انهار
انهار
مطالب خواندنی

احکام نذر

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال1319:کاسبى مثلا به این لفظ نذر کرده که: یا اباالفضل العباس (علیه السلام) اگرمن از این کسب استفاده کنم صدى پنج از این درآمد مال جناب شما باشد. گاهى در نظرمى گیرد که از سهم آن حضرت مس بخرد یا صرف برق کند یا پارچه سیاه جهت سینه زنهاىهیأت ابوالفضل خریدارى و یا اطعام کند. و امثال ذلک. ولى صیغه مخصوصى را که در نذرشرط است (لله علّى کذا) تلفظ نکرده است، آیا ملزم است به این نذر عمل کند یا نه؟ واگر به آن صیغه مخصوص تلفظ مى کرد مى توانست در مطلق امور خیریه مصرف کند؟ یا بایددر همان مصرفى که در نظر داشته صرف کند؟

پاسخ:در فرض مذکور وفاىبه نذر واجب نیست. و اگر ناذر بخواهد در هر راه خیرى آن را به قصد اهداى ثواب آن بهحضرت ابوالفضل العباس (علیه السلام) صرف کند خوب است. و در نذر صحیح، غیر از آنچهدر نظر گرفته خلاف احتیاط است.

سؤال1320:اگرشخصى بگوید: خدایا اگر حاجت من برآورده شد فلان کار را مى کنم. آیا در انعقاد نذرکافى است؟

پاسخ:کافى نیست. و در انعقاد نذر باید صیغه مخصوص یعنى«لله علىّ کذا» خوانده شود، یا لفظى مرادف آن، مانند اینکه بگوید: براى خدا بر مناست که چنین کارى بکنم.

جامع المسائل ج 2:

سؤال928 ـشخصى چند عدد فرش نذر مسجد بالخصوصى کرده و پس از آنکه آنها را براى تحویلبه مسجد آورده است، متوجه شده که آن مسجد نیاز به فرش ندارد، آیا جایز است به مسجددیگرى بدهد که نیاز دارد؟

پاسخ:اگر بى نیازى آن مسجد بطورىاست که در آینده هم امیدى نباشد که از آن فرشها در آن مسجد استفاده شود، عمل به نذرمذکور لازم نیست و اختیار با نذر کننده است.

سؤال929 ـشخصى نذر کرده که مبلغى، به کسى بدهد، ولى آن شخص قبول نمى کند، وظیفه نذرکننده چیست؟

پاسخ:اگر علت قبول نکردن نذر این باشد که بطورکلى، چیز نذرى قبول نمى کند در این صورت نذر منحلّ مى شود و عمل به آن واجب نیستامّا اگر از خصوص این شخص قبول نمى کند، وظیفه نذر کننده این است که آن مبلغ را بههر وسیله ممکن ولو بواسطه فرد ناشناس، یا با قرار دادن در اموال او یا انداختن درمنزل او، به او برساند و اگر ممکن نشد نذر منحل و تکلیف ساقط مى شود.

سؤال930 ـشخصى نذر کرد که روز معینى را روزه بگیرد ولى یک سفر غیرضرورى پیش آمده، آیاجایز است سفر کند و روزه نذرى را در آن روز نگیرد؟

پاسخ:بلىسفر جایز است، ولى باید بعداً روزه آن روز را قضا کند.

سؤال931 ـشخصى نذر کرده است ولى در مورد منذور شک دارد، لطفاً وظیفهاو را در موارد زیر بیان فرمایید:

الف ـ اصلاً فراموش کرده است که چهچیزى را نذر کرده است.

ب ـ مردّد است که بین دو امر کدام را نذر کردهاست.

پاسخالف ـ اگر اصلاً نمى داند، ولى در محل زندگى اومردم معمولاً چیز خاصى را نذر مى کنند یعنى متعارف وجود دارد، همان کار متعارف راانجام دهد و اگر چنین چیزى وجود ندارد، چون قدرت عمل به نذر را ندارد، نذر او ساقطاست و وظیفه اى ندارد، بلى اگر بعداً یادش آمد به نذر عمل کند.

پاسخب ـ در مورد دوم اگر مردّد بین اقل و اکثر باشد مثلاً مردّد است که صدتومان به فقیر بدهد یا دویست تومان به حداقل کفایت کند و صد تومان بدهد. اما اگرمردّد بین دو چیز متباین باشد، مثلاً نذر کرده صدقه بدهد یا روضه بخواند بنابراحتیاط، هر دو کار را انجام دهد.

سؤال932 ـاگرهدایا و نذورات امامزاده از مخارج آن زیاد بیاید، آیا مى شود آن را بین نوادگان آنامامزاده تقسیم کرد؟

پاسخ:بلى اگر نوادگان آن امام زادهشیعه و فقیر باشند در فرض سؤال مانعى ندارد.

سؤال933 ـدارالایتامى است که درآمدش از کمکهاى مردمى تأمین مى شود، آیا ایتامى که ازاین کمکها استفاده مى کنند از نظر اسلام سن معینى باید داشتهباشند؟ و آیا بین سالم و معلول، محصلو بیکار و غیره تفاوتى وجود دارد؟

پاسخ:در شرع مقدس یتیم بهکودکى گفته مى شود که پدر خود را از دست داده و به حد بلوغ نرسیده است و فرقى بینپسر و دختر نیست. و همین که به حدّ بلوغ برسد دیگر یتیم بر او صدق نمى کند و اگرچیزى نذر ایتام شده باشد به آنها تعلق نمى گیرد اما در مورد پولهایى که مردم تبرعاًمى دهند مى توانید در مواردى که متعارف است ولو بعد از بلوغ مصرف کنید.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -