انهار
انهار
مطالب خواندنی

علامه‌ای که برای مبارزه با قمه‌زنی ملحد خوانده شد

بزرگ نمایی کوچک نمایی

علامه‌ای که برای مبارزه با قمه‌زنی ملحد خوانده شد

سالروز رحلت علامه محسن امین

جبل عامل لبنان آسمان پرستاره عالم تشیع و خاندان آل امین یکی از خاندان‌های بزرگ و عالی‌قدر این دیار است. این خاندان جلیل از ذریه حضرت سجاد (علیه‌السلام) اند که در قرن دوازدهم هجری از حله عراق به جبل عامل هجرت کردند. علامه سید محسن امین (رحمة‌الله‌علیه) در سال 1282 در «شعرا» یکی از آبادی‌های جبل عامل در یک خانواده روحانی پا به عرصه حیات نهاد و تحصیلات ابتدایی را در محیط خانواده فراگرفت.
آیت‌الله امین در سال 1308 هجری عازم حوزه علمیه نجف گردید و در نجف از محضر بزرگان و اساتید فن استفاده‌ها برد. دوران تحصیل او همانند اغلب بزرگان علم و ادب همراه با مشکلات و نارسایی‌های مالی و معیشتی بود ولی او در برابر این مشکلات تسلیم نشد و دست از هدف والای تحصیل کمالات برنداشت و همچون کوه، استوار و مصمم به تحصیلات خویش ادامه داد. علامه پس از وصول به مراتب عالیه علم و عمل، طبق درخواست شیعیان دمشق به شام مهاجرت کرد و در آن سامان مشغول وعظ و ارشاد و ایجاد مراکز علمی تحصیلی گردید و موفق شد موسسات فرهنگی برای طلاب اسلامی و دانشجویان رشته‌های دیگر در آن ناحیه ایجاد کند.

علامه‌ای که برای مبارزه با قمه‌زنی ملحد خوانده شد

* سفرها و دیدارها

علامه سید محسن امین، سفرهای متعدد و پرباری داشت و در هر سفر موفق به انجام امور علمی و تبلیغی مفیدی گردید که یکی از آن‌ها در سال 1321 مسافرت به بیت‌الله الحرام و زیارت قبر پیامبر اکرم (صلی‌الله علیه و آله) بود. در آن سفر دیداری با علمای الازهر داشته است که بسیار پرثمر و مفید بود. در همان سال به بیت‌المقدس سفر کرد و به زیارت مشاهد مشرفه و قبور انبیاء عظام موفق شد و دومین سفر او به بیت‌المقدس پس از جنگ جهانی اول انجام شد. علامه یک بار هم برای زیارت امام رضا (علیه‌السلام) به ایران سفر کرد و این مسافرت یازده ماه طول کشید. این سفر برای او دستاوردهای علمی فراوان داشت.

علامه‌ای که برای مبارزه با قمه‌زنی ملحد خوانده شد

* آثار و تالیفات

علامه به حق یکی از نویسندگان نامی و پرکار جهان اسلام است. اهمیت کار او در این است که با صبر و بردباری فراوان در رشته‌های گوناگون معارف اسلامی به تالیف و نگارش پرداخت و آثار گران‌بهایی از خود به یادگار گذاشت. از جمله؛
اعیان الشیعه از مهم‌ترین تالیفات ایشان است که حدود 50 جلد دارد. این اثر یک دانشنامه بزرگ است که مظاهر فرهنگ و تمدن شیعه را در خود گردآوری کرده است. به‌ویژه جلد نخست این کتاب که به بررسی ماهیت تشیع و پاسخگویی به سوالات مربوط به این آیین است از اهمیت به‌سزایی برخوردار است.
«تاریخ جبل عامل»، «الدر الثمین» و «التقلید؛ آفة القوانین» در اصول عقاید، «القول السدید» در فقه، «نقض الوشیعه» و «الحصون المنیعه» در دفاع از تشیع و صدها اثر در علوم مختلف اسلامی از دیگر تالیفات علامه سید حسن امین است.
وفات این دانشمند پرآوازه و خدوم در رجب 1371 هجری قمری مصادف با 1952 میلادی در شام اتفاق افتاد و ایشان را در زینبیه دمشق به خاک سپردند.

علامه‌ای که برای مبارزه با قمه‌زنی ملحد خوانده شد

* علامه و خرافات

علامه در دمشق بنای فعالیت‌های اساسی خود را گذاشت و بیش از نیم قرن، خدمتگزاری صدیق برای مسلمانان و به‌ویژه شیعیان بود. او چهره روشنی از تشیع انقلابی را ترسیم کرد و با خرافات و پیرایه‌هایی که ناآگاهان و مرتجعان به این مکتب مترقی نسبت می‌دادند به مبارزه پرداخت و با احداث مدارس جدید برای کودکان مسلمان مانع از آن شد که جذب مدارس میسیونرهای مسیحی شوند.
آیت‌الله امین، شیعیان شام را با مشکلات و کمبودهای فراوان روبه‌رو می‌دید که مهم‌ترین آن‌ها بی‌سوادی، عقب ماندگی اجتماعی و سیاسی، فقر مادی و فرهنگی و وجود اختلافات عقیدتی و عشیرتی بود که از همه بدتر به نام مذهب انجام می‌شد. روضه‌خوانان در تکایا احادیث دروغ می‌خواندند، مردم عوام قفل و زنجیر به بدن می‌زدند و تن‌هایشان را گل‌آلود می‌کردند و بعضی هم با شمشیر و قمه زخم‌هایی به سرشان می‌زدند و خون جاری می‌شد. این جنس اعمال باعث استهزاء و سرزنش دیگران بود. علامه امین به شدت به مبارزه با این اقدامات برآمد و از آنجا که منشا این بلایا را بی‌سوادی و بی‌فرهنگی مردم می‌دانست، به روشن‌گری و آموزش پرداخت. از جمله، مطالبی در این زمینه از ایشان به یادگار مانده که تحت عنوان «عزاداری‌های نامشروع» به فارسی ترجمه شده است.

علامه‌ای که برای مبارزه با قمه‌زنی ملحد خوانده شد

علامه سید محسن امین (رحمة‌الله علیه) پس از ذکر دو انحراف عمده در عزاداری‌ها یعنی دروغ گفتن در نقل داستان عاشوراء و دیگری اعمال نامشروعی مانند زدن قمه و زنجیرهای تیزدار به بدن، می‌فرماید:
«از هیچکدام از ائمه ما روایت نشده که به پیروان خود اجازه چنین کارهایی را داده باشند یا خود ایشان به این کارها برخاسته باشند و یا در زمانشان علنا یا مخفیانه کسی یا کسانی به این کارها برخاسته، دسته بندی کرده و در ملاعام آبروی اسلام و تشیع را برده باشند.»

مبارزات علامه امین علیه این عوام‌زدگی‌ها و خرافات باعث شد که بر منابر و در جراید و مجلات و مجالس از طعن و دشنام او کوتاهی نکنند و حتی نسبت کفر و الحاد به این عالم بزرگ بدهند. او را متهم می‌کردند که قصد دارد مردم را از عزاداری و ذکر حضرت سیدالشهداء بازدارد. در راس این مخالفان، واعظی بود به نام «سید صالح حلی» در عراق که مردم را به دو دسته «علوی» و «اموی» تقسیم می‌کرد و امین را در دسته اموی‌ها قرار می‌داد که باید با آن‌ها مقابله کرد. این واعظ حتی زمانی که آیت‌الله ابوالحسن اصفهانی بزرگ، مرجع تقلید زمان در نجف هم فتوای حرمت قمه‌زنی را صادر کرد، علیه او هم به جوسازی و اقدام برخاست. اما این عالم جلیل دست از مبارزه برنداشت. ایشان همچنین مقتلی از خود به یادگار گذاشت به نام «لواجع الاشجان» که در آن به گردآوری اخبار صحیح درباره واقعه کربلا پرداخته است.
ایشان سرانجام فتوایی صادر کردند که بسیار تاثیرگذار بود: «مجروح کردن سر با قمه و شمشیر، پوشیدن کفن، زدن طبل، دمیدن در شیپورها و مانند این‌ها در مراسم عزاداری امام حسین حرام است. این اعمال به نص شرع مقدس و حکم عقل، آزار روحی بوده و هیچ فایده‌ دینی و دنیوی ندارد و علاوه بر این، بیگانگان شیعه اهل بیت (علیهم‌السلام) را قوم وحشی و مسخره‌آمیز معرفی می‌کنند. از این رو این گونه اعمال نه رضایت خدا است و نه رضایت رسول خدا و همه از عمل شیطان است.»

علامه‌ای که برای مبارزه با قمه‌زنی ملحد خوانده شد

* رهبر سیاسیِ وحدت و استقلال سوریه

آیت‌الله امین برای بازسازی و اصلاح وضعیت دینی جامعه در دمشق، شرکتی تاسیس کرد و ساختمان‌های را با مشارکت بزرگان و بازرگانان خریداری کرد و دبیرستان‌های دخترانه و پسرانه محسنیه و علویه را تاسیس و راه‌اندازی کرد.
علامه امین پیشاهنگ استقلال طلبان سوریه بود، چنان که جنبش آزادی‌خواهی «الحرکة الوطنیة فی سوریا» و اعتصاب شش ماهه سوری‌ها در سال 1355 قمری که به خروج بیگانگان از سوریه منتهی شد از خانه او آغاز گردید. امین برای جلب توجه اعراب و جهان اسلام به قضیه فلسطین و کمک به فلسطینیان، افزون بر گردآوری کمک‌ها برای آنان و بیان نطق‌های موثر و نوشتن مقالات بسیار در این باره، روزی را هم به نام «یوم الفلسطین» اعلام کرد که هر ساله به این مناسبت مراسمی برگزار می‌شد. او تنها روحانی مسلمان شام بود که هرگز نزد فرانسوی‌ها نرفت و هیچ وقت دعوت کمیسر عالی فرانسه را نپذیرفت و به صراحت اعلام کرد که من مامور اوامر الهی هستم نه مامور کمیسر عالی فرانسه. او به مامور عالی‌رتبه فرانسوی که به خانه‌اش آمده بود و سخن نامناسبی درباره ملک فیصل اول بر زبان آورده بود گفت: « بدان که به گواهی تاریخ، روش سیاست مآبانه هرگز نتوانسته است برای همیشه بر حق غلبه کند و مطمئن باش عرب‌های سوریه سرانجام حق خود را از شما می‌گیرند و بر شما پیروز می‌شوند.»
امین به شیعیان سوریه می‌گفت مبارزه ایرانیان با انگلیس در ماجرای تنباکو باید سرمشق آزادی‌خواهان باشد. هر ملتی که تصمیم بگیرد و بر پای خود بایستد کامیاب می‌شود و هیچ بیگانه‌ای را یاری مقاومت در برابر اراده آن ملت نخواهد بود. علامه امین به آنچه می‌گفت، خود نیز پایبند بود و از این جهات، محبوب دل‌های مردم شده بود. موضع سیاسی امین در برابر تصمیمات فرانسوی‌ها کاملا منطقی و شجاعانه بود.
وقتی فرانسوی‌ها «قانون طوائف» را که بر اساس آن مسلمانان به گروه‌های قومی و قبیله‌ای تقسیم می‌شدند تصویب کردند، امین موضع سختی در برابر آن تصمیم گرفت و آن را مغایر با نص صریح شرع مقدس اسلام معرفی کرد. به دنبال آن، جمعی از علما نیز به هواخواهی امین درآمدند و بر لغو قانون پافشاری کردند. از این رو فرانسوی‌ها به اجبار قانون مذکور را متوقف نمودند و بیانیه‌ای صادر کردند که این قانون فقط شامل مسلمانان سنی می‌شود. اما علامه امین با این مصوبه هم مخالفت کرد و طی اعلامیه‌ای مسلمانان را امت واحده معرفی کرد و فرق‌گذاری میان شیعه و سنی را مردود دانست.

منبع: راسخون


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

ویژه نامه ماه مبارک رمضان




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -