انهار
انهار
مطالب خواندنی

(۱) چگونگی استخاره با تسبیح

بزرگ نمایی کوچک نمایی
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِيِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِمِ.
وَ اَلسَّلاَمُ عَلَى عِبَادِ اَللَّهِ
چگونگی استخاره با تسبیح
    
استخاره یعنی، واگذار کردن انتخاب به خداوند در کاری است که انسان در انجام دادن آن تردید دارد.
مؤمنین در مواردی که خیر و صلاح کار خویش را نمی‌دانند، به استخاره متوسل می‌شوند.
مرحوم علامه مجلسى مى نویسد: از «شیخ بهایى» گفته شده است:
از بزرگان و اساتیدم شنیدم که دستورالعمل «استخاره با تسبیح » از حضرت ولىّ عصر (عجّل الله تعالی الفرجه الشریف) رسیده است.
فرمود: «تسبیح را به دست (راست) مى گیرى و سه مرتبه صلوات مى فرستى و سپس قسمتى از تسبیح را (با دست چپ) مى گیرى و دوتا دوتا رد مى کنى؛ درصورتی که در پایان یک دانه تسبیح باقى ماند، به معناى «إفعل» (انجام بده) است «یعنی خوب است» و چنانچه دو دانه باقى ماند، مفهوم آن «لاتفعل» (انجام نده) «یعنی خوب نیست» است.
«استخاره با تسبیح » که آقا امام زمان (عجّل الله تعالی الفرجه الشریف) به مرحوم آیة‌الله مرعشی تعلیم فرموده اند عبارت است از:
آقا امام زمان (عجّل الله تعالی الفرجه الشریف) به آن مرحوم  فرموده: اى سید با تسبیح چگونه استخاره مى کنى؟
 گفتم: سه مرتبه صلوات مى فرستم و سه مرتبه مى گویم: «استخیر الله برحمتة خیرة فى عافیة» پس قبض ه‌اى از تسبیح را گرفته مى شمارم، اگر دو تا بماند بد است و اگر یکى ماند خوب است.
 آقا امام زمان (عجّل الله تعالی الفرجه الشریف) فرمود: این استخاره، دنباله‌ای دارد که به شما نرسیده و آن این است که هر زمان یکى باقى ماند فورا حکم به خوبى استخاره ندهید بلکه مجدد بر ترک عمل، استخاره کنید درصورتی که زوج آمد کشف مى شود استخاره اول خوب است، ولی چنانچه یکى آمد کشف مى شود که استخاره اول میانه است.
برخی از آداب استخاره:
{۱} وضو داشتن،
{۲} رو به قبله بودن،
{۳} حالت توجّه و ارتباط قلبى با خداوند داشتن،
{۴} استغفار کردن،
{۵} رعایت زمان استخاره کردن.
امور مذکور، مناسب و بدون شک مؤثّر است.
کیفیّت استخاره:
مرحوم علامه حلی در کتاب «مصباح» می فرماید: این استخاره از صاحب الامر ارواحنا فداه روایت شده است.
بدین شکل: ده مرتبه یا سه مرتبه یا یک مرتبه سوره «حمد» بخواند، و پس از آن ده مرتبه سوره قدر بخواند و پس از آن سه مرتبه این دعا را بخواند:
«اَللّهُمَّ اِنّى اَسْتَخيرُكَ لِعِلْمِكَ بِعاقِبَةِ الْاُمُورِ وَ اَسْتَشيرُكَ لِحُسْنِ ظَنّى بِكَ فِى الْمَاْمُولِ وَالْمَحْذُورِ اَللهُمَّ اِنْ كانَ الْاَمْرُ الْفُلانى مِمّا قَدْنيطَتْ بِالْبَرَكَةِ اَعْجازُهُ وَ بَواديهِ وَ حُفَّتْ بِالْكَرامَةِ اَيَّامُهُ وَ لَياليهِ فَخِرْلى اَللهُمَّ فيهِ خِيَرَةً تَرُدُّ شُمُوسَهُ ذَلُولاً وَ تَقْعَضُ اَيّامَهُ سُرُوراً اَللهُمَّ اِمّا اَمْرٌ فَاَئْتَمِرُ وَ اِمّا نَهْىٌ فَاَنْتَهى اَللّهُمَّ اِنّى اَسْتَخيرُكَ بِرَحْمَتِكَ خِيَرَةً فى عافِيَةٍ.
یعنی:
خدايا من از تو درخواست خير مى كنم، براى آگاهى ات به عاقبت كارها، و با تو مشورت مى كنم براى خوش گمانى ام به تو در آنچه مورد آرزو و بيم است، خدايا اگر كار فلانى از آنهايى است كه آغاز و انجامش به بركت بسته شده، و روزها و شبهايش به كرامت پيچيده گشته، پس برايم اختيار كن، خدايا در آن خيرى باشد، كه سختى اش را سهل و نرم كنى، و روزهايش را به شادمانى بازگردانى، خدايا اگر دستور است انجامش دهم، اگر نهى است، خوددارى نمايم، خدايا به رحمتت خيرجويى مى كنم خيرى در عافيت».
پس از خواندن دعا مقداری از تسبیح را- در حالی که خواسته اش را نیز در نظر آورده است- می گیرد و می شمرد. پس از شمردن دانه هایی که در آن مقدار از تسبیح قرار دارند؛ اگر تعدادشان عدد فرد بود، کار را انجام بدهد و اگر عدد زوج بود انجام ندهد.
این استخاره با عنوان «استخاره منقول از سید رضی» در مفاتیح الجنان نیز نقل شده است.
منبع: صحیفه مهدیه ، ص ۶۸۵.
استخاره با تسبیح آقا امام صادق (علیه السّلام):
از آقا امام صادق (علیه السّلام) روایت شده است که فرمود:
(در زمان استخاره با تسبیح) ابتدا یک مرتبه سوره «حمد» را مى خوانى و سپس سه بار سوره «توحید» (قل هو اللّه...) را و بعد از آن پانزده مرتبه صلوات مى فرستى، آنگاه مى گویى:
اَللّهُمَّ إِنّى أسْئَلُکَ بِحَقِّ الْحُسَینِ وَجَدِّهِ وَأَبیه، وَ أُمِّهِ وَ أَخیهِ، وَ الاْئِمَّةِ مِنْ ذُرِّیَّتِهِ، أَنْ تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد، وَ أنْ تَجْعَلَ لِىَ الْخِیَرَةَ فی هذِهِ السَّبْحَةِ، وَ أَنْ تُرِیَنی ما هُوَ الاَصْلَحُ لی فی الدِّینِ وَالدُّنْیا، اَللّهُمَّ إنْ کانَ الاْصْلَحُ فی دینى وَدُنْیایَ، وَ عاجِلِ اَمْری وَ آجِلِهِ، فِعْلَ ما اَنَا عازِمٌ عَلَیْهِ، فَأْمُرْنی، وَإلاّ فَانْهَنی، إنَّکَ عَلى کُلِّ شَىْء قَدیرٌ.
یعنی:
خدایا از تو مى خواهم، به حقّ حسین و جدّش و پدر و مادر و برادر و امامان از نسلش این که بر محمّد و آل محمّد درود فرستى و خیرم را در این تسبیح قرار دهى و آنچه را که صلاح دین و دنیایم است به من نشان دهى. خدایا اگر
مصلحت دین و دنیا و امروز و فردایم در انجام کارى است که قصد آنرا دارم. پس مرا بدان فرمان ده! وگرنه مرا از آن نهى کن، چرا که تو بر انجام هر کارى توانایى.
پس از آن، قسمتى از تسبیح را مى گیرى و آن را مى شمارى و با عدد اوّل مى گویى «سُبْحانَ اللهِ» و با عدد دوم مى گویى «أَلْحَمْدُلِلّهِ» و با عدد سوم مى گویى «لا إِلهَ اِلاَّ اللّهُ» و به همین ترتیب پیش مى روى؛ در پایان درصورتی که دانه آخر شمارش، سُبحان الله بود، مخیّر میان فعل و ترک هستى و چنانچه أَلْحَمْدُللهِ بود، علامت امر است و آن را انجام مى دهى و درصورتی که لا إِلهَ اِلاَّ اللّهُ بود، نهى است و آن را ترک مى کنى.
چند سؤال:
{۱} آیا عمل به استخاره واجب است؟
پاسخ: الزام شرعى در عمل به استخاره وجود ندارد ولى بهتر است بر خلاف آن عمل نشود.
{۲} آیا چند مرتبه استخاره براى یک کار صحیح است؟
پاسخ: چون استخاره براى برطرف کردن حیرت است، بنا بر این پس از برطرف شدن حیرت با استخاره اول، تکرار آن معنى ندارد مگر آنکه موضوع تغییر کند.
{۳} آیا استخاره با تسبیح یا قرآن در مسائل سرنوشت ساز مثل ازدواج جایز است؟
پاسخ: شایسته است انسان در امورى که مى خواهد در مورد آن‌ها تصمیم بگیرد، ابتدا تأمل و دقت کند و یا با افراد با تجربه و مورد اطمینان مشورت نماید و در صورتى که با این کار‌ها تحیّر او رفع نشد، مى تواند استخاره کند.

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -