انهار
انهار
مطالب خواندنی

خوردن و آشامیدن (آیت الله بهجت)

بزرگ نمایی کوچک نمایی
خوردن داروهایى که جنبه‏ى غذایى ندارند
سؤال1338. آیا خوردن داروهاى خوراکى که هیچ جنبه‏ى غذایى نداشته باشد و جهت تسکین دردهاى بیمارى به کار مى‏رود، باطل کننده روزه مى‏باشد؟
پاسخ: به حسب ظاهر، مثل خوردن ریگ است و در خوردنى‏هایى که موجب بطلان روزه مى‏شود، چیزهاى معمول و غیر معمول فرقى نمى‏کند. بله، ممکن است اگر محتاج به خوردن آن باشد، مضطرّ به افطار باشد.
داخل شدن خون‏دماغ در حلق
سؤال1339. اگر روزه‏دار خون‏دماغ شود، اگر سر را بالا بگیرد و خون‏دماغ داخل حلق شود، آیا روزه‏اش باطل است؟
پاسخ: مثل ترشّحات بینى است که اگر به فضاى دهن نرسد و داخل حلق شود و در حال غیر روزه هم این کار معمول باشد، قطع نظر از عناوین دیگر مبطل روزه نیست.
چرک و خلط گلو
سؤال1340. آیا چرک و خلط گلو، روزه را باطل مى‏کند یا نه؟
پاسخ: اگر به فضاى دهان نرسد، باطل نمى‏کند.
جمع شدن اخلاط در دهان در حال نماز
سؤال1341. اگر بین نماز در دهان روزه‏دار اخلاط سر و سینه جمع شود، به صورتى که اگر فرو دهد، روزه‏اش باطل مى‏شود و اگر بخواهد بریزد، باید نماز را قطع کند. وظیفه‏اش چیست؟
پاسخ: اگر گرفتن آن به دستمال و مانند آن ممکن نباشد، قطع نماز براى ضرورت و عذر جایز است.
مسواک زدن
سؤال1342. آیا مسواک کردن با خمیر دندان در حال روزه، اشکال دارد؟
پاسخ: اگر چیزى به حلق نرسد، اشکال ندارد.
تنفّس بخار آب در مواقع روزه‏دارى
سؤال1343. تنفّس بخار آب غلیظ در حمام براى روزه‏دار چه حکمى دارد؟
پاسخ: اگر مشکوک است که به حدّ غبار غلیظ مبطل رسیده است یا نه، اشکال ندارد.
فرو بردن آب دهان مخلوط به خون
سؤال1344. اگر روزه دارى به دستور پزشک، آب دهان مخلوط به خون را فرو ببرد، روزه‏اش باطل است؟ در صورت بطلان، آیا قضاى روزه کافى است یا کفّاره هم دارد؟
پاسخ: اگر خون را عمدا فرو دهد، روزه‏اش باطل مى‏شود و فرقى بین ضرورت و عدم آن نیست. بلى، در مورد ضرورت کفّاره ندارد؛ ولى دستور پزشک به تنهایى ضرورت‏آور نیست.
افطار کردن بعد از خوردن سهوى غذا
سؤال1345. اگر انسان در روزه‏ى واجب سهوا چیزى بخورد و به خیال این که روزه‏اش باطل شده است افطار کند، آیا غیر از قضا، کفّاره هم بر او واجب است؟
پاسخ: اگر جاهل قاصر و غیر ملتفت به سؤال از این مسأله بوده، کفاره ندارد.
روزه‏دارى که همیشه از لثه‏اش خون مى‏آید
سؤال1346. تکلیف روزه‏دارى که از لثه‏اش همیشه خون مى‏آید چیست؟
پاسخ: تا ممکن و میسور است باید خون را خارج کند و اگر ممکن نشد و ضرورت بر فرو بردن داشت؛ چون ضرورت، مفطر را از ابطال ساقط نمى‏کند، او از مصادیق مضطرّ به افطار است.
فرو بردن خلط سینه بدون اختیار
سؤال1347. روزه‏دارى که خلط سینه به فضاى دهانش آمده، آن را نگه مى‏دارد تا پس از مدّت کوتاهى به بیرون دهان بریزد. امّا ناگهان بدون اختیار آن را فرو مى‏دهد، آیا روزه‏اش صحیح است؟
پاسخ: صحیح است.
افطار با مالى که خمس آن داده نشده است
سؤال1348. روزه‏دار با مالى که متعلّق خمس است و خمس آن را نداده است، در ماه مبارک رمضان افطار مى‏نماید، آیا کفّاره‏ى جمع دارد؟
پاسخ: کفّاره‏ى جمع ندارد، مگر در بعض موارد که در هر صورت به حکم خوردن چیز غصبى است، مثل این که در تمام عین متعلّق خمس تصرّف شده باشد و او نیز قصد اداى از مال دیگر را نداشته باشد.
خوردن سهوى
سؤال1349. اگر در هنگام روزه چیزى سهوا از گلو پایین رود، آیا روزه باطل است؟
پاسخ: باطل نمى‏شود.
معیار خوردن در بطلان روزه
سؤال1350. معیار در خوردن و آشامیدن چیست؟ آیا به محض رسیدن به حلق، روزه را باطل مى‏کند یا فرو بردن اشیا روزه را باطل مى‏کند؟
پاسخ: معیار، داخل شدن در حلق است.
استعمال ناس
سؤال1351. مادّه‏اى است به نام ناس که اعتیادآور است. درهر نوبت مقدار دو گرم یا بیشتر از آن را زیر زبان مى‏گذارند و از این طریق تأثیر کامل آن ظاهر مى‏شود و بعد از دهان خارج مى‏کنند. آیا این عمل در ماه رمضان باعث بطلان روزه مى‏شود؟
پاسخ: اگر چیزى به حلق نرسد، از جهت روزه اشکال ندارد.
فرو دادن پوست‏هاى خشکیده لب
سؤال1352. آیا فرو بردن پوست‏هایى که گاهى اوقات از لب جدا مى‏شود و خشک است، روزه را باطل مى‏کند؟
پاسخ: بله، باطل مى‏کند.
افطار با اذان افق محل دیگر
سؤال1353. اگر با شنیدن صداى اذان تهران گمان کند که اذان اصفهان شده و افطار کند، چه حکمى دارد؟
پاسخ: اگر غروب خورشید (غایب شدن قرص خورشید در زمین مسطح) به افق اصفهان شده بوده، اشکالى ندارد.

 گرد و غبار گچ و سیمان
سؤال1354. آیا گرد و غبار اشیایى مانند آرد و گچ و سیمان، روزه را باطل مى‏کند؟
پاسخ: اگر عمدا فرد رود، موجب بطلان روزه مى‏شود.
زمان افطار کردن
سؤال1355. در ماه مبارک رمضان چه وقت مى‏توان افطار کرد؟
پاسخ: در وقت مغرب شرعى که بنابر اظهر همان استتار (پنهان شدن) قرص خورشید در افق مستوى (زمین مسطح) است.

افطار کردن قبل از اذان مغرب
سؤال1356. یک روز اشتباها اذان مغرب کمى زودتر گفته شد و ما افطار کردیم، آیا روزه آن روز صحیح است؟
پاسخ: اگر بعد از غروب آفتاب بوده صحیح است، هر چند قبل از زوال حُمره مشرقیّه بوده است.
عدم اعتماد به اذان رادیو و تلویزیون
سؤال1357. اگر کسى به اذان رادیو و تلویزیون اعتماد نداشته باشد و یقین به دخول فجر صادق ننماید، آیا مى‏تواند پس از پخش اذان از رادیو و تلویزیون باز هم غذا بخورد؟
پاسخ: خلاف احتیاط است.

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -