انهار
انهار
مطالب خواندنی

احکام نجاسات (1)

بزرگ نمایی کوچک نمایی


1-  خوئي، سيستاني، شبیری زنجانی : در صورتي كه مستلزم هتك باشد بي اشكال حرام است بلكه بنا براحتياط واجب (شبیری زنجانی : بنا براحتياط ) در غير فرض هتك نيز حرام است

سيستاني، وحید خراسانی : در صورتي كه  مستلزم هتك باشد حرام است.

2-  خوئي، تبريزي، سيستاني، شبیری زنجانی : بلكه بنا براحتياط واجب در غيز فرض هتك آب كشيدن واجب است.

وحید خراسانی : همچنين در غير هتك بنا براحتياط واجب.

3- در صورتي كه بي احترامي به قرآن باشد .

4- مانند :خون، مردار و...

5-  خوئي، تبريزي: حكم نجس كردن آن را دارد.

فاضل لنکرانی : در صورتي كه عرفا هتك باشد

وحید خراسانی : در صورتي كه مستلرم هتك باشد

سيستاني، شبیری زنجانی ، مکارم شیرازی : در صورتي كه بي احترامي به قرآن باشد

مظاهري: گذاشتن قرآن روي عين نجس خشك مانند ميت؛ مانعي ندارد مگر آنكه بي احترامي به قرآن باشد

6- خوئي، تبريزي، سيستاني، وحید خراسانی ، شبیری زنجانی : حكم نجس كردن آن را دارد.

7- يا بواسطه تراشيدن و مانند آن كاري كنند كه از بين برود.

بهجت: بايد كاري كرد كه مركب نجس از بين برود و ورق متنجس به آن، آب كشيده شود.

مکارم شیرازی ، مظاهري: اگر عمدا يا سهوا نوشته شود بايد محو شود (مکارم شیرازی : يا آب كشيد).

وحید خراسانی : بايد آن را بوسيله آب و يا غير آن محو كرد .

 سبحاني: اين مورد را در رساله خود نياورده اند.

8- اراكي، گلپايگاني، صافي: دادن قرآن به كافر حرام و كرفتن قرآن از او واجب است .

صافي: دادن قرآن به كافر اگر هتك و توهين شمرده شود و يا در معرض هتك باشد حرام و گرفتن قرآن از او واجب است.

خوئي، تبريزي، سيستاني، شبیری زنجانی ، وحید خراسانی : در صورتي كه دادن قرآن به كافر مستلزم هتك باشد، حرام و گرفتن قران از او واجب است.

فاضل لنکرانی : بايد از دادن قرآن به كافر خودداري كنند و اگر قرآن در دست اوست در صورت امكان از او بگيرند ولي چنانچه مقصود از دادن قرآن يا داشتن قرآن تحقيق و مطالعه در دين باشد و نيز انسان بداند كه كافري كه محكوم به نجاست است با دست تر قرآن را لمس  نمي كند اشكالي ندارد.

مظاهري:.دادن قرآن به كافر مانعي ندارد مگر آنكه بي احترامي به قرآن يا اسلام باشد.

مکارم شیرازی : دادن قرآن به دست كافر اگرموجب بي احترامي باشد حرام است و اگر اميد هدايت او برود يا براي تبليغ اسلام باشد جايز، بلكه گاهي واجب است.

سبحاني: اين مورد را در رساله خود نياورده اند.

9- شبیری زنجانی : اسم خدا يا يكي از معصومين

 وحید خراسانی : اسم خدا يا پيغمبر يا يكي از معصومين

مظاهري: يا تربت

10-  و اگر بيرون آوردن ممكن نيست، بايد بنا براحتياط واجب به آن مستراح نروند تا يقين كنند ورق پوسيده شده

مظاهري: و اگر بيرون آوردن آن ممكن نباشد رفتن به آن مستراح مانعي ندارد .

11-  اراكي: بنا براحتياط واجب.

12- مکارم شیرازی : نجس كردن تربت امام حسين علیه السلام حرام است و پاك كردن آن واجب و اگر در محل آلوده اي بيفتد بايد همانند ورق قرآن -كه گفته شد - عمل نمايد.

مظاهري: اگر بيرون آوردن آن ممكن نباشد رفتن به آن مستراح مانعي ندارد.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -