انهار
انهار
مطالب خواندنی

احكام نماز جماعت

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال  2 - شخصى نماز مغرب خود را به نماز عشاء امام اقتدا كرد. در حال قيام قرائت تسبيحات اربعه، شك كرد كه آيا ركعت سوم است، يا چهارم، وظيفه‌اش چيست؟.

جواب: در فرض مذكور، اگر در حال قيام، رجوع به امام، امكان ندارد در همان حال قيام، با اشتغال به ذكر بماند تا پس از اين كه امام سر از سجده دوم برداشت معلوم شود كه ركعت سوم بوده يا چهارم. اگر معلوم شد كه سوم بوده خودش ركوع و سجود را بجا آورد و نماز را تمام كند و اگر معلوم شد اين ركعت چهارم بوده بنشيند تشهد بخواند و سلام بدهد و بعد براى قيام بى جا سجده سهو بجا آورد.

سؤال  3 - شخصى در صحت قرائت امام، شك دارد، آيا مىتواند اقتدا كند يا نه؟.

جواب: اگر به نحوى باشد كه بتواند حمل بر صحت كند اقتدا، جائز است.

سؤال  4 - اگر مأموم جلوتر از امام، سر از ركوع و يا سجود بردارد و از روى جهل به مسأله، برنگردد كه متابعت امام را بكند تكليف او چيست؟.

جواب: نمازش باطل نيست.

سؤال  5 - تا چه اندازه فاصله بين امام و مأموم عيبى ندارد؟.

جواب: بايد بين امام و مأموم فاصله زياد نباشد ولى فاصله تا اندازه يك متر، اشكال ندارد.

سؤال  6 - شخصى نمازهاى گذشته خود را صحيح انجام نداده و يا اصلا نخوانده است و مىخواهد قضا نمايد آيا مىتواند قضاء نماز را به امام جماعت اقتدا نمايد يا خير؟.

جواب: در صورتى كه اصلا نخوانده و يا باطل خوانده جائز است به جماعت بخواند و با شك هم نماز خودش اشكال ندارد. لكن فاصله بين مأمومين قرار نگيرد.

سؤال  7 - اگر مأموم بداند كه امام در ركعت اول يا دوم، ركوع نكرد يا يكى از ركنهاى ديگر را فراموش نمود يا زيادى انجام داد، چنانچه مأموم، نيت فرادى نكند نمازش باطل است يا نه؟ و اگر در ركعت سوم و چهارم براى امام، چنين امرى پيش آمد تكليف مأموم چيست؟.

جواب: در هر جائى از نماز، مأموم فهميد كه نماز امام، باطل شده نماز مأموم، فرادى مىشود و بايد بوظيفه فرادى عمل كند و فرق بين ركعات نيست و اگر بعد بفهمد كه نماز امام باطل بوده اگر مأموم بوظيفه فرادى عمل نموده و فقط قرائت را ترك كرده نمازش صحيح است و اگر در شك، رجوع به امام كرده يا ركن را جهت متابعت، تكرار نموده نمازش باطل است.

سؤال  8 - مسجدى است سه طبقه و وسط سقف طبقه بالا، يك پنجره بزرگى است و همچنين وسط سقف طبقه دومى هم به مقابل پنجره طبقه بالا، پنجره است و در طبقه سومى نماز جماعت منعقد مىشود و مأمومين طبقه بالا را مأمومين طبقه دومى و مأمومين طبقه پائين مىبينند آيا در اين صورت مأمومين طبقه بالا و مأمومين طبقه دومى مىتوانند اقتدا به امام جماعت طبقه پائين كنند يا نه؟ و بر فرض كه اقتدا كرده باشند نماز جماعت آنها صحيح است يا نه؟.

جواب: در فرض سؤال مىتوانند اقتدا نمايند به شرط آن كه اتصال صفوف محفوظ باشد به اين معنى كه اگر صف فوقانى در جاى خود در طبقه تحتانى قرار بگيرد زيادتر از فاصله دو صف، ما بين آن و صف جلو نباشد و صف اول طبقه دوم و سوم مقدم بر پنجره نباشد.

سؤال  9 - آيا محاذاة يا تقدم زن را بر مرد در حال نماز با فاصله كمتر از ده ذراع مكروه مىدانيد يا خير؟ و در اين حكم آيا فرقى بين جماعت و فرادى هست يا نه؟ و ديگر اين كه اگر صفوف مأمومين زن، جلو مردها باشند جماعت صحيح است يا خير؟.

جواب: محاذاة زن و مرد در حال نماز بدون فاصله مذكوره مكروه است چه در جماعت باشد چه در فرادى و صفوف زن جلو مرد مانع نيست به شرط آن كه صف از يمين يا يسار به مرد متصل باشد و زن در اتصال براى مرد كافى نيست.

سؤال  10 - شخصى نماز واجب خود را در اول وقت، ادا مىنمايد. پس از آن، جماعت بر پا مىشود و او به جماعت استحبابا اعاده مىكند در صورتى كه در صف اول باشد و بين او و مأمومين طرفين او تقريبا يك ذراع فاصله باشد آن كسانى كه طرف آخر صف هستند نمازشان صحيح است و يا چون نماز او استحبابى است نمازشان قطع مىشود؟.

جواب: نمازشان صحيح است.

سؤال  11 - مسجدى است در كراچى، كه در آن نماز جماعت بر پا مىشود و داراى چهار طبقه و طبقه هم كف است. حالت نمازگزاران در طبقات به شرح زير است: (الف) بعضى از نمازگزاران، در طبقه اول، مىتوانند امام جماعت و بعضى از نمازگزاران طبقه هم كف را ببينند. (ب) بعضى از نماز گزاران طبقه دوم و طبقه سوم مىتوانند بعضى از نمازگزاران طبقه هم كف را ببينند، ولى هيچ كدام از آنان نمىتوانند امام جماعت را كه در طبقه هم كف است، ببينند.
(
ج) نمازگزاران طبقه چهارم نمىتوانند هيچ كدام از نمازگزاران طبقه هم كف و طبقه اول را ببينند آنها فقط مىتوانند بعضى از نمازگزاران طبقه دوم و طبقه سوم را ببينند.
در اينجا اضافه مىكنم كه در هر طبقه صفهاى نمازگزاران بر پا است و هيچ طبقه‌اى تماما خالى نمىباشد. آيا نماز جماعت در طبقات اول و دوم و سوم و چهارم در مسجد فوق صحيح است يا خير؟.

جواب: در جماعت لازم نيست تمام مأمومين امام را ببينند، بلكه واجب است يا امام را ببينند و يا متصل به امام باشند. مثل كسى كه پشت سر امام ايستاده باشد، كه بوسيله او به امام اتصال دارند، بنابر اين اگر يك نفر پشت سر امام ايستاده و اقتدا كرده دو طرف او در صف اول، نماز آنها صحيح است هر چند تمام صف نتوانند امام را ببينند و همچنين صفهاى پشت سر، اگر هر مأمومى مأموم ديگر را كه بوسيله او اتصال به امام دارد و فاصله بين آن دو، زائد بر يك قدم نيست ببيند نمازش صحيح است، خواه اتصال از جلو باشد يا از طرف راست و چپ. بلى اگر در صف اول طبقات بالا از آن صفى كه اگر هم كف بودند اتصال حاصل بود كسى را نبينند نماز آنها باطل است و اگر يك نفر از صف پائين را كه بواسطه او اتصال حاصل است ببينند نماز صحيح است و همچنين است حكم در ساير طبقات.

سؤال  12 - آيا براى مأموم، جائز است كه در ركعت دوم وقتى امام، سوره (قل هو الله احد) را تمام كرد (كذلك الله ربى) بگويد يا نه؟.

جواب: اگر امام سوره (قل هو الله احد) را بلند بخواند و مأموم بشنود و (كذلك الله ربى) بگويد، نماز باطل نيست لكن احتياطا قصد ورود نكند و فرقى بين ركعت اول و دوم هم نيست.

سؤال  13 - در نامه قبلى عرض كردم: از ظواهر روايات، استفاده مىشود كه هر كس سوره توحيد را قرائت كند جائز است (كذلك الله ربى) بگويد و لكن بحث و سؤال بنده در اين بود كه مأموم هم مىتواند بگويد يا نه؟ جنابعالى مرقوم فرموديد كه بعنوان مطلق ذكر اشكال ندارد و به عنوان ورود نگويد فرمايشى بسيار متين است اما اين جمله، ورودش فقط بعد از سوره توحيد، براى قارى سوره است و بمناسبت حكم و موضوع و بمناسبت معنى ذكر مزبور، استفاده مىشود كه مطلق ذكر، شامل آن نمىشود. مضافا كه اگر بعنوان مطلق ذكر، جائز باشد لازمه‌اش اين است كه در هر موضع از مواضع نماز، جائز باشد و حال آن كه بلا شبهه جائز نيست و مسلما حضرتعالى هم جائز نمىدانيد پس آنچه در ذهن قاصر حقير خلجان مىكند اين است كه ذكر ذكور، از مصاديق مطلق ذكر نيست و ظاهر معنى طورى است كه نمىشود استفاده ملاك، از آن نمود تا در همه مواضع سريانش بدهيم و تعدى هم ممكن نيست (لان التعدى من مورد الى مورد يحتاج الى دليل او الى احراز الملاك) و مقام، فاقد هر دو است اما فقد دليل، چون روايات وارده، ظهور بلكه صراحت دارد در قارى توحيد، و مأموم خارج است و رفع يد از ظهور يا صراحتش صحيح نيست و اما فقد ملاك، چون ذكر مذكور، لازمه‌اش آنست كه مسبوق به جمله‌اى باشد كه مربوط به هم و مناسبتى بين سابق و لاحق باشد و اين مناسبت هم كه نيست عليهذا دست ما از همه جا كوتاه است ناچار بايد تمسك بذيل احتياط بجوئيم، فالظاهر للمأموم بر سبيل احتياط، ترك ذكر مزبور است اكنون نظر مبارك را بيان فرمائيد.

جواب: آنچه در جواب، عرض شده بيش از اين نيست كه: امام و منفرد چون قارى سوره توحيد، هستند مىتوانند به قصد ورود بخوانند، و اما مأموم اگر به قصد رجاء بگويد مانعى ندارد و لازمه اين بيان اين نيست كه در هر موضع از نماز اگر اين جمله را بخوانند صحيح باشد بلكه در اينجا كه امام، سوره توحيد را مىخواند مأموم به قصد ذكر و اشاره بما قرء الامام، (كذلك الله ربى) بگويد اشكال ندارد. چنانچه فرضا اگر امام يا ديگرى آيه (الله لا إله الا هو الحى القيوم) خواند مأموم به قصد مطلق ذكر بگويد (كذلك الله ربى) نيز اشكالى به نظر نمىرسد. مع ذلك، اين نظر حقير است و جنابعالى بخواهيد احتياط كنيد مختاريد.

سؤال  14 - نظر به اين كه حضور در نماز جماعت، بر كسى كه نمىتواند حمد و سوره صحيح بخواند واجب است تكليف زن در اين خصوص، با در نظر گرفتن اين كه شوهر، اجازه حضور به جماعت ندهد چيست؟.

جواب: با فرض عدم تمكن از ياد گرفتن نماز صحيح، احتياط لازم آنست كه نماز را به جماعت بخواند و در اين صورت، اطاعت شوهر، لازم نيست.

سؤال  15 - شخصى امام جماعت را در حال تشهد مىديد ظن يا علم پيدا كرد كه تشهد آخر است لذا جهت درك ثواب، اقتدا كرد و نشست و بعد معلوم شد كه تشهد اول بوده تكليف او چيست؟ و اين فرع را در رسائل عمليه از عربى و فارسى پيدا نكردم؟.

جواب: اگر قصد اقتدا كرده، با امام جماعت، برخيزد و در ركعت سوم امام، بدون اعاده تكبيرة الاحرام، متابعت از او بنمايد و به وظائفى كه دارد عمل كند.

سؤال  16 - اگر در نماز جماعت، زن و مرد، در عرض هم قرار گيرند، مردى كنار پرده صف زنانه قرار گرفته كه حمد و سوره‌اش صحيح نيست آيا نماز زنها باطل است يا نه؟.

جواب: چون حمد و سوره را امام مىخواند ضررى به نماز صف زنان، وارد نمىشود.

سؤال  17 - در نماز جماعت اگر ما بين صفوف مرد و زن پرده نباشد جماعت آنان باطل است يا مكروه؟.

جواب: اگر زنها پشت سر مردها باشند نه باطل است و نه مكروه و اگر صف مرد و زن محاذى باشد بدون حائل و فاصله ده ذراع، مكروه است.

سؤال  18 - مأموم، در نماز، متوجه مىشود كه امام جماعت، قرائت حمد را فراموش كرده و اين مأموم، نه امام را متوجه ساخته و نه خودش قرائت را جبران نموده، نماز را با امام، تمام كرده است. اولا وظيفه اين مأموم چه بوده و ثانيا آيا نمازى را كه با اين وضع، تمام كرده صحيح است يا نه؟.

جواب: اگر در حال قرائت، متوجه شده نه او را ملتفت كرده، و نه خودش قرائت حمد نموده نمازش باطل است و اگر بعد از دخول در ركوع، متوجه شده نمازش صحيح است.

سؤال  19 - سقوط القرائة عن المأموم رخصة ام عزيمة؟.

جواب: في الاخفاتيه رخصة فان الاقوى فيها جواز القرائة مع الكراهة وفي الجهرية اذا سمع صوت الامام ولو الهمهمة، فسقوطها عزيمة فلا يجوز القرائة و اذا لم يسمع حتى الهمهمة جاز بل استحب له القرائة.

سؤال  20 - وجوب متابعة المأموم هل هو وجوب شرطى او تعبدي وعلى الاول لو لم يتابع في فعل عمدا فهل يوجب ذلك بطلان جماعته رأسا وعلى الثاني هل يوجب ذلك بطلان صلوته او الاثم فقط؟.

جواب: وجوبها تعبدي يوجب تركها العمدي الاثم فلو لم يتابع عمدا لا تبطل الجماعة اذا لم يكن مصرا على ترك المتابعة في الافعال الآتية و لم يصدق عليه به مجرد تركه المتابعة الكذائية الخروج عن الجماعة.

سؤال  21 - اگر در نماز جماعت، مكبر نباشد آيا مىشود يكى از مأمومين، به قصد ذكر، تكبيرات نماز خود را بلند تر بگويد كه ساير مأمومين، استفاده كرده و به اشتباه نيفتند؟.

جواب: اشكالى ندارد.

سؤال  22 - آيا نرده‌هاى آهنى كه در بالكن مساجد هست حايل بين صفوف نماز جماعت محسوب مىشود يا خير؟.

جواب: در صورتى كه نرده مشبك باشد جماعت آنهائى كه در بالكن نماز مىخوانند چه مأمومين زن باشند چه مرد صحيح است و اگر مشبك نباشد و مانع از ديدن امام باشد اقتداء زنها صحيح و اقتداء مردها غير صحيح است.

سؤال  23 - در مساجدى كه نماز جماعت اقامه مىشود و افراد نمازگزار پشت سر امام جماعت، صف كشيده و به هم اتصال دارند، اگر مسجد، طبقه فوقانى داشته باشد كه زنها در آنجا نماز جماعت مىگزارند، اتصال صف جماعت آنها، به صف طبقه پائين به چه كيفيت است؟.

جواب: اتصال آنها به اين است كه اگر بالا نبودند و محاذى همان مكان بالا در طبقه پائين قرار داشتند اتصال برقرار بود.

سؤال  24 - در نماز جماعت در صف اول يك نفر بنحو فرادى مشغول نماز است آيا حائل به آن صدق مىكند كه مضر به اتصال باشد يا خير؟.

جواب: بوجود يك نفر، صدق حائل نمىكند چون مانع از ديدن امام يا مأمومى كه امام را ببيند نيست.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -