انهار
انهار
مطالب خواندنی

كفاره روزه و موارد وجوب يا عدم وجوب آن

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال 37 - اينجانب در سن جوانى بين 16 تا 21 سالگى به علت جاهل بودن، احترام ماه مبارك رمضان را درست نمىدانستم و مدت 6 سال روزه نگرفته‌ام و به حمد الله قضاء مدت 6 ماه را گرفته‌ام ولى معيل و از جهت مالى فوق العاده ضعيف هستم، آيا كفاره هم تعلق مىگيرد يا خير؟.

جواب:  بلى، كفاره تعلق مىگيرد و فعلا در صورت تمكن بايد براى هر روز، يا دو ماه پى در پى روزه بگيريد يا شصت چارك گندم به شصت فقير غير سيد بدهيد و چنانچه هيچ يك فعلا مقدور نباشد استغفار كنيد و اگر بعدا قدرت حاصل شد يكى از دو قسم كفاره را ادا نماييد.

سؤال 38 - شخصى كه اجير براى قضاء روزه ماه رمضان شده اگر بعد از ظهر افطار كند كفاره دارد يا خير؟.

جواب:  كفاره ندارد.

سؤال 39 - در كفاره روزه (60 روز روزه يا اطعام 60 مسكين) اگر فرضا قبل از قضاء روزه، كفاره آن را ادا نمايد آيا بى اشكال است؟ آيا در اين مورد اولويتى نيست كه اول قضا باشد يا كفاره؟.

جواب:  ترتيبى بين قضا و كفاره نيست.

سؤال 40 - در كفاره 2 روز و بالاتر آيا لازم است 60 فقير با 60 فقير ديگر متفاوت باشد؟.

جواب:  لازم نيست، بلى نسبت به كفاره افطار عمدى يك روز، حتما بايد به شصت فقير داده شود و اگر به كمتر از شصت فقير بدهد، مجزى نيست.

سؤال 41 - شخصى در ماه رمضان چند روزى روزه خود را با حرام باطل كرده و بعد جهت اتيان كفاره، شروع به روزه گرفتن كرده و سى روز روزه گرفته و ديگر براى او مقدور نيست كه روزه بگيرد و قدرت مالى هم ندارد، تا اطعام مسكين كند، حال آيا مىتواند براى هر روز مبلغ شصت ريال مثلا با شخصى، مصالحه كند يا نه؟.

جواب:  در صورتى كه قدرت روزه و صدقه نداشته باشد به هر اندازه كه مىتواند صدقه بدهد و اگر عاجز بود احتياطا هر اندازه‌اى كه مىتواند روزه بگيرد و استغفار هم بنمايد و اگر قدرت بر روزه گرفتن (حتى يك روز) هم نداشت استغفار، كفايت مىكند.

سؤال 42 - شخصى روزه ماه رمضان را چون جاهل به مسأله بوده افطار كرده و قدرت بر هيچ يك از كفارات ندارد، اكنون مىخواهد جهت عروسى فرزندش وليمه بدهد، آيا مىتواند اطعام مدعوين را كه اشخاص فقير در بين آنهاست در مقابل كفاره روزه حساب كند؟ چه آن كه اطعام بعنوان وليمه، مرسوم است؟.

جواب:  در فرض مسأله چنانچه آنان را به قصد اعطاء كفاره دعوت كند و آنان را سير گرداند، بجاى كفاره، محسوب مىشود.

سؤال 43 - مريضى در اثر اين كه بيمار بوده و طبيب تشخيص داده كه روزه برايش ضرر دارد روزه نگرفته لكن بعد از چند سال فهميده كه روزه برايش ضرر نداشته و طبيب در تجويز افطار، خطا كرده آيا قضا و كفاره بر مريض واجب است يا نه؟.

جواب:  كفاره بر او واجب نيست لكن قضاء آن را بجا آورد.

سؤال 44 - بر زنى كه كفاره شصت روز، روزه واجب مىشود و بايد 31 روز آن را متواليا بگيرد، با حادث شدن بيمارى ماهيانه، تكليف او چيست؟.

جواب:  فاصله شدن زمان حيض، مضر نيست و بعد از پاك شدن بلا فاصله روزه بگيرد، توالى لازم، حاصل مىشود.

سؤال 45 - كسى كه در اثر عذر مثل مرض، ماه رمضان را افطار كرده ولى كفاره مد را پول داده آيا دوباره واجب است جنس بدهد؟.

جواب:  ظاهرا واجب است طعام بدهد و پول، مسقط تكليف، نيست.

سؤال 46 - زنى كه در ماه مبارك رمضان مريض بوده و مرض او تا ماه رمضان بعد استمرار داشته و چند روز از ماه رمضان عادت بوده آيا كفاره چند روز ايام عادت را نيز بايد بدهد؟.

جواب:  در فرض مذكور كه مرضش تا ماه رمضان، مستمر شده براى ايام عادت نيز كفاره بدهد.

سؤال 47 - آيا همچنان كه قضاء نماز و روزه پدر و مادر، بر پسر بزرگتر است كفاره روزه‌هاى ماه رمضان كه عمدا افطار كرده‌اند نيز بر پسر بزرگتر واجب است يا نه؟.

جواب:  كفاره افطار صوم، بر پسر بزرگتر واجب نيست، و اگر ميت، تركه‌اى دارد بايد از آن ادا شود. بلى چنانچه كفاره متعين در صوم شده باشد بنابر احتياط بر پسر بزرگتر واجب است.

سؤال 48 - كسانى كه مانند " مرضعه قليلة اللبن " بايد يك مد از طعام بدهند آيا حتما بايد گندم و جو بدهند و يا نان هم كفايت مىكند؟ در رساله مرحوم آية الله آقاى بروجردى قدس سره نقل شده كه نان را يك كيلو بايد داد اكنون اصل جواز اعطاء نان و مقدار آن را بيان فرمائيد.

جواب:  گندم و جو، بى اشكال است و نان، يك كيلو به جهت آنست كه آردش يك چارك باشد در اين صورت انشاء الله مجزى است.

سؤال 49 - آيا وجوب اداء مد فورى است يا تأخير آن تا آخر ماه مبارك رمضان و يا تقديم آن و بعنوان قرض دادن و بعد حساب كردن جايز است؟.

جواب:  وقت وجوب اداء آن ماه رمضان سال آينده است و در آن وقت وجوب آن فورى است و تأخير اداء آن به مقدارى كه تسامح، در عمل به تكليف نشود جايز است و اگر قرض، طعام باشد مىتوان آن را بعنوان فديه، محسوب داشت.

سؤال 50 - آيا كفاره روزه را مىتوان به واجب النفقه داد يا نه؟.

جواب:  اگر فقير باشند براى غير نفقه واجبه، مانعى ندارد.

سؤال 51 - آيا مىشود مقدارى كفاره روزه رمضان را از ميت به نوه فقير او داد؟.

جواب:  بلى جايز است.

سؤال 52 - شخصى مريض است و اصلا نمىتواند روزه بگيرد معلوم است كه بايد براى هر روزى را كه از ماه رمضان، افطار مىكند يك مد طعام، كفاره بدهد. حال اگر همين شخص در ماه رمضان مسافرت كرد كه اگر بيمار نبود كفاره مد واجب نبود آيا الان كه بيمار است و مسافر، كفاره مد از او ساقط است يا نه؟.

جواب:  اگر تا ماه رمضان ديگر بهبود يافت و متمكن از قضا شد، اقوى وجوب قضا است، و با استمرار مرض تا ماه رمضان ديگر، اداء كفاره مد، واجب است.

سؤال 53 - كسى كه در ماه رمضان، با عذر شرعى افطار كرده و مىخواهد كفاره مد بدهد آيا مىتواند قيمت گندم را به فقير بدهد و او را وكيل كند كه گندم بخرد يا نه؟.

جواب:  بلى مىتواند فقير را وكيل كند كه براى موكل، گندم بخرد و از طرف او به قصد كفاره، به خودش بدهد ولى اگر فقير، اين كار را نكند، ذمه موكل، از كفاره، برىء نمىشود.

سؤال 54 - چوپانى مىخواهد به گله چرانى برود و از اين جهت نمىتواند روزه بگيرد و چنانچه نرود گله از گرسنگى از بين مىرود وظيفه شرعى چيست؟.

جواب:  رفتن همراه گله مجوز افطار نيست و ممكن است كسى را كمك بگيرد و به نوبت استراحت كنند و اگر افطار كرده باشد كفاره عمد بر او لازم است.

سؤال 55 - زن و مردى كه جاهل مقصر باشند و در ماه مبارك رمضان با هم جماع نمايند و يا مرد استمناء كند در حالى كه احتمال ندهند اين كارها مبطل روزه است، آيا كفاره بر آنها واجب است يا خير؟.

جواب:  در فرض سؤال، مبطل روزه است ولى كفاره ندارد.

سؤال 56 - كفاره را بعد از ماه رمضان مىدهند يا قبل از ماه رمضان؟.

جواب:  كفاره تأخير قضاء روزه ماه رمضان را در رمضان سال بعد بايد داد.

سؤال 57 - دانش جوئى روزه نمىگيرد و مىگويد كه با حال روزه نمىتوانم درس را حاضر كنم و در امتحان مردود مىشوم و نتيجه چهار سال يا هشت سال يا بيشتر زحمتم هدر مىرود. آيا اين عذر شرعا مسموع است يا خير؟.

جواب:  درس خواندن و اشتغال به امتحان مجوز افطار نيست و هر چند روز كه روزه خورده است بايد كفاره آن را براى هر روز شصت روز روزه بگيرد يا شصت مسكين را اطعام نمايد و مىتواند شبها درس بخواند و روز روزه خود را بگيرد.

سؤال 58 - شخصى مدعى است، با اين كه دائم در مجالس مذهبى شركت مىكردم، كسى به من نگفت اگر روزه نگرفتيد، كفاره دارد اخيرا اين مسأله را فهميدم آيا قاصر است يا مقصر؟.

جواب:  در فرض سؤال اگر حرمت روزه خوردن را مىدانسته هر چند وجوب كفاره را نمىدانسته بايد كفاره را بدهد.

سؤال 59 - اگر كسى مريض بوده و روزه خود را افطار كرده بعدها وظيفه او چيست؟

جواب:  اگر در همان سال كه مريض بوده سالم شود قضاى روزه خود را بگيرد و فديه ندارد و اگر تا ماه رمضان ديگر قضاى آن را نگيرد بايد علاوه بر قضا، براى هر روز، يك مد - يك چارك - طعام مثل گندم و جو بدهد و اگر بخواهد نان بدهد قدرى بيشتر بدهد و دادن پول نان، كافى نيست و مصرف آن، فقير غير سيد است. و اگر مرضش تا ماه رمضان آينده طول كشيد قضا ساقط است ولى بايد براى هر روزى يك مد طعام بپردازد.

سؤال 60 - در كفاره جمع كه دسترسى به عبد نيست بدل آن وارد است و يا اصلا ساقط مىشود؟.

جواب:  بدل ندارد و ساقط مىشود.

سؤال 61 - زنى به علت بيمارى، از گرفتن روزه معذور است و تا ماه مبارك آينده قدرت به انجام آن ندارد در اين صورت كفاره به عهده شوهر است يا زن، در صورتى كه كه خود زن داراى مستغلات و در آمد ساليانه است؟.

جواب:  به عهده زن است و فرق نمىكند كه داراى مال باشد يا نباشد.

سؤال 62 - شخصى ده روز قضا ماه رمضان به ذمه دارد، از بيستم شعبان شروع بگرفتن روزه مىكند در اين صورت عمدا قبل از ظهر يا بعد از ظهر مىتواند روزه را افطار نمايد يا نه و هر گاه افطار كرد كفاره آن قبل از ظهر و يا بعد از ظهر چه مقدار است؟.

جواب:  قبل از ظهر، افطار روزه قضاء ماه رمضان كفاره ندارد اگر چه وقت هم تنگ باشد لكن در اين صورت معصيت كرده است ولى بعد از ظهر، كفاره دارد و كفاره آن، اطعام ده مسكين است كه به هر مسكينى يك مد طعام بدهد و با عجز از آن بايد سه روز روزه بگيرد.

سؤال 63 - در سفر معصيت چنانچه روزه‌دار روزه خود را عمدا افطار نمايد آيا فقط قضا و كفاره لازم است يا كفاره جمع، در هر صورت حكمش را بيان فرمائيد.

جواب:  افطار عمدى در سفر معصيت، مثل افطار عمدى در حضر است و قضا و كفاره هر دو لازم است و كفاره جمع بر او نيست بلى اگر به چيز حرامى افطار كند كفاره جمع لازم مىشود.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -