انهار
انهار
مطالب خواندنی

شرایط امر به معروف و نهی از منکر

بزرگ نمایی کوچک نمایی
سوال با سلام.چند وقته برام یه سوالایی پیش اومده می خواستم برام شرح بدینو توضیح بدین تا قانع بشم.
همانطور که می دونیم امام حسین و یارانش و همه خانواده اش برای احیای امر به معروف و نهی از منکر به کربلا رفتن و اون همه ناگواری و بلا براشون پیش اومد.ما تو مبحث امر به معروف و نهی از منکر و شرایط اون خوندیم و میدونیم که کسی که امر به معروف و نهی از منکر می کنه نباید بهش ضرر جانی مالی و حیثیتی برسه.حالا چه دلیلی داشته که امام حسین این همه رو به جون خریدن؟؟؟؟لطفا کامل توضیح بدین.ممنون
 
جواب: عزیزم! از مهر و حبت و دعای شما ممنونم ولی صریح و راحت و کوتاه و روش به شما عرض کنم که معروف دو نوع است و منکر نیز دونوع.
بعضی از معروف ها هستند که ناچاراً قابل اغماضند ولی بعضی از معروف ها قابل اغماض نیستند.
بعضی از منکرها هستند که ناچاراً قابل اغماضند و بعضی منکرها هستند که قابل اغماض نیستند.
مثلا اگر کسی به شما بداخلاقی کند ممکن است شما بداخلاقی او را با بزرگواری مقابله کنید و در مقابل بداخلاقی اش بداخلاقی نکنید. یعنی اگر به شما بداخلاقی کرد و منکری را علیه شما انجام داد شما او را نهی شرعی نمی کنید زیرا شاید اثر نداشته باشد یا به دلیل گذشت اغماض کنید.
اما اگر خدای ناکرده کسی به ناموس شما نگاه بدی داشته باشد شما تا پای جان می ایستید و حتی جان دادن در این راه را با کمال افتخار می پذیریدو
پس می بینید که دو نوع برخورد در مقابل دو نوع منکر وجود دارد.
از اولی ناچارا اغماض می شود ولی از دومی به هیچ وجه اغماض نمی شود.
عزیزم برخی از معارف اسلام از اصول اساسی غیر قابل گذشت اسلام است مثلا اگر حاکم اسلام عنصری اهل منکر باشد مانند یزید که با حکومتش ارزش ها را نادیده می گیرد و فضیلت ها را نابود می کند غیرت دینی اجازه نمی دهد چنین حاکمی بر فضای کشور دینی تحمل شود و لذا امام علیه السلام در جایی که اصل ارزش ها و اصل دین و اصل اعتقاد در حال زوال و نابودی بود برای ادامه حیات آن اصول جان فدا کرد و جهاد مقدس عاشورا را به وجود آورد و همه هستی و دار و ندار خود را در این مسیر با کمال افتخار فدا کرد. اما اگر امام اصل را در خطر نمی دید بلکه شاخ و برگ های ناچیز و فروع اخلاقی دینی را در معرض خطر می دید برای آن ها جان که بالاترین ارزش را داشت حتما فدا نمی کرد شاید به همان امر و نهی زبانی اکتفا می نمود. یاحق
با سلام.خیلی ممنون از لطفتون.خدا هیچ وقت شما رو شرمنده احدی نکنه.لطف کردین. من به دوستم قول داده بودم.جوابتونم خیلی جالب بود.اصلا تا این حد به این موضوع نگاه نکرده بودم.بازم ممنون.ایشالا همیشه سلامت باشین
از دعا و محبت شما سپاسگزارم. یاحقّ.
با سلام و خسته نباشید.دوباره من سوالی برام پیش اومده.من به تازگی ازدواج کردم.حال به برادرهای همسرم و خواهراش داداش و آبجی خطاب می کنم.کسی بهم گفت که اینگونه صدا کردن آنها اشکال شرعی دارد.می خواستم با مدرک مستدل درستی و یا اشتباه بودن این موضوع رو بدونم.بازم ممنون از لطفتون
دخترم ازدواجتان مبارک و براتون آرزوی خوشبختی و سعادت و خیر و برکت دارم.
*****
البته صدا کردن برادرهای همسرتون و خواهراش به داداش و آبجی اشکال شرعی ندارد ولی البته بهتر است آنها را به نام آقای فلان یا خانم فلان صدا بزنید.
کسی که به شما گفته اشکال دارد برای مطلبش مدرکی ندارد. یاحقّ.
از لطفتون ممنون و متشکرم..ممنونم از پاسختون
موفق باشید و در این ماه عزیز شعبان المعظّم التماس دعا. یاحقّ.

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

ویژه نامه ماه مبارک رمضان




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -