انهار
انهار
مطالب خواندنی

اصطلاحات فقهى

بزرگ نمایی کوچک نمایی

١مفهوم مصلحت در حکومت اسلامی

سؤال لطفاً به سؤالات زیر پیرامون «مصلحت» پاسخ فرمایید:
1ـ معناى لغوى، اصطلاحى و فقهى مصلحت چیست؟

2ـ مصلحت عام یعنى چه؟ معیار و حدود آن کدام است؟
3ـ آیا از منظر فقهى و قانونى مى توانیم در صورت تعارض بین قانون و مصلحت عام، مصلحت عام را بر قانون ترجیح دهیم؟
4ـ صورت فقهى و شرعى اقدامات و اعمالى که واضع، یا مجرى قانون بر پایه مصلحت انجام مى دهد، چیست؟
5ـ آیا حکومت اسلامى مى تواند بنا بر مصلحت عام در یک رابطه حقوقى، مانند قرارداد حقوقى، حقّ و حقوق شناخته شده اشخاص را نادیده انگارد؟ اگر این اقدام را انجام دهد، بر چه مبنایى است؟

6 جواب: ـ در اصل 112 قانون اساسى به مصلحت نظام اشاره شده است; معیار قانونى و حدّ و حدود و تعریف این مصلحت چیست، و با چه مبنایى شناخته مى شود؟ آیا این مجمع مى تواند بر پایه این مصلحت، قانونى را نسخ یا وضع نماید؟

مصلحت در فقه اهل سنّت مفهومى دارد، و در فقه مکتب اهل بیت(علیهم السلام)مفهومى دیگر. آنچه از نظر فقه شیعه قابل توجیه است، در سه محور خلاصه مى شود:

اوّل: آنچه مربوط به حفظ نظام و حکومت اسلامى است.
دوّم: حفظ نظم جامعه; بر اساس این دو نوع مصلحت بسیارى از احکام مستحدثه شکل مى گیرد; زیرا حفظ نظام و حفظ نظم جامعه از مهمترین اهداف اسلام است، که انحراف از آن جایز نیست.
سوّم: آنچه مربوط به تعارض اهمّ و مهمّ است; یعنى هرگاه دو مصلحت که مورد توجّه و قبول فقه اسلام است، در مقابل یکدیگر قرار گیرند، باید مصلحت اهمّ را ترجیح داد و مهمّ را فداى آن کرد.

براى مثال در قسمت اوّل، مى توان مسائل مربوط به انتخابات، شرایط ویژه رئیس جمهورى، و نمایندگان و انتخاب کنندگان را در نظر گرفت. و در قسمت دوّم، مسائلى مانند نظام بانکدارى، و بخش مهمّى از نظام پولى، و مسائل اقتصادى امروز را، به عنوان مثال مى توان ذکر کرد. و در قسمت سوّم محدود کردن پاره اى از معاملات، و صادرات و واردات کشور، که سلطه مردم را بر اموالشان محدود مى سازد، ولى اهداف مهمّى را احیا مى کند، مثال خوبى است.

٢رجوع به مجتهد دیگر در احتیاطات واجب

سؤال آیا در احتیاطات واجب مى توان به هر مجتهدى مراجعه کرد؟

جواب: رجوع به مجتهدى که اعلم یا حداقل مساوى دیگران باشد، مانعى ندارد.

 

٣رخصت بودن قاعده عسر و حرج

سؤال آیا قاعده عسر و حرج رخصت است یا عزیمت ؟ و آیا مستلزم تخصیص اکثر است؟ و تعارض آن با قاعده تسلیط را بیان فرمایید.

جواب: قاعده عسر و حرج رخصت است و عزیمت نیست و مستلزم تخصیص اکثر نیز نمی باشد و نسبت به قاعده تسلیط موارد مختلف است.

 

٤معنی احتیاط واجب

سؤال میخواستم بدانم وقتی که می فرمایید احتیاط واجب آن است که در ازدواج موقت اذن جد یا.. واجب است با حکم حرام بودن چه فرقی میکنند؟

جواب: تفاوتی با حرام بودن نمی کند.

 

٥تفاوت «فتوای به احتیاط » با «احتیاط به فتوی»

سؤال تفاوت «فتواى به احتیاط» با «احتیاط در فتوا» را در ضمن مثالى گویا بیان فرمایید.

جواب: فتواى به احتیاط آن است که مجتهد دستور به احتیاط بدهد. مثلا بگوید:«اگر دو ظرف آب وجود دارد، و مى دانى یکى از آن دو نجس است، امّا نجس را نمى شناسى باید احتیاط نموده، و از هر دو اجتناب کنى.» ولى احتیاط در فتوا این است که مثلا بگوید:«قناعت کردن به یک تسبیح اربعه در رکعت سوّم و چهارم اشکال دارد، و احتیاط آن است که سه مرتبه بخوانى».

 

٦فرق لازم و واجب در فقه

سؤال فرق واجب و لازم چیست؟

جواب: لازم و واجب معمولا به یک معناست، ولى گاهى لازم مفهوم وسیعترى دارد و بر غیر احکام تکلیفى نیز اطلاق مى شود.

 

٧قاعده اقدام

سؤال قاعده اقدام یعنى چه؟

جواب: منظور از قاعده اقدام این است که انسان آگاهانه به ضرر خود اقدام کند، مثلا جنسى را که مى داند هزارتومان ارزش ندارد به خاطر ملاحظاتى آن را به این قیمت خریدارى کند.

 

٨منظور از عبارت حکم دائر مدار موضوع است

سؤال منظور از این که مى گویند حکم، دائر مدار موضوع است، چیست؟

جواب: این که مى گویند حکم دائر مدار موضوع است مفهومش این است که مثلا شراب مادامى که شراب است، نجس و حرام مى باشد امّا هنگامى که سرکه شد پاک و حلال مى شود، همچنین سایر احکام شرع، تابع موضوعات آن مى باشد و با تغییر و تبدیل موضوعات، ممکن است عوض شود.

 

٩مفهوم اماره

سؤال منظور از اماره چیست؟

جواب: منظور از اماره هر دلیل ظنّى معتبر است، مانند شهادت شهود عادل و گاه به دلایل قطعى نیز امارات قطعى گفته مى شود.

 

١٠موارد رجوع در احتیاطات

سؤال آیا در جملاتى از قبیل «خالى از اشکال نیست»، «محلّ تأمّل است» و «بعید نیست که چنین باشد» مى شود به مرجع تقلید دیگرى رجوع کرد؟

جواب: در احتیاطات، رجوع به غیر جایز است و همچنین در جمله «خالى از اشکال نیست» و جمله «محلّ تأمّل است» و امّا جمله «بعید نیست» در تعبیرات ما فتواست

١١موارد رجوع در احتیاطات

سؤال آیا در جملاتى از قبیل «خالى از اشکال نیست»، «محلّ تأمّل است» و «بعید نیست که چنین باشد» مى شود به مرجع تقلید دیگرى رجوع کرد؟

جواب: در احتیاطات، رجوع به غیر جایز است و همچنین در جمله «خالى از اشکال نیست» و جمله «محلّ تأمّل است» و امّا جمله «بعید نیست» در تعبیرات ما فتواست.

١٢فرق قصد رجاء واستحباب مطلق در انجام عمل

سؤال فرق انجام عمل به قصد رجاء با انجام عمل به قصد استحباب مطلق چیست؟

جواب: در استحباب مطلق نیت قطعی می کند ولی در قصد رجا نیت قطعی ندارد بلکه نیت احتمالی دارد.

١٣معنی "احتیاط بر ترک"

سؤال احتیاط بر ترک آن است یعنی چه؟

جواب: یعنی یا باید آن را ترک کنید یا به فتوای مجتهد دیگری که همردیف مراجع تقلید محسوب می شود عمل کنید.

 

١٤احتیاط واجب و احتیاط مستحب

سؤال من گاهى که رساله توضیح المسائل را مطالعه مى کنم، به جملاتى مانند «احتیاط واجب» و «احتیاط مستحبّ» برخورد مى کنم. آیا باید به آنها عمل کنم؟

جواب: منظور از «احتیاط واجب» آن است که مجتهد روى جهاتى فتواى نهایى خود را بیان نکرده باشد، در این صورت مقلّد مى تواند به آن احتیاط عمل کند، و مى تواند به مرجع دیگرى مراجعه نموده، و به فتواى او عمل نماید. ولى «احتیاط مستحبّ» چنین نیست; مى تواند آن را عمل کند، یا رها نماید.

١٥معنی عبارت "جایز نیست"

سؤال آیا جمله «جایز نیست» معادل جمله «حرام است» مى باشد، یا تفاوت دارند؟ اگر تفاوت دارند، تفاوت آن در چیست؟

جواب: تفاوتی ندارند و فقط تنوع در تعبیر است .

 

١٦منابع احکام فقهی

سؤال آیا تمام مسایلى که در رساله مراجع تقلید وجود دارد، برگرفته شده از احادیث و آیات قرآنى است؟ یا این که مى توان بعضى از مسایل را با دلیل عقلى بیان کرد؟

جواب: معمولاً تمام مسایل مزبور، از قرآن و اخبار اسلامى گرفته شده است; ولى دلیل عقلى نیز یکى از ادلّه چهارگانه فقهى است.

 

١٧منظور از احتیاط در احکام

سؤال منظور از احتیاط در احکام جواز است یا حرمت؟

جواب: احتیاط اگر همراه با فتوی باشد مستحب است و اگر بدون آن باشد واجب است.

 

١٨معنی استفتاء

سؤال استفتاء به چه معناست؟

جواب: یعنی سوال از فتوی کردن و طلب فتوی نمودن

 

١٩معنی مکروه بودن

سؤال کراهت داشتن به چه معناست ؟

جواب: مکروه یعنی ناپسند ، نامطلوب ، آنچه انجام آن حرام نیست ولی ترکش اولی است .

٢٠حکم احتیاط در چند مسأله رساله

سؤال لفظ احتیاط در مسائل 538، 452، 118 و 380 چه نوع احتیاطی است؟

جواب: مسأله 452 احتیاط واجب است و بقیه احتیاط مستحب هستند


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -