بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِيِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِمِ
وَ اَلسَّلاَمُ عَلَى عِبَادِ اَللَّهِ
زندگانی آقا امام هادی (علیه السلام)
حرم عسکریین امام هادی (علیهالسلام) پیشوای دهم شیعیان، بنا بر نظر مشهور در نیمۀ ذیحجه سال ۲۱۲ق در مدینه به دنیا آمد. پدر ایشان پیشوای نهم شیعیان، امام جواد (علیهالسلام) و مادرش «سمانه مغربیه» است که کنیزی با فضیلت و باتقوا بود. مشهورترین القاب امام دهم، «نقی» و «هادی» است و به آن حضرت «ابوالحسن الثالث» نیز میگویند.
علم و دانش امام هادی (علیهالسلام) همانند آباء و اجداد گرامیاش، علم لدنی بود؛ یعنی مستقیماً از طریق غیب و همچنین از علوم و معارف قرآن و سنت رسول الله (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) و پدران بزرگوارش دریافت مینمود. امام هادی (علیهالسلام) در سال ۲۵۴ هـ . ق در شهر سامرا به وسیله زهری که به ایشان خورانده شد، به شهادت رسیدند.
فهرست مندرجات
۱ - ولادت
۲ - نام و کنیه
۳ - القاب
۴ - پدر و مادر
۵ - همسر
۶ - امامت امام هادی
۷ - ادله بر امامت امام
۷.۱ - دلیل عام
۷.۲ - دلیل خاص
۷.۲.۱ - حدیثی از امام جواد
۷.۲.۲ - حدیثی دیگر
۸ - علم امام هادی
۹ - تألیفات
۹.۱ - اول
۹.۲ - دوم
۹.۳ - سوم
۱۰ - امام هادی و زیارت جامعۀ کبیره
۱۰.۱ - دیدگاه علامه مجلسی
۱۱ - شاگردان مکتب امام هادی
۱۱.۱ - تعداد شاگردان
۱۱.۲ - شخصیتهای برجسته
۱۲ - سیرۀ عملی امام هادی
۱۲.۱ - انس با پروردگار
۱۲.۱.۱ - برخی دعاهای امام
۱۲.۱.۲ - زهد و پارسایی امام
۱۲.۲ - حلم و بردباری
۱۲.۲.۱ - روایتی درباره بریحه و امام
۱۳ - سیرۀ سیاسی امام هادی
۱۳.۱ - نظام وکالت
۱۳.۲ - اهداف سازمان وکالت
۱۳.۳ - چگونگی ارتباط وکلا با بامام
۱۴ - خلفای عباسی معاصر با امام هادی
۱۴.۱ - امام در مدینه
۱۴.۲ - امام در سامراء
۱۴.۲.۱ - روایتی از هرثمه
۱۴.۲.۲ - روایتی از شیخ مفید
۱۵ - خصوصیات دوران امام هادی
۱۶ - فعالیتهای امام برای ترویج مذهب تشیع
۱۶.۱ - پاسخگویی به شبهات مخالفان
۱۶.۲ - پشتیبانی معنوی و مادّی شیعیان
۱۷ - شهادت امام هادی
۱۸ - در نگاه امام خمینی
۱۹ - عناوین مرتبط
۲۰ - پانویس
۲۱ - منبع
۱ - ولادت
[ویرایش]
ابوالحسن علی النقی الهادی (علیهالسلام) پیشوای دهم شیعیان، بنا بر نظر مشهور در نیمۀ ذیحجه (برای ولادت آن حضرت اینگونه نیز نقل شده است: دوم، سوم، پنجم و سیزدهم ماه رجب، در سال ۲۱۲ یا ۲۱۴ هجری قمری.) [۱]
[۲]
[۳]
[۴]
[۵]
سال ۲۱۲ هـ. ق در مدینه به دنیا آمد. [۶]
[۷]
[۸]
[۹]
[۱۰]
[۱۱]
۲ - نام و کنیه
[ویرایش]
نام آن حضرت، علی، کنیهاش ابوالحسن است.
۳ - القاب
[ویرایش]
و دارای القاب زیادی چون هادی، [۱۲]
نقی، عالم، فقیه، امین، طیب، [۱۳]
[۱۴]
و مؤتمن است. مشهورترین القاب آن حضرت، هادی است. [۱۵]
آن جناب را ابوالحسن ثالث (سوم) نیز میگویند. [۱۶]
[۱۷]
(در اصطلاح راویان شیعه، مراد از ابوالحسن اول، امام موسی بن جعفر (علیهالسلام)، مقصود از ابوالحسن ثانی، امام رضا (علیهالسلام) و مراد از ابوالحسن ثالث، امام هادی (علیهالسلام) میباشد).
۴ - پدر و مادر
[ویرایش]
پدر ارجمندش، امام محمدتقی (علیهالسلام)، نهمین امام شیعیان است و مادرش سمانه است.
۵ - همسر
[ویرایش]
در منابع تاریخی برای امام هادی (علیهالسلام) ، تنها یک همسر ذکر شده است که برایش نامهایی (چون حدیث یا سوسن) [۱۸]
ذکر کردهاند. [۱۹]
[۲۰]
۶ - امامت امام هادی
[ویرایش]
پس از شهادت امام جواد (علیهالسلام) در سال ۲۲۰هـ . ق فرزندش امام هادی (علیهالسلام) که هنوز بیش از هشت سال نداشت، به امامت رسید. از آنجا که شیعیان به استثنای معدودی، مشکل بلوغ امام دربارۀ امام جواد (علیهالسلام) را پشت سر گذاشته بودند، در زمینۀ امامت امام هادی (علیهالسلام) تردید خاصی برای بزرگان آنها به وجود نیامد. [۲۱]
۷ - ادله بر امامت امام
[ویرایش]
در امامت آن جناب، دلائل عام و خاصی وجود دارد؛ مانند:
۷.۱ - دلیل عام
احادیثی که از پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) نقل شده و در آن اسامی دوازده امام آمده است.
۷.۲ - دلیل خاص
در احادیث متعددی نیز به صورت خاص به امامت آن حضرت تصریح شده است؛ مانند احادیث زیر:
۷.۲.۱ - حدیثی از امام جواد
امام جواد (علیهالسلام) فرمود: «(پس از من) امر امامت به امام علی النقی (علیهالسلام) واگذار خواهد شد، در صورتی که او پسر بچهای است. دوباره فرمود: آری و کمتر از هفت ساله، چنانکه حضرت عیسی بن مریم (علیهالسلام) نیز چنین بود». [۲۲]
[۲۳]
۷.۲.۲ - حدیثی دیگر
همچنین آن حضرت فرمود: «امام بعد از من پسرم علی است. دستور او دستور من و سخنش سخن من است. فرمانبرداری از او فرمانبرداری از من است و امامت پس از او در فرزندش حسن خواهد بود...». [۲۴]
۸ - علم امام هادی
[ویرایش]
علم و دانش امام هادی (علیهالسلام) همانند آباء و اجداد گرامیاش، علم لدنی بود؛ یعنی مستقیما از طریق غیب و همچنین از علوم و معارف قرآن و سنت رسول الله (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) و پدران بزرگوارش دریافت مینمود.
۹ - تألیفات
[ویرایش]
سید محسن امین (رحمةاللهعلیه) تألیفاتی برای امام هادی (علیهالسلام) برمیشمرد: [۲۵]
۹.۱ - اول
نامه آن حضرت در رد معتقدان به جبر و تفویض و اثبات عدل و امر بین الامرین که در تحف العقول آمده است. [۲۶]
۹.۲ - دوم
پاسخهای آن حضرت به سؤالات یحیی بن اکثم، که آن نیز در تحف العقول نقل شده است. [۲۷]
۹.۳ - سوم
گوشهای از احکام دین، که ابن شهر آشوب در «مناقب» به آن اشاره کرده است: «و خرج من عند ابیمحمد (علیهالسلام) فی سنة خمس و خمسین و مائتین کتاب ترجمة فی جهة رسالة المقنعة یشتمل علی اکثر علم الحلال و الحرام و اوله اخبرنی علی بن محمد بن موسی و ذکر الحمیری فی کتاب سماه مکاتبات الرجال عن العسکریین من قطعة و من احکام الدین». [۲۸]
۱۰ - امام هادی و زیارت جامعۀ کبیره
[ویرایش]
یکی از آثار ماندگار و ارزشمند امام هادی (علیهالسلام)، زیارت جامعه کبیره است که متقنترین متن در «امامشناسی» است. زیارت جامعه، دارای مضامین بسیار عالی از زبان امام هادی (علیهالسلام) است که در پاسخ به خواستۀ یکی از ارادتمندان اهل بیت (علیهمالسلام) صادر شده است.
۱۰.۱ - دیدگاه علامه مجلسی
صحت صدور و ارزش سندی این زیارت چنان است که علامه مجلسی (رحمةاللهعلیه) مینویسد: «اینکه سخن دربارۀ زیارت جامعه، اندکی به درازا کشید، (اگرچه حق آن را به جهت پرهیز از طولانی شدن ادا نکردم) بدین خاطر است که این زیارت، صحیحترین زیارتها از جهت سند و فراگیرترین آنها نسبت به ائمه (علیهمالسلام) است و در مقایسه با دیگر زیارتها از فصاحت، بلاغت و منزلت بیشتری برخوردار است». [۲۹]
[۳۰]
۱۱ - شاگردان مکتب امام هادی
[ویرایش]
دوران زندگی امام هادی (علیهالسلام)، هرچند عصر اختناق و استبداد بود و امام (علیهالسلام) برای فعالیت فرهنگی، علمی و سیاسی، آزادی عمل نداشت و از این نظر فضای جامعه با عصر امام باقر (علیهالسلام) و امام صادق (علیهالسلام) تفاوت فراوان داشت، اما آن حضرت در همان شرایط نامساعد، علاوه بر فعالیتهای فرهنگی (نظیر مناظرات، مکاتبات، پاسخگویی به شبهات و ...)، راویان و محدثان و بزرگانی از شیعه را تربیت کرد، علوم و معارف اسلامی را به آنان آموزش داد تا آنان، هم جامعۀ زمان خود را از آسیبهای فرهنگی اعتقادی حفظ نمایند و هم این میراث بزرگ را به نسلهای بعدی منتقل کنند.
۱۱.۱ - تعداد شاگردان
شیخ طوسی (رحمةاللهعلیه)، دانشمند نامدار اسلامی، تعداد شاگردان و اصحاب حضرت را در زمینههای مختلف علوم اسلامی، بیش از ۱۸۰ نفر میداند. [۳۱]
۱۱.۲ - شخصیتهای برجسته
در میان شاگردان امام هادی (علیهالسلام)، چهرههای درخشان علمی و معنوی و شخصیتهای برجستهای (مانند فضل بن شاذان، حسین بن سعید اهوازی، علی بن مهزیار اهوازی دورقی، ایوب بن نوح، حسن بن راشد (مکنی به ابوعلی غلام آلهلب بغدادی)، احمد بن محمد بن عیسی اشعری قمی و عثمان بن سعید عمری) به چشم میخورند که برخی از ایشان شاگرد ائمه دیگر نیز بوده و دارای آثار و تألیفات ارزشمند در زمینههای مختلف علوم اسلامی هستند.
۱۲ - سیرۀ عملی امام هادی
[ویرایش]
در اینجا به منظور سرمشق گرفتن از اخلاق کریمه و رفتار سازنده آن حضرت، نمونههایی را یادآور میشویم:
۱۲.۱ - انس با پروردگار
با مطالعه در سیره ائمه اطهار (علیهمالسلام)، صفتی را در آنها برجستهتر از همه صفات میبینیم و آن توجه به خدا و ارتباط با او و شب زندهداری به عبادت و مناجات با خدا و تلاوت قرآن مجید است. امام هادی (علیهالسلام)، نیز چنین بودند.
۱۲.۱.۱ - برخی دعاهای امام
از امام هادی (علیهالسلام) چندین دعا به یادگار مانده است و این دعاها نمونه حد انقطاع او از غیر و نهایت اتصال به حقتعالی است؛ مانند «خدایا! سرچشمههای کرامت و بزرگواریات با بخششهای فراوانت مملو است و درهای مناجات به روی آرزومندان باز است، و توجهات تو برای کسی که در پیشگاهت خاضع است گسستنی نیست. دهانها بسته شده است، درماندگی شدید گشته، و منتظران از صبر و بردباری ناتوان ماندهاند، و تو ای خداوند در کمینگاهی، ای خدایی که با وجود تأخیر بندگان در ادای وظیفه سختگیری نمیکنی، و پناهندۀ به تو در امان است، و آن را که از مردم کناره گرفته و رو به تو آورده، تکیهگاه سودمندی، خدایا نزدیکان به تو در اماناند». [۳۲]
۱۲.۱.۲ - زهد و پارسایی امام
پارسایی و انس با پروردگار، آنچنان نمودی در زندگی امام هادی (علیهالسلام) داشت که برخی از شرح حالنویسان در مقام بیان برجستگیها و صفات والای آن گرامی به ذکر این ویژگی پرداختهاند. «ابن کثیر» مینویسد: «و قد کان عابدا زاهدا»؛ «او عابدی وارسته و زاهد بود». [۳۳]
۱۲.۲ - حلم و بردباری
امام هادی (علیهالسلام) همچون نیاکان خود در برابر ناملایمات بردبار بود و تا جایی که مصلحت اسلام ایجاب میکرد، با دشمنان و ناسزاگویان و اهانتکنندگان به ساحت مقدس آن حضرت، با بردباری برخورد میکرد.
۱۲.۲.۱ - روایتی درباره بریحه و امام
بریحه عباسی که مسئول نظارت بر اقامه نماز در حرمین شریفین (مکه و مدینه) بود، دربارۀ امام هادی (علیهالسلام) به متوکل نوشت: اگر به مکه و مدینه نیاز داری، علی بن محمد را از این دو شهر بیرون ببر؛ زیرا او مردم را به سوی خود خوانده و گروه زیادی از او پیروی کردهاند.
بر اثر سخنچینیها و بدگوییهای پیدرپی بریحه، متوکل، امام هادی (علیهالسلام) را از کنار حرم جد بزرگوارش رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) تبعید کرد. هنگامی که امام (علیهالسلام) از «مدینه» به سمت «سامرا» در حرکت بود، بریحه نیز او را همراهی کرد. در بین راه بریحه رو به حضرت کرد و گفت: تو خود میدانی که عامل تبعید تو من بودم. با سوگندهای محکم و استوار، سوگند میخورم که چنانچه شکایت مرا نزد حاکم عباسی یا یکی از درباریان و فرزندان او ببری، تمام درختانت را در مدینه آتش میزنم و بردگان و خدمتکارانت را میکشم و چشمههای مزارعت را کور خواهم کرد و بدان که این کارها را خواهم کرد.
امام (علیهالسلام) متوجه او شد و فرمود: «نزدیکترین راه برای شکایت از تو این بود که دیشب شکایت تو را نزد خدا بردم و چون شکایت تو را بر خدا عرضه کردم، پس نزد غیر او از بندگانش نخواهم برد».
بریحه چون این سخن را از امام (علیهالسلام) شنید، به دامن حضرت افتاد و تضرع کرد و از او تقاضای بخشش نمود. امام (علیهالسلام) فرمود: تو را بخشیدم. [۳۴]
۱۳ - سیرۀ سیاسی امام هادی
[ویرایش]
دوران آخرین امامان شیعه (علیهمالسلام) همراه با اختناق شدید از سوی خلفای عباسی بود. درعینحال در همین دوران، شیعه در سرتاسر بلاد اسلامی گسترده شده بود. رشد کمی شیعه در این دوران، از فعالیتهای ضد شیعی که از این دوره بر جای مانده و همچنین از اقدامات سیاسی و نظامی حاکمان به منظور جلوگیری از گسترش روزافزون تشیع به خوبی روشن است.
۱۳.۱ - نظام وکالت
میان امام هادی (علیهالسلام) و شیعیان عراق، یمن، مصر و نواحی دیگر نیز رابطه برقرار بود. سیستمی که ضامن پیدایش و دوام و استحکام این ارتباط بود، مسئلۀ وکالت بود. کسانی که به عنوان وکالت از طرف امام رضا (علیهالسلام) و پس از آن امام جواد و امام هادی (علیهماالسلام) کار ایجاد و تنظیم ارتباط میان امام و شیعیان را بر عهده داشتند، علاوه بر جمعآوری خمس و ارسال آن برای امام، در معضلات کلامی و فقهی نیز، نقش سازندهای داشته و در جا انداختن امامت امام بعدی، موقعیت محوری در منطقه خود داشتند. گاهی افرادی از این وکلا دستخوش انحراف از خط امام شده و مورد تکذیب آن حضرات قرار میگرفتند. در این شرایط کسان دیگری جایگزین آنها میشدند. [۳۵]
۱۳.۲ - اهداف سازمان وکالت
به هر روی نظام وکالت، نقشی اساسی در تثبیت موقعیت سیاسی و فرهنگی شیعه ایفا میکرد. هدف اصلی این سازمان، جمعآوری خمس، زکات، نذور و هدایا از مناطق مختلف توسط وکلا و تحویل آن به امام، و نیز پاسخگویی امام به سؤالات و مشکلات فقهی و عقیدتی شیعیان و توجیه سیاسی آنان توسط وکیل امام بود. این سازمان کاربرد مؤثری در پیشبرد مقاصد امامان (علیهمالسلام) داشت.
۱۳.۳ - چگونگی ارتباط وکلا با بامام
وکلای ائمه (علیهمالسلام) بیشتر به وسیلۀ نامه، آن هم توسط افراد مطمئن با امام در رابطه بودند. بخش عمدهای از معارف فقهی و کلامی آن بزرگواران، طی نامههایی به شیعیانشان میرسید که به نقل از نامهها در مصادر حدیثی آمده و امروزه در دسترس ما قرار گرفته است. علی بن جعفر یکی از وکلای امام هادی (علیهالسلام) و از اهالی همینیا از روستاهای بغداد بود. دربارۀ وی گزارشهایی به متوکل رسیده بود که به دنبال آن، او را بازداشت و زندانی کرد. وی پس از گذراندن دورۀ طولانی زندان، به دستور امام هادی (علیهالسلام) رهسپار مکه گشت و تا آخر عمر در آنجا ماندگار شد. [۳۶]
خلاصه اینکه امام هادی (علیهالسلام) که در سامرا تحت نظر و کنترل شدیدی قرار گرفته بود، برنامه تعیین کارگزاران و نمایندگان را که پدرش امام جواد (علیهالسلام) اجرا کرده بود، ادامه داد و نمایندگان و وکلایی در مناطق و شهرهای مختلف منصوب کرد و بدین وسیله یک سازمان ارتباطی هدایت شده و هماهنگ به وجود آورد که هدفهای یادشده را تأمین میکرد.
۱۴ - خلفای عباسی معاصر با امام هادی
[ویرایش]
دورۀ امامت حضرت هادی (علیهالسلام) در زمان چند تن از خلفای عباسی بود که به ترتیب زمان، عبارتاند از:
۱. معتصم، برادر مأمون (۲۱۷ ـ ۲۲۷).
۲. واثق، پسر معتصم (۲۲۷ ـ ۲۳۲).
۳. متوکل، برادر واثق (۲۳۲ ـ ۲۴۸).
۴. منتصر، پسر متوکل (۶ ماه).
۵. مستعین، پسر عموی منتصر (۲۴۸ ـ ۲۵۲).
۶. معتز، پسر دیگر متوکل (۲۵۲ ـ ۲۵۵). [۳۷]
[۳۸]
۱۴.۱ - امام در مدینه
در زمان خلفای قبل از متوکل، ایشان در مدینه بودند که فعالیتهای مختلفی را ـ از جمله ارتباط با شیعیان و مطلع کـردن آنها از جریانات سیـاسی ـ انجام میدادند.
۱۴.۲ - امام در سامراء
امام هادی (علیهالسلام) به دستور متوکل و به اجبار او وارد سامرا شد. [۳۹]
[۴۰]
حضرت هنگام ورود به سامراء، با استقبال مردم مواجه شد و در خانۀ خزیمة بن حازم سکنا داده شد. [۴۱]
اما به نقل شیخ مفید، نخستین روزی که امام وارد سامرا شد، متوکل دستور داد تا او را یک روز در «خان صعالیک» (محل فرود کاروانها، مسافرخانه) نگاه داشتند و روز بعد به خانهای که برای اسکان آن حضرت در نظر گرفته شده بود، بردند. [۴۲]
۱۴.۲.۱ - روایتی از هرثمه
یحیی بن هرثمه میگوید: وقتی در سر راهمان وارد بغداد شدیم، اسحاق بن ابراهیم طاهری را دیدم که والی بغداد بود. او دربارۀ امام به من چنین گفت: ای یحیی! این مرد فرزند رسول خداست؛ با توجه به وضعیت اخلاقی متوکل ـ که خود بدان آشنایی کامل داری ـ اگر دربارۀ او گزارش تحریکآمیزی به خلیفه بدهی، او را میکشد؛ و اگر چنین شود، در روز قیامت کارت با رسول خداست. هنگامی که به سامرا رسیدیم، نخست وصیف ترکی را دیدم و خبر ورود امام را به اطلاع وی رساندم. او گفت: اگر یک مو از سر این مرد کم شود، بازخواست خواهی شد. سپس پیش متوکل رفتم و گزارشی دادم که حاکی از حسن سیرت و ورع و زهد امام بود و بدو گفتم که در جریان تفتیش از منزل او، چیزی جز چند کتاب علمی و مصحف نیافتم. [۴۳]
[۴۴]
۱۴.۲.۲ - روایتی از شیخ مفید
سر برد. شیخ مفید با اشاره به اقامت اجباری امام در سامرا مینویسد: «و اقام ابوالحسن (علیهالسلام) مدة مقامه بسرمن رای مکرما فی ظاهر حاله یجتهد المتوکل فی ایقاع حیلة به فلا یتمکن من ذلک»؛ «آن حضرت به ظاهر مورد احترام خلیفه بود؛ ولی در باطن به وسیله متوکل دسیسههایی ضد حضرت میشد که هیچیک از این نقشهها در عمل موفق نبود». [۴۵]
[۴۶]
۱۵ - خصوصیات دوران امام هادی
[ویرایش]
روزگار امام دهم (علیهالسلام) از حساسترین دوران حیات شیعه است. ویژگی این دوران، ستم جانکاه و استبداد کامل دستگاه خلافت است.
متوکل از خودکامهترین خلفای عباسی، در این روزگار حکومت میکرد و دشمنی و کینه ویژهای با خاندان پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) داشت.
در عهد او شیعیان به سختی میزیستند و بیحرمتیها و ستمهای فراوانی بدانان روا میشد. متوکل آشکارا به ساحت مقدس علی بن ابیطالب (علیهالسلام) اهانت کرد و حرم شریف حضرت حسین بن علی (علیهالسلام) را ویران ساخت و امام هادی (علیهالسلام) را به سختی زیر نظر داشت و به هر بهانهای ایشان را احضار میکرد و آزار میداد.
او مردم مدینه و مکه را از معاشرت با علویان منع کرد. اگر کسی کمکی به شیعیان میرسانید، به سختی عقوبت میشد.
وضعیت مالی شیعیان بسیار بغرنج بود به گونهای که گفتهاند زنان علوی برای نماز گزاردن به حد کفاف چادر نداشتند و گاه یک چادر را میان خود میگرداندند و به نوبت نماز میگزاردند. [۴۷]
هر چند امام هادی (علیهالسلام) در این ایام به گونه پیوسته در زندان نبود، حکومت به سختی از ایشان مراقبت میکرد و رفتار آن حضرت را به صورتی دقیق زیر نظر داشت. مأموران حکومتی بارها به ناگاه خانه امام (علیهالسلام) را میجستند تا شاید بهانهای برای آزار ایشان بیابند.
حکومت عباسی از این گذر میخواست بر شخصیت امام (علیهالسلام) آسیب زَنَد و ایشان را از چشم مردم بیندازد و با آزار یاران و شیعیان امام (علیهالسلام) مکتب تشیع را از پیشرفت باز دارد.
۱۶ - فعالیتهای امام برای ترویج مذهب تشیع
[ویرایش]
نشر معارف دینی و دفاع از حقانیت شیعه در آن روزگار، تدبیر خردمندانه و سنجیدهکاری طلب میکرد. امام هادی (علیهالسلام) برای دست یافتن بدین هدف، فعالیتهای]] خویش را در دو بخش سامان داد:
۱۶.۱ - پاسخگویی به شبهات مخالفان
یکی بهرهگیری از هرگونه فرصتی که پیش میآمد برای بازنمودن باورهای حق شیعه. این فرصتها معمولًا از گذر شرکت امام در مجالس علمی]] و پاسخگوییهای ایشان به شبهههای مخالفان رخ مینمودند.
۱۶.۲ - پشتیبانی معنوی و مادّی شیعیان
امام در این بخش از فعالیتهای خویش، نیازهای فکر و معیشتی پیروان خویش را بر میآورد و معارف حق تشیع را بدانان میآموخت و بنیه دینیشان را توانمند میساخت. [۴۸]
با الهام از تعالیم امام هادی (علیه السلام) بود که برخی علویان، علیه عباسیان میشوریدند و حکومت را به زحمت میانداختند. [۴۹]
امام هادی (علیه السلام) با فداکاری و کوشش پیوسته، اسلام راستین را از گزند تحریف و تصحیف مصون داشت و مشتاقان تعالیم دینی را از آن بهرهمند ساخت و جایگاه والای امامت در آیین اسلام را برای مؤمنان عصر خویش تبیین کرد.
۱۷ - شهادت امام هادی
[ویرایش]
امام علی النقی (علیهالسلام) در ماه رجب سال ۲۵۴ هـ. ق [۵۰]
[۵۱]
[۵۲]
در شهر سامرا به وسیله زهری که به ایشان خورانده شد، به شهادت رسیدند. [۵۳]
[۵۴]
[۵۵]
۱۸ - در نگاه امام خمینی
[ویرایش]
امام خمینی همه ائمه از جمله امامهادی (علیهالسلام) را انسان کامل معرفی میکند [۵۶]
و امامهادی (علیهالسلام) را هدایتگر مردم و از ابرار و افراد خیراندیش و حجت خدا بر زمین میداند. ایشان در اشعار خود از حضرتهادی (علیهالسلام) به عنوان نقی و دارنده حشمت یاد کرده است [۵۷]
و در گفتههای تفسیری و فقهی در موارد گوناگون از جمله برای حرمت قمار، [۵۸]
بیع ما لایملک، اموال متعلق به منصب امامت و حکومت [۵۹]
به احادیث امامهادی (علیهالسلام) استناد کرده است. امام خمینی روز چهارشنبه را متعلق به امامهادی (علیهالسلام) دانسته و معتقد است در تعقیب نماز صبح برای در امان ماندن از شیطان و نفس اماره به امامهادی (علیهالسلام) توسل و در قبولی عبادات ناقص، به آن ذات مقدس شفاعت جسته شود. [۶۰]
ایشان به زیارت جامعه کبیره بسیار اهمیت داده و آن را زیارتی مبارک و معتبر دانسته است. [۶۱]
امام خمینی در گفتهها و نوشتههای خود با استناد به زیارت جامعه به تبیین اصول عقاید و معارف مربوط به توحید و جایگاه ائمه اطهار (علیهمالسّلام) پرداخته است. [۶۲]
[۶۳]
امام خمینی معتقد است امامهادی (علیهالسلام) در این جایگاه اهل بیت (علیهمالسّلام) را به مردم شناسانده و به مردم یاد داده که ائمه (علیهمالسّلام) انسانهای کامل هستند و رجوع به انسان کامل، رجوع به خداست و برابر آیات قرآن و احادیث، انسان کامل فانی مطلق و باقی به بقاء الله است و از خود تعین و انیت و انانیتی ندارد و انسان کامل از اسماء حسنی و اسم اعظم خداوند است. [۶۴]
ایشان در پاسخ به شبههای که در جمله «من اراد الله بدء بکم» که وهابیان این زیارت را شرک شمردهاند، این جمله را چنین تفسیر میکند که اگر کسی بخواهد خدا را بشناسد یا اطاعت خدا کند، باید تعلیمات دینی را از ائمه (علیهمالسّلام) فرا گیرد. [۶۵]
[۶۶]
۱۹ - عناوین مرتبط
[ویرایش]
•امام علی علیه السلام• امام حسن علیه السلام• امام حسین علیه السلام• امام سجاد علیه السلام•امام محمد باقر علیه السلام•امام صادق علیه السلام•امام کاظم علیه السلام• امام رضا علیه السلام•امام حسن عسکری علیه السلام• امام مهدی علیه السلام•
۲۰ - پانویس
[ویرایش]
۱. ↑ شامی، جمالالدین یوسف بن حاتم، الدرالنظیم فی مناقب الائمة اللهامیم، ص۷۲۱، جامعه مدرسین، قم، چاپ اول، ۱۴۲۰ق.
۲. ↑ حسینی عاملی، سیدتاجالدین، التتمة فی تواریخ الائمة (علیهمالسلام)، ص۱۳۵، بعثت، قم، چاپ اول، ۱۴۱۲ق.
۳. ↑ عاملی کفعمی، ابراهیم بن علی، المصباح للکفعمی (جنة الامان الواقیة و جنة الایمان الباقیة)، ص۵۱۲، دار الرضی (زاهدی)، قم، چاپ دوم، ۱۴۰۵ق.
۴. ↑ ابنطولون، شمسالدین محمد، الائمة الاثنا عشر، ص۱۰۸، منشورات الرضی، قم، بیتا.
۵. ↑ جعفریان، رسول، حیات فکری و سیاسی ائمه، ص۴۹۹، انصاریان، قم، چاپ ششم، ۱۳۸۱ش.
۶. ↑ شیخ مفید، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج۲، ص۲۹۷، کنگره شیخ مفید، قم، چاپ اول، ۱۴۱۳ق.
۷. ↑ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۴۹۷، محقق و مصحح:غفاری، علیاکبر، آخوندی، محمد، دارالکتب الاسلامیة، تهران، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
۸. ↑ طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری باعلام الهدی، ج۲، ص۱۰۹، مؤسسه آلالبیت، قم، چاپ اول، ۱۴۱۷ق.
۹. ↑ طبری، عمادالدین حسن بن علی، تحفة الابرار فی مناقب الائمة الاطهار (علیهمالسلام)، ص۱۶۹، دفتر نشر میراث مکتوب، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۶ش.
۱۰. ↑ شیعی سبزواری، حسن بن حسین، راحة الارواح در شرح زندگانی، فضائل و معجزات ائمه اطهار (علیهمالسلام)، ص۲۵۳، اهل قلم، تهران، چاپ دوم، ۱۳۷۸ش.
۱۱. ↑ شیخ عباس قمی، منتهی الآمال فی تواریخ النبی و الآل، ج۳، ص۱۸۳۵، دلیل ما، قم، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
۱۲. ↑ طبری، محمد بن جریر بن رستم، دلائل الامامة، ص۴۱۱، بعثت، قم، چاپ اول، ۱۴۱۳ق.
۱۳. ↑ طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری باعلام الهدی، ج۲، ص۱۰۹، مؤسسه آلالبیت، قم، چاپ اول، ۱۴۱۷ق.
۱۴. ↑ ابن شهر آشوب مازندرانی، مناقب آل ابیطالب، ج۳، ص۵۰۵، مؤسسه انتشارات علامه، قم، ۱۳۷۹ق.
۱۵. ↑ حسینی عاملی، سیدتاجالدین، التتمة فی تواریخ الائمة (علیهمالسلام)، ص۱۳۵، بعثت، قم، چاپ اول، ۱۴۱۲ق.
۱۶. ↑ طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری باعلام الهدی، ج۲، ص۱۰۹، مؤسسه آلالبیت، قم، چاپ اول، ۱۴۱۷ق.
۱۷. ↑ امین عاملی، سید محسن، اعیان الشیعة، ج۲، ص۳۷، دار التعارف، بیروت، ۱۴۰۳ق.
۱۸. ↑ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۴۹۷، محقق و مصحح:غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، دارالکتب الاسلامیة، تهران، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
۱۹. ↑ خزعلی، ابوالقاسم، موسوعة الامام الهادی (علیهالسلام) ، ج۱، ص۵۰، مؤسسة ولی العصر عجّلاللهفرجهالشریف ، چاپ اول، قم، ۱۴۲۴ق.
۲۰. ↑ علامه شوشتری، محمد تقی، رسالة فی تواریخ النبی و الآل، ص۷۵، جامعه مدرسین، قم، چاپ اول، ۱۴۲۳ق.
۲۱. ↑ جعفریان، رسول، حیات فکری و سیاسی ائمه، ص۵۰۱، انصاریان، قم، چاپ ششم، ۱۳۸۱ش.
۲۲. ↑ مسعودی، علی بن حسین، اثبات الوصیة للامام علی بن ابیطالب، ص۲۲۹ ـ ۲۲۸، انصاریان، قم، چاپ سوم، ۱۴۲۶ق.
۲۳. ↑ شیخ حر عاملی، اثبات الهداة بالنصوص و المعجزات، ج۴، ص۴۱۷، اعلمی، بیروت، چاپ اول، ۱۴۲۵ق.
۲۴. ↑ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص۳۷۸، محقق و مصحح:غفاری، علیاکبر، دارالکتب الاسلامیة، تهران، چاپ دوم، ۱۳۹۵ق.
۲۵. ↑ امین عاملی، سید محسن، اعیان الشیعة، ج۲، ص۳۹، دار التعارف، بیروت، ۱۴۰۳ق.
۲۶. ↑ ابن شعبه حرانی، حسن بن علی، تحف العقول عن آل الرسول (صلیاللهعلیهوآله)، ص۴۵۸ – ۴۷۵، محقق و مصحح:غفاری، علیاکبر، جامعه مدرسین، قم، چاپ دوم، ۱۴۰۴ق.
۲۷. ↑ ابن شعبه حرانی، حسن بن علی، تحف العقول عن آل الرسول (صلیاللهعلیهوآله)، ص۴۸۱ – ۴۷۶، محقق و مصحح:غفاری، علیاکبر، جامعه مدرسین، قم، چاپ دوم، ۱۴۰۴ق.
۲۸. ↑ ابن شهر آشوب مازندرانی، مناقب آل ابیطالب، ج۳، ص۵۲۵، مؤسسه انتشارات علامه، قم، ۱۳۷۹ق.
۲۹. ↑ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۱۰۲، ص۱۴۴، مؤسسة الوفاء، بیروت، سال ۱۴۰۴ق.
۳۰. ↑ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۹۹، ص۱۴۴، دارالاحیاء التراث، بیروت، سال ۱۴۰۴ق.
۳۱. ↑ شیخ طوسی، رجال الطوسی، ص۳۸۳ - ۳۹۴، تحقیق:قیومی اصفهانی، جواد، جامعه مدرسین، قم، چاپ اول، ۱۴۱۵ق.
۳۲. ↑ ابنطاووس، علی بن موسی، مهج الدعوات و منهج العبادات، ص۶۰، محقق و مصحح:کرمانی، ابوطالب، محرر، محمدحسن، دار الذخائر، قم، چاپ اول، ۱۴۱۱ق.
۳۳. ↑ ابنکثیر دمشقی، عمادالدین، البدایة و النهایة، ج۱۱، ص۱۵، دارالفکر، بیروت، بیتا.
۳۴. ↑ مسعودی، علی بن حسین، اثبات الوصیة للامام علی بن ابیطالب، ص۲۳۳، انصاریان، قم، چاپ سوم، ۱۴۲۶ق.
۳۵. ↑ جعفریان، رسول، حیات فکری و سیاسی ائمه، ص۵۱۳ ـ ۵۱۲، انصاریان، قم، چاپ ششم، ۱۳۸۱ش.
۳۶. ↑ جعفریان، رسول، حیات فکری و سیاسی ائمه، ص۵۱۴ ـ ۵۱۳، انصاریان، قم، چاپ ششم، ۱۳۸۱ش.
۳۷. ↑ طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری باعلام الهدی، ج۲، ص۱۰۹، مؤسسه آلالبیت، قم، چاپ اول، ۱۴۱۷ق.
۳۸. ↑ پیشوایی، مهدی، سیرۀ پیشوایان، ص۵۶۸، مؤسسه تحقیقاتی و تعلیماتی امام صادق (علیهالسلام)، چاپ سوم، قم، ۱۳۷۵ش.
۳۹. ↑ شیخ مفید، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج۲، ص۳۱۱ ۳۰۹، کنگره شیخ مفید، قم، چاپ اول، ۱۴۱۳ق.
۴۰. ↑ جعفریان، رسول، حیات فکری و سیاسی ائمه، ص۵۰۵ ـ ۵۰۳، انصاریان، قم، چاپ ششم، ۱۳۸۱ش.
۴۱. ↑ مسعودی، علی بن حسین، اثبات الوصیة للامام علی بن ابیطالب، ص۲۳۷، انصاریان، قم، چاپ سوم، ۱۴۲۶ق.
۴۲. ↑ شیخ مفید، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج۲، ص۳۱۱، کنگره شیخ مفید، قم، چاپ اول، ۱۴۱۳ق.
۴۳. ↑ مسعودی، ابوالحسن علی بن الحسین بن علی، مروج الذهب و معادن الجوهر، ج۴، ص۸۵، تحقیق: اسعد داغر، دارالهجرة، قم، چاپ دوم، ۱۴۰۹ق.
۴۴. ↑ سبط بن جوزی، تذکرة الخواص، ص۳۲۲، منشورات الشریف الرضی، قم، چاپ اول، ۱۴۱۸ق.
۴۵. ↑ مسعودی، ابوالحسن علی بن الحسین بن علی، مروج الذهب و معادن الجوهر، ج۴، ص۸۵، تحقیق: اسعد داغر، دارالهجرة، قم، چاپ دوم، ۱۴۰۹ق.
۴۶. ↑ سبط بن جوزی، تذکرة الخواص، ص۳۲۲، منشورات الشریف الرضی، قم، چاپ اول، ۱۴۱۸ق.
۴۷. ↑ اصفهانی، ابوالفرج، مقاتل الطّالبیین، ص۵۹۹.
۴۸. ↑ ادیب، عادل، پیشوایان ما، ص۲۶۱.
۴۹. ↑ دریایی، محمدرسول، امام هادی و نهضت علویان.
۵۰. ↑ شیخ مفید، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج۲، ص۲۹۷، کنگره شیخ مفید، قم، چاپ اول، ۱۴۱۳ق.
۵۱. ↑ طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری باعلام الهدی، ج۲، ص۱۰۹، مؤسسه آلالبیت، قم، چاپ اول، ۱۴۱۷ق.
۵۲. ↑ گنجی شافعی، محمد بن یوسف، کفایة الطالب فی مناقب علی بن ابیطالب، ص۴۵۸، دار احیاء تراث اهل البیت (علیهمالسلام)، تهران، چاپ دوم، ۱۴۰۴ق.
۵۳. ↑ ابنهمام اسکافی، محمد بن همام بن سهیل، منتخب الانوار فی تاریخ الائمة الاطهار (علیهمالسلام)، ص۵۶، تحقیق و استدراک:هزار، علیرضا، دلیل ما، قم، چاپ اول، ۱۴۲۲ق.
۵۴. ↑ طبری، محمد بن جریر بن رستم، دلائل الامامة، ص۴۰۹، بعثت، قم، چاپ اول، ۱۴۱۳ق.
۵۵. ↑ ابن شهر آشوب مازندرانی، مناقب آل ابیطالب، ج۳، ص۵۰۶ ۵۰۵، مؤسسه انتشارات علامه، قم، ۱۳۷۹ق.
۵۶. ↑ خمینی، روح الله، صحیفه امام، ج۱۲، ص۴۲۳، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۹.
۵۷. ↑ خمینی، روح الله، دیوان امام، ص۲۷۶، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۳.
۵۸. ↑ خمینی، روح الله، المکاسب المحرمه، ج۲، ص۱۲، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۵.
۵۹. ↑ خمینی، روح الله، کتاب البیع، ج۲، ص۶۶۰، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۸.
۶۰. ↑ خمینی، روح الله، آداب الصلاة، ص۳۷۹، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۸.
۶۱. ↑ خمینی، روح الله، شرح چهل حدیث، ص۳۶۰، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۸.
۶۲. ↑ خمینی، روح الله، شرح چهل حدیث، ص۶۳۵، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۸.
۶۳. ↑ خمینی، روح الله، آداب الصلاة، ص۲۶۳، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۸.
۶۴. ↑ خمینی، روح الله، آداب الصلاة، ص۲۶۳، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۸.
۶۵. ↑ خمینی، روح الله، کشف الاسرار، ص۶۹، تهران، بیتا.
۶۶. ↑ خمینی، روح الله، دانشنامه امام خمینی، ج۷، ص۴۴۷، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۰۰.
پایگاه اینترنتی انهار پس از ویرایش و زیبا سازی از ویکی فقه دانشنامه حوزوی