داراي بچه هستند فهميدند كه زوج با مادرزنش قبل از ازدواج زنا كرده و حكم را نمي دانستند، اينان بايد چكار بكنند؟

جواب:به احتياط واجب بايد از هم جدا شوند، و حرام ابدي هستند.

سؤال 21 : اگر كسي با محرم خود بدون اطلاع ازدواج كند و از او بچه دار هم بشود و بعداً معلوم شود كه محرم بوده، چه حكمي دارد؟

جواب:بايد از هم جدا شوند و بچه هائي كه در زمان جهل پيدا شده حكم ولد حلال را دارند.


1-  منظور از دخول د رعقد دوم است كه در سوال ،فرض بچه دار شدن،شده است .زيرا ممكن است بدون دخول هم بچه دار شده باشند.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -