انهار
انهار
مطالب خواندنی

احکام طلاق

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال  1411- اگر کسی با رضایت زن خود را طلاق رجعی بدهد آیا اگر بعد از طلاق در بین عدّه رجوع کند این رجوع شوهر به رضایت زن موکول است یا نه؟

جواب:  در طلاق رجعی جواز رجوع زوج به زوجه در بین عدّه مشروط به رضایت زوجه نیست.

سؤال  1412- اگر شخصی از طرف عده‌ای وکیل برای خواندن طلاق شود و بعد از اجراء طلاق که بعضی از آنها رجعی و بعضی دیگر بائن است یقین نماید که یکی از طلاقها باطل و شرائط صحت نداشته است در فرض سؤال اگر کسی که طلاق را خوانده است اسامی مطلّق و مطلقه را نداند و آنان را نشناسد وظیفه شرعی او چه خواهد بود؟

جواب:  در فرض سؤال وکیل باید به ترتیب موکّل اوّلی و دوّمی و سوّمی و هکذا

الی آخر از طرف هر یک از آنها زوجه او را طلاق رجعی و خلعی بما بذلت که واقعاً معین است اجراء طلاق کند و در مورد لزوم اجراء طلاق در طهر غیر مواقعه دو طلاق به فاصله ده روز انجام دهد.

سؤال  1413- شخصی که در طهر غیر مواقعه می‌خواهد عیال خود را طلاق بدهد اگر شبهةً یا بزنا با این زن نزدیکی انجام بگیرد شوهر می‌تواند او را طلاق بدهد یا خیر؟

جواب:  در مورد سؤال زنا و یا وطی بشبهه از غیر زوج مضرّ بطلاق زوج نیست.و اللَّه العالم

سؤال  1414- مردی با زنی به مدّت دو ماه با اجرای صیغه موقّت با هم بوده‌اند، پس از دو ماه بدون اجرای صیغه عقد با توافق طرفین تبدیل به دائمی گردیده و بعد از یک سال و نیم زندگی می‌خواهند از یکدیگر جدا شوند. آیا اجرای صیغه طلاق لازم است یا خیر؟

جواب:  در فرض سؤال که بعد از تمام شدن مدّت عقد انقطاعی بدون اجراء عقد با هم زندگی زناشوئی داشته‌اند نسبت به یکدیگر اجنبی هستند و محتاج بطلاق نیست و پس از جدائی اگر هر دو جاهل به مسأله بوده‌اند در صورتی که زن حامل نباشد باید بمقدار سه طهر عدّه نگه دارد و اگر حامل باشد تا موقع وضع حمل باید عدّه نگه دارد و با فرض جهل هر دو چنانچه فرزندی بوجود آمده باشد محکوم به حلال‌زاده است ولی اگر هر دو یا یکی از آنها عالم بمسأله بوده مقاربت آنها نسبت به آنکه عالم به مسأله بوده زنا محسوب می‌شود، و در نزاع موضوعی مرافعه شرعیّه لازم است.

سؤال  1415- حدود یک ماه قبل این جانب با دختری با موافقت پدرش ازدواج کردم اما بعد از یک هفته بعلت مخالفت دائی آن خانم با این ازدواج عدّه‌ای از من خواهش کردند طلاق دهم اما من راضی به طلاق نبودم اما مع الوصف به شخصی برای طلاق وکالت دادم و او طلاق داد با شرائط فوق آیا چنین طلاقی صحیح است یا خیر؟

جواب:  در فرض سؤال که طلاق دادن به جهت خواهش عدّه‌ای بوده نه اجبار و اکراه آنها، طلاق صحیح است. و اللَّه العالم.

سؤال  1416- فردی همسر خود را طلاق داده است در حالی که قادر به استعلام بوده است، سپس همسر وی اظهار داشته است من در آن موقع طاهر نبوده‌ام، آیا قول او قبول است؟

جواب:  در فرض سؤال قول زوجه قبول است و طلاق باطل است. و اللَّه العالم

سؤال  1417- آیا استعلام شرط صحت است؟

جواب:  برای زوج حاضر، استعلام، لازم است لکن اگر بدون استعلام، طلاق داد و بعد معلوم شد شرائط طلاق موجود بوده طلاق صحیح است و اگر معلوم شد شرایط موجود نبوده و یا حقیقت امر (تحقق شرایط یا عدم) معلوم نشد طلاق باطل است. و اللَّه العالم

سؤال  1418- چنانچه زن بعد از اظهار اوّل، اظهار دارد که پاک بوده‌ام، حکم طلاق چیست؟

جواب:  در مورد سؤال، اظهار دوّمی اثری ندارد و طلاق محکوم به بطلان است مگر اینکه شوهر یقین کند که اظهار دوّم صحیح است. و اللَّه العالم

سؤال  1419- زنی دارم چند سال است از من قهر کرده و هر چند به دنبال او می‌فرستم حاضر نیست با من سازش کند و بنده هم به هیچ وجه حاضر نیستم او را طلاق دهم و دادگاه به اجبار می‌گوید باید طلاق داده شود و بنده هم راضی نیستم حالا بفرمایید که تکلیف چیست؟

جواب:  طلاق بدون رضایت و اذن زوج باطل است ولی اگر طوری است که واقعاً نمی‌توانید با هم زندگی کنید و توافق اخلاقی ندارید مناسب است رضایت و اذن بدهید تا راحت شوید. و اللَّه العالم

سؤال  1420- این جانب در سه مرحله از همسرم به صورت طلاق خلع جدا شده‌ام و دارای شش فرزند هستم. در زمان طلاق نوبت دوم هنگامی که در دفترخانه حضور پیدا کردیم همسرم در عادت ماهانه به سر می‌برد ولی به خاطر اینکه طلاق صورت گیرد این مطلب را از مسئول دفتر طلاق پنهان نگه داشت و اعلام کرد که پاک می‌باشد در صورتی که بعد از اجرای طلاق مادر و خواهر و دختر خاله همسرم می‌دانستند که همسرم بر خلاف گفته‌اش در عادت ماهانه می‌باشد، و هنگام طلاق نوبت سوم نیز دو نفر شاهد طلاق ما بودند که هر دو نفر شرب خمر داشتند و از مواد تریاک هم مُکرر استفاده می‌کرده و می‌کنند. نظر به اینکه دخترمان در حال ازدواج می‌باشد من و همسرم تصمیم گرفتیم به زندگی‌مان ادامه دهیم ضمناً از مدت طلاق سوّم هشت ماه گذشته است. لذا خواهشمندیم نظر شرعی و قانونی آن را اعلام بفرمایید.

جواب:  به طور کلّی طلاق زوجه مدخول بها در حال حیض باطل است و همچنین طلاق در نزد غیر عدلین باطل است و در صورت بطلان طلاق، زوجه مذکوره به زوجیّت باقی است. و اللَّه العالم

سؤال  1421- با توجه به اینکه ازدواج مجدد این جانب به علت عدم تمکین عام و خاص همسر اوّل و به حکم دادگاه صورت گرفته است، آیا ایشان می‌توانند به استناد شرطی که در قباله‌های ازدواج گذاشته شده مبنی بر اینکه هرگاه زوج بدون رضایت زوجه اقدام به ازدواج نماید زوجه وکیل است خود را مطلّقه نماید، بدون رضایت این جانب خود را مطلقه نماید؟

جواب:  در فرض سؤال چنانچه شما در موقع ازدواج واقعاً زوجه را وکیل در طلاق نموده باشید و وکالت تعلیقی نباشد زوجه می‌تواند خود را مطلّقه نماید لکن اگر قبل از اجراء طلاق، زوجه را از وکالت عزل نمایید منعزل و اختیار طلاق با خود شما می‌شود و اگر وکالت تعلیقی بوده که اصل وکالت محقق نشده است.

سؤال  1422- با توجه به اینکه طلاق به تقاضای زوجه بوده و خود ایشان از ابتدای ازدواج بدون دلیل موجّه و قابل قبول حاضر به زندگی نبوده‌اند و هنوز هم دوشیزه بوده و ساکن منزل پدری می‌باشند ولی این جانب حاضر به سازش و شروع زندگی می‌باشم.

جواب:  در فرض سؤال اگر شما وکالت زوجه را هر چند منجزه و صحیحه واقع شده باشد ابطال کنید چنانچه با رضایت خودتان طلاق دهید باید نصف مهر رابپردازید ولی می‌توانید رضایت بطلاق را مشروط به بذل مهریه نمایید و در هر صورت این جانب به شما نصیحت می‌کنم اگر زوجه به هیچ‌وجه حاضر به ادامه زندگی با شما نیست و تقاضای طلاق دارد با توجه به اینکه همسر دیگری اختیار کرده‌اید او را مطلقه نمایید انشاء الله مأجور خواهید بود. و اللَّه العالم

سؤال  1423- زنی بعد از اجرای صیغه عقد نکاح با شوهرش ناسازگاری می‌کند و آمیزش هم صورت نگرفته بدون طلاق از هم فاصله می‌گیرند و زن با فرد دیگری نامزد می‌شود و عقد دائمی هم اجرا می‌گردد بعداً زوج دوّم اطلاع پیدا می‌کند که این زن شوهر دارد و بازهم ارتباطش را با این زن قطع نمی‌کند و با هم رفت و آمد دارند. حالا از باب اینکه زوج اوّل بتواند جلو منکر را بگیرد می‌تواند این زن را طلاق ندهد چون اگر طلاق بدهد باعث می‌شود که زن با زوج دوّم ادامه زندگی بدهد. آیا حرمت ابدی از یک طرف ایجاد می‌شود چون زن می‌دانسته است معقوده است با این حال بازهم با شخص دیگری عقد دائم انجام می‌گیرد و حالا این زن با این مرد دوّم حرام ابدی و مرد برای زن حرام مؤبد می‌شود؟

جواب:  با علم زن و یا مرد دوّم به اینکه عقد زن شوهردار باطل است به مجرد عقد حرمت ابدی حاصل می‌شود و لو دخول انجام نشده باشد و اگر تنها راه جلوگیری از ارتباط آن دو عدم طلاق زوج باشد نباید او را طلاق دهد، و در نزاع موضوعی مرافعه شرعیّه لازم است. و اللَّه العالم


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -