انهار
انهار
مطالب خواندنی

تعزيرات

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال:آيا قاضى در تعزيرات، حق دارد گذشت كند؟

پاسخ: در گناهانى كه جنبه حق الناس دارد، مثل غيبت و تهمت، بعد از ثبوت و مطالبه طرف دعوى، تعزير لازم مى شود. و حاكم حق عفو ندارد. ولى اگر طرف دعوى مطالبه نكرد، حاكم مى تواند عفو كند. و در گناهانى كه جنبه حق الناس ندارند، حاكم جامع الشرايط، طبق صلاحديد خود عمل مى كند.

سؤال:در فرض بالا، آيا بين تعزيرات فقهى و تعزيراتى كه حكومتى مى باشد، فرقى هست؟

پاسخ: فرقى نيست، ولى قاضى منصوب تابع نصب است، و بايد طبق مقررات آن عمل كند.

سؤال:آيا صرف نگهدارى نوار مبتذل و غير مجاز، و نيز صرف نگهدارى شراب، جرم و قابل تعزير مى باشد؟

پاسخ: خير، صرف نگهدارى چيزهاى مذكور، موجب تعزير نمى شود. بلكه بايد معلوم شود كه هدف از نگهدارى آنها چه بوده؟ و بعد از طى مراحل امر به معروف و نهى از منكر، اگر قاضى مجتهد جامع الشرايط باشد، طبق نظر خود عمل كند. والاّ تابع نصب است.

سؤال:در مورد پوشيدن طلا توسط مردان و تظاهر به آن، با صرفِ مشاهده توسط قاضى مى توان تعزير كرد يا خير؟

پاسخ: در تظاهر به گناه و حرام پس از طى مراحلِ امر به معروف و نهى از منكر، قاضى كه مجتهد جامع الشرايط باشد، طبق نظر خود عمل مى كند، و اگر منصوب است، تابع نصب است.

سؤال:آيا جريمه و جزاى نقدى، دين است يا مجازات؟ و در صورت نپرداختن جريمه از ناحيه محكوم، آيا مى شود جريمه را تبديل به حبس كرد؟

پاسخ: جريمه و جزاى نقدى كه بجاى تعزير بدنى است و حاكم شرع صلاح دانسته و تعزير بدنى را به جزاى نقدى تبديل كرده دين نيست. و حاكم مى تواند آن را به حبس تبديل كند.

سؤال:با توبه مجرم در امورى كه باعث تعزير مى شود، آيا حاكم مى تواند عفو كند؟

پاسخ: در اين امور بعد از ثبوت توبه حاكم مخير است طبق نظر و مصلحت عمل كند.

سؤال:در تعزيراتى كه حق الناس محسوب مى شود، آيا با گذشت شاكى تعزير ساقط مى گردد؟

پاسخ: بلى، در حق الناس با عفو شاكى، تعزير ساقط مى شود.

سؤال::ضابطه تشخيص حق الله و حق الناس به نظر حضرتعالى چيست؟

پاسخ: ظاهراً حق الناس حقى است كه سلطنت و ولايت استيفا يا عفو از آن، براى ذى حق جعل شده و منوط به اختيار و مطالبه اوست. مانند: قصاص، حدّ  قذف، تعزير در فحش و امثال آن، و حق الله حقى است كه استيفا يا عفو از آن منوط به امر الهى است. مانند: حدّ زنا، شرب خمر، تعزير مرتكب كبيره و يا تارك واجبات.

سؤال:در جنايتى كه موجب قصاص نفس يا اعضاى بدن مى شود، مجنى عليه به هردليلى جانى را عفو مى كند; آيا حاكم مى تواند به خاطر مصالحى از جمله حفظ اجتماع و يا تجرى جانى، وى را تعزير كند؟

پاسخ: اگر براى حفظ نظم، لازم مى داند يا از قرائن معلوم است كه بدون تعزير، جنايت را تكرار مى كند، بايد تعزير شود.

سؤال:شخصى مقدمات جنايت را فراهم كرده است، ولى در اثر حادثه اى نتوانست جنايت را انجام دهد و دستگير شده است، آيا مى توان او را تعزير كرد؟

پاسخ: اگر اقدام در جهت برهم زدن نظم يا براندازى جمهورى اسلامى است، بايد تعزير شود.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -