انهار
انهار
مطالب خواندنی

خوردن شراب با تجویز دکتر

بزرگ نمایی کوچک نمایی
سوال آیا خوردن شراب درصورتی که موجب آزارو اذیت دیگران نشود مشکل دارد ،ودر صورتی که دکتر تجویز کند حکم آن چه جور است
مرجع تقلید: حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی(مدظله)

جواب پسرم؛ به طوری که از روایات به دست میآید، شراب ام‏ّ الفساد و مادر تمام گناهان و لغزش‏ها است.
امام صادق(ع) میفرماید: «کسی که یک جرعه شراب بیاشامد، خدا و پیغمبران و مؤمنین او را لعنت میکنند، اگر به مقداری بخورد که مست شود، روح ایمان از او دور میشود و به جایش روح کثیف شیطانی جایگزین میگردد، پس نماز را ترک میکند و ملائکه او را سرزنش میکنند و خدای تعالی او را خطاب میکند: «ای بنده من کافر شدی، بدا به حال تو». پس امام فرمود: «بدا به حالش، بدا به حالش، به خدا سوگند یک سرزنش الهی از هزار سال عذاب سخت‏تر است».
شراب روح ایمان را متزلزل میسازد و روح ناآرام و بیقرار و بدون اتکاء، هرگز فیض الهی و ارتباط معنوی را درک نخواهد کرد. هر عبادتی، به خصوص نماز نیاز به اقبال و توجه روح دارد اگر روح نمازگزار استعداد و قابلیت خود را از دست بدهد مانند ظرفی خواهد بود که واژگون در زیر بارش باران قرار بگیرد، مسلما هر قدر هم باران بیاید به داخل ظرف وارونه، داخل نخواهد شد.
*****
و از امیر المؤمنین علی (علیه السلام) روایت است که آنچه زیادش حرام شده کمش نیز حرام است‎
قبل از هرچیز باید یک مطلب کلی را بدانیم و آن اینکه اصولاً احکام شرع بعد از آنکه صدور آن از جانب مولا ‏ثابت شد (چه واقعاً و چه ظاهراً) دیگر جای چون و چرا نیست و باید اطاعت کرد، حتی اگر عقل نتواند به علت ‏حکم دست پیدا کند، زیرا اینجا جای چون و چرا های عقلی نیست. مثلاً ما نمیدانیم چرا نماز صبح دو رکعت است ‏و نماز ظهر چهار رکعت و نماز مغرب سه رکعت، اما با اینحال باید مطابق آنچه دستور داده اند اطاعت کنیم. ‏اصلاً آیا لازم است علت هر حکم را بدانیم؟ آیا امکان دارد علت اینهمه احکام را دانست؟
از حکم مولا باید اطاعت کرد چه دلیل آن معلوم باشد و چه معلوم نباشد. البته اگر دلیلی هم برای حکمی معلوم شد ‏باید به خاطر اطاعت از مولا به آن حکم عمل کرد نه فقط به خاطر دلیل آن.‏
با اینهمه در مورد مسأله ی یک قطره شراب و دلیل حرمت آن با اندکی تأمل روشن می شود.‏‎
فرض کنیم که می خواهیم از شرع به دست بیاوریم که یک قطره شراب اشکال ندارد‎
مسلم است که دلیل نقلی و روایتی بر حلیت یک قطره شراب نداریم‎
بنابر این باید به عقل و اصول عملیه مراجعه کنیم‎
اولاً روایات حرمت شراب مقدار و کمیت برای حرمت آن تعیین نکرده اند یعنی‎ ‎به طور مطلق حرام کرده اند پس ‏حرمت شرعی هم شامل یک قطره میشود و هم شامل‎ ‎بیش از یک قطره‎
ممکن است بگویید علت حرمت معلوم است و آن ایجاد مستی و زوال عقل است و علت با یک قطره ایجاد نمی ‏شود پس یک قطره اشکال ندارد‎
پاسـخ این است که اولاً بر فرض اینکه مست کنندگی علت حکم حرمت شراب باشد با‎ ‎اینحال دلیل بر حلیت یک ‏قطره نمی باشد زیرا ادله ی حرمت مطلق است و شراب‎ ‎را به طور مطلق حرام کرده است و هیچ جا نیامده که ‏مقداری که موجب مستی شود‎ ‎حرام است و مقداری که موجب مستی نشود حلال‎
از این گذشته اگر فرضاً به حکم عقل گفتیم یک قطره شراب اشکال ندارد‎
حال این سؤال پیش می آید که دو قطره چی؟ اگر حلال است بر چه اساس و اگر حرام است چرا؟‎
چرا یک قطره حلال باشد اما دو قطره حرام؟‎
سه قطره و چهار قطره و... چه؟‎
اگر حلال است این قطره ها تا چه اندازه برسد حرام می شود؟‎
اگر ملاک آن رسیدن به حد مستی است چگونه می توان حد آن را بدون مست شدن به‎ ‎دست آورد طوری که هم حد ‏آن به دست آید و هم آلوده به گناه نشویم؟‎
و آیا این حد همیشه و در همه حال و برای همه ثابت و یکسان است؟‎
مسلماً نه می توان ملاک و میزان ثابتی برای حرمت تعیین کرد و نه تفاوتی بین یک قطره و چند قطره
ممکن است بگویید ملاک آن می تواند مقداری باشد که عرفاً موجب مستی می شود.‏
اما آیا در این مورد عرف می تواند ملاک و میزان دقیقی باشد؟
توجه داشته باشید که خوردن شراب صرفاً موجب عذاب اخروی نیست بلکه حد شرعی نیز دارد (تازیانه). هر ‏کسی می تواند بگوید من کمتر از مقداری که عرفاً مست کننده بود خوردم ولی مست شدم!‏
به خاطر این تبعات و بسیاری تبعات دیگر است که اسلام آن را از اصل حرام کرده است تا علاوه بر این مشکلات ‏باب گناه و تجری (جرأت سرپیچی از امر مولا پیدا کردن) نیز باز نشود.‏
‎علاوه بر این اگر حکم به حلیت یک قطره و چند قطره شود دیگر بسیاری از‎ ‎احکام مرتبط با حکم شراب تغییر ‏خواهد کرد و باب بسیاری از مسایل باز خواهد‎ ‎شد‎
دیگر احکام و روایاتی که به حرمت خرید و فروش انگور برای تولید شراب و‎ ‎حرمت تولید، نگهداری، خرید و ‏فروش شراب و حرمت بسیاری از اعمال مرتبط با‎ ‎آن می کنند لغو خواهد شد‎
چون همه ی آن ها می تواند برای استفاده قطره ای باشد که بر فرض ما حلال است‎
حتی ساخت کارخانه های عظیم شراب حلال می شود چون ملیون ها نفر حق دارند که از قطرات حلال شراب ‏استفاده کنند‎
می بینید که چه تبعات و مفاسدی در پی حکم به حلیت حتی یک قطره شراب است‎
آیا عقل چنین حکمی را روا می داند؟؟؟؟؟؟؟؟
*************
در روايات از خوردن شراب حتى با تجويز دکتر هم نهى شده است؛ و دلالت دارد بر اين‏كه شفا در خوردن شراب نيست. یاحقّ.



  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -