انهار
انهار
مطالب خواندنی

(۲) احادیث اسراف

بزرگ نمایی کوچک نمایی
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِيِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِمِ.
وَ اَلسَّلاَمُ عَلَى عِبَادِ اَللَّهِ اَلصَّالِحِين وَ رَحمَةُ الله
احادیث اسراف
مقدمه
اسراف یکی از نمونه های آشکار حرکتهای نابخردانه است. عقل و وحی بر کاربرد امکانات در زمینه های مورد نیاز تاکید دارد و دور ریختن، هدر دادن و از بین بردن موارد لازم قابل استفاده را محکوم و ناپسند می داند، وجدان انسان از اسراف نفرت دارد و این تنبلی ها و ناآگاهیها، غفلت ها و رفاه زدگیهاست که زمینه را برای اسراف هموار می سازد.
اسراف همیشه و همه جا بر پیکر اخلاق و اقتصاد و سلامتی فرد و جامعه ضربه وارد می کند، اما در شرایط کنونی جامعه اسلامی ما که فشار استکبار غرب برای تحمیل و تشدید فقر بر امت اسلام، هر چه بیشتر شده است، اسراف، گناهی کوچک نیست، اسراف در اموال شخصی گناه و در بیت المال مسلمین گناهی بزرگتر است. متاسفانه امروز اسراف و تبذیر در جامعه ما بقدری زیاد و گسترده شده که رهبر معظم انقلاب اسلامی در پیام نوروزی سال ۱۳۷۶ خود از آن بشدت اظهار نگرانی کرده و از تمام لت خواستند تا از اسراف جلوگیری نمایند.
انتخاب چهل هشدار از گفتار پیشوایان اسلام در زمینه اسراف، بدین امید انجام گرفته است که امت اسلامی با کاهش و جلوگیری از ریخت و پاش ها بر عزت و قدرت خویش بیفزایند و در برابر خداوند متعال و جهان اسلام سرفراز باشند.
    
اسراف در قرآن
خدا اسراف کننده را دوست ندارد
کلوا و اشربوا و لا تسرفوا انه لا یحب المسرفین.
بخورید و بیاشامید و اسراف نکنید خداوند اسراف کنندگان را دوست ندارد.
سوره اعراف، آیه ۳۱.
اسراف در روایات و احادیث
{۱} اسراف چیست؟
قال الصادق (علیه السلام): انما الاسراف فیما اتلف المال و اضر بالبدن.
قیل: فما الاقتار؟ قال: اکل الخبز و الملح و انت تقدر علی غیره.
اسراف آنست که انسان مالش را از بین ببرد و به بدنش صدمه بزند «مثل سیگار کشیدن » عرض شد پس اقتار چیست؟
فرمود: اینست که غذایت نان و نمک باشد در صورتیکه قدرت داری غذای مناسبتری بخوری.
مجموعة الاخبار، باب ۱۷۱، حدیث ۱.
{۲} زیادی آب خوردن را دور نریزید
قال الصادق (علیه السلام): من شرب من ماء الفرات و القی بقیة الکوز خارج الماء فقد اسرف.
کسی که آبی را از نهر فرات «گوارا» برای خوردن بردارد و بعد از نوشیدن، زیادی آنرا بیرون بریزد اسراف کرده است.
مجموعة الاخبار، باب ۱۷۱، حدیث ۳.
{۳} پائین ترین مرتبه اسراف

عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: أَدْنَى اَلْإِسْرَافِ هِرَاقَةُ فَضْلِ اَلْإِنَاءِ وَ اِبْتِذَالُ ثَوْبِ اَلصَّوْنِ وَ إِلْقَاءُ اَلنَّوَى.

کمترین اسراف ریختن اضافی آب،پوشیدن لباس آبرو در منزل و انداختن هستۀ خرما است.

به عبارت بهتر:
پائین ترین مرتبه اسراف عبارتست از:
۱- دور ریختن آبی که از آشامیدن اضافه آمده است.
۲- اینکه لباس کار و لباس بیرونی، یکی باشد.
۳- بدور انداختن هسته خرما پس از خوردن خرما «چون از هسته خرما ماده غذائی برای شتران تهیه می شد.
الکافی، ج۶، ص ۴۶۰. وسائل الشیعه، ج ۳، باب ۲۸، ص ۳۷۴.
{۴} میوه نیم خورده
رُوىَ أَ نَّهُ نَظَرَ الصّادِقُ إِلى فاكِهَةٍ قَدْ رُميَتْ مِنْ دارِهِ لَمْ يُسْتَقْصَ أَكْلُها فَغَضِبَ وَ قالَ: ما هَذا إِنْ كُنْتُمْ شَبِعْتُمْ فَإِنَّ كَثيرا مِنَ النّاسِ لَمْ يَشْبَعوا فَأَطْعِموهُ مَنْ يَحْتاجُ اِلَيْهِ.
نقل شده است كه امام صادق عليه السلام مشاهده كردند كه سيبى نيم خورده از خانه ايشان بيرون افتاده است. خشمگين شدند و فرمودند: اگر شما سير هستيد، خيلى از مردم گرسنه اند. خوب بود آن را به نيازمندش مى داديد.
بحار الأنوار، ج ۶۶، ص ۴۳۲، ح ۱۶.
{۵} هر چه از سفره افتاد بردارید
عن ابی عبدالله علیه السلام قال: ‌إنّی أجد الشیئ الیسیر یقع من الخوان فاعیده فیضحک الخادم.
من هر گاه چیز کمی هم از سفره می افتد آنرا برمی دارم و این کار باعث تعجب خادم می شود و خادم می خندد.
مجموعة الاخبار، باب ۱۷۱، حدیث ۷.
{۶} شفای هر درد
وَ قَالَ أَمِيرُ اَلْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ : كُلُوا مَا يَسْقُطُ مِنَ اَلْخِوَانِ بِالْكَسْرِ فَإِنَّهُ شِفَاءٌ مِنْ كُلِّ دَاءٍ. وَ رُوِيَ: أَنَّهُ يَنْفِي اَلْفَقْرَ وَ يُكْثِرُ اَلْوَلَدَ وَ يَذْهَبُ بِذَاتِ اَلْجَنْبِ.
آقا أميرالمؤمنين علی (عليه السّلام) فرمود: هر تيكه از سفره بريزد بخوريد كه درمان هر درد است. و روايت است كه فقر را بَرَد و فرزند را فَزايَد و درد ذات الجنب را زدايد.
هر كه تيكه نانى يابد و بخورد يك حسنه دارد و اگر آلوده باشد و آن را بشويد و بخورد ۷۰ حسنه دارد، گفته: مستحبّ است آنچه زائد سفره است در خانه برگيرند و در بيابان وانهند گرچه يك ران گوسفند باشد.
بحارالأنوار (جلد ۵۴ تا ۶۳) / ترجمه کمره ای؛ ج ۱۰  ص ۲۰۷.
مجموعة الاخبار، باب ۱۷۱، حدیث ۹، بنقل از نهج البلاغه.
{۷} بی نیازی تا هفت پشت
قالَ رَسُولُ اللّهِ صلي الله عليه و آله: مَنْ تَتَبَّعَ ما يَقَعُ مِنْ مائدَةٍ فَاَكَلَهُ ذَهَبَ عَنْهُ الْفَقْرُ وَعَنْ وُلْدِهِ وَ وُلْدِ وُلْدِهِ اِلَى السّابِعِ.
كسى كه جستجو كند و آنچه از سفره افتاده بردارد و بخورد، فقر و تنگدستى از خودش و اولادش تا هفت پشت رخت برمى بندد.
مجموعة الاخبار، باب ۱۷۱، حدیث ۸.
{۸} نشانه های اسراف کننده
عَنْ أَبِي إِسْحَاقَ يَرْفَعُهُ إِلَى عَلِيِّ بْنِ اَلْحُسَيْنِ عَلَيْهِمَا السَّلاَمُ قَالَ قَالَ أَمِيرُ اَلْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ : لِلْمُسْرِفِ ثَلاَثُ عَلاَمَاتٍ يَأْكُلُ مَا لَيْسَ لَهُ وَ يَلْبَسُ مَا لَيْسَ لَهُ وَ يَشْتَرِي مَا لَيْسَ لَهُ.
ابو اسحاق در يك حديث مرفوع از امام سجّاد (عليه السّلام)نقل مى‌كند كه امير المؤمنين (عليه السّلام) فرمود: شخص اسراف كار سه علامت دارد: چيزى را كه شايستۀ او نيست مى‌خورد و لباسى را كه شايستۀ او نيست مى‌پوشد و چيزى را كه شايستۀ او نيست مى‌خرد.(در خوراك و پوشاك و خريدن كالا از حدّ خود تجاوز مى‌كند و بيشتر از آنچه در شأن اوست خرج مى‌كند)
الخصال، ترجمه جعفری؛ ج ۱، ص ۱۵۳.
{۹} مؤمن اسراف نمی کند
قال ابو عبدالله (علیه السلام): صفة المؤمن... لا یبذر و لا یسرف بل یقتصد.
انسان مؤمن اسراف و زیاده روی نمی کند بلکه میانه روی را پیشه خود می سازد.
مجموعة الاخبار، الباب ۳۰، ح ۱.
{۱۰} روش پیامبر (ص)
روی انه کان رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلّم) یاکل الرطب و یطعم الشاة النوی.
روایت شده است پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله و سلم وقتی خرما می خوردند، هسته آنرا به گوسفند می دادند.
مجموعة الاخبار، باب 171، حدیث 5
{۱۱} اسلام و میانه روی
عن عامر بن جذاعة قال: جاء رجل الی ابی عبدالله (علیه السلام) فقال له:
اتق الله و لا تسرف و لا تقتر و لکن بین ذلک قوام، ان التبذیر من الاسراف، قال الله عز و جل، و لا تبذر تبذیرا.
از عامر بن جذاعة نقل شده است که گفت: مردی آمد خدمت امام صادق (علیه السلام) حضرت به او فرمود:
تقوای الهی پیشه کن، اسراف نکن و بر خود هم سخت مگیر و میانه روی مایه استواری است، تبذیر همان اسراف است که خداوند درباره آن فرموده: تبذیر و زیاده روی نکن.
تفسیر نور الثقلین، ج 2، سوره اسراء، ص 56
{۱۲} کار شیطانی
عن کتاب ابی محمد العسکری (علیه السلام) الی محمد بن حمزة و بشارته بالغنی و قوله له: و علیک بالاقتصاد و ایاک و الاسراف فانه من فعل الشیطنة.
امام حسن عسگری (علیه السلام) به محمد بن حمزه نامه ای نوشته و او را به ثروت و بی نیازی مژده داده و به او فرمود:
بر تو باد میانه روی و پرهیز از اسراف زیرا اسراف از کارهای شیطانی است.
بحار الانوار، 50: ص 292 ح 66
{۱۳} اسراف موجب فقر میشود
قال ابو عبدالله (علیه السلام): یا عبید، ان السرف یورث الفقر و ان القصد یورث الغنی.
امام صادق (علیه السلام) به عبید فرمود: اسراف و زیاده روی باعث فقر و تنگدستی می گردد و میانه روی موجب ثروت و بی نیازی می شود.
وسائل الشیعه، ج 15، ص 258
{۱۴} دور انداختن هسته خرما
عن ابی عبدالله (علیه السلام) قال: ان القصد امر یحبه الله عز و جل و ان السرف یبغضه حتی طرحک النواة فانها تصلح لشیئ و حتی صبک فضل شرابک.
میانه روی را خداوند متعال دوست دارد و اسراف و زیاده روی مورد خشم اوست حتی اگر اسراف در انداختن هسته خرمائی باشد که قابل مصرف است یا زیادی آبی که خورده شده، باشد.
تحف العقول، ص 301
{۱۵} اسراف نعمت را از بین میبرد
عن موسی بن جعفر (علیهما السلام): و من اقتصد و قنع بقیت علیه النعمة و من بذر و اسرف زالت عنه النعمة.
کسی که در زندگی میانه روی و قناعت ورزد، نعمت او باقی می ماند و آنکه با ریخت و پاش و اسراف زندگی کند نعمتش از بین می رود.
تحف العقول، ص 301
{۱۶} میانه روی حسنه و اسراف گناه است
قال ابو جعفر لابی عبد الله (علیه السلام): یا بنی! علیک بالحسنة بین السیئتین تمحوهما قال: کیف ذلک یا ابة؟
قال: مثل قوله، «و الذین اذا انفقوا لم یسرفوا و لم یقتروا»
امام باقر (علیه السلام) به فرزندش امام صادق (علیه السلام) فرمود: بر تو باد به انجام کار خیری که وسط دو کار بد قرار گرفته و آن دو را از بین می برد، امام صادق سؤال کرد، چگونه چنین چیزی ممکن است؟ امام فرمود:
همانطور که قرآن می گوید مؤمنین کسانی هستند که وقتی انفاق می کنند زیاده روی و سختگیری نمی کنند. (بنابراین اسراف و سختگیری هر دو گناه است و حد وسط آن یعنی میانه روی حسنه است بر تو باد به آن حسنه که بین آن دو گناه است).
تفسیر نور الثقلین، جلد 4، سوره فرقان، ص 27
{۱۷} بیمه میانه رو
عن ابن میمون قال سمعت ابا عبد الله علیه السلام، یقول: ضمنت لمن اقتصد ان لا یفتقر.
ابن میمون گفت شنیدم که امام صادق (علیه السلام) فرمود: هر کسی که در زندگی خود میانه رو باشد من ضمانت می کنم او را که هرگز تهی دست نشود.
خصال صدوق، باب الواحد، حدیث 32.
{۱۸} اسراف موجب تباهی ثروت
قال أمیرالمؤمنین علی (علیه السلام): القصد مثراة و السرف مثواة.
اعتدال در خرج کردن «میانه روی » موجب فراوانی مال و ثروت و اسراف باعث تباهی و نابودی آن است.
وسائل الشیعه، ج 15، ص 258
{۱۹} میانه روی عامل رستگاری
قال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم:
ثلاث منجیات، فذکر الثالث القصد فی الغنی و الفقر.
سه چیز باعث نجات و رستگاری است و در مورد سومی خاطر نشان ساخت، رعایت اعتدال در حال فقر و توانگریست.
وسائل الشیعه، ج 15، ص 258
{۲۰} عامل فراوانی رزق و محرومیت
قال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم:
من اقتصد فی معیشته رزقه الله و من بذر حرمه الله.
کسی که در زندگی میانه روی را رعایت نماید خداوند او را روزی می دهد و کسی که اسراف و زیاده روی کند، او را محروم می سازد.
وسائل الشیعه، ج 15، ص 259
{۲۱} اسراف دشمن فراوانی است
قال أمیرالمؤمنین علی (علیه السلام): الاسراف یفنی الجزیل.
اسراف و زیاده روی فراوانی را نابود می سازد.
میزان الحکمه، ج 4، باب اسراف، حدیث 8481
{۲۲} اسراف برکت را کم می کند
قال ابو عبد الله علیه السلام:
ان مع الاسراف قلة البرکة.
همانا اسراف با کمی برکت همراه است.
وسائل الشیعه، ج 15، ص 261
{۲۳} پیامدهای اسراف
قال أمیرالمؤمنین علی (علیه السلام): التبذیر عنوان الفاقة.
زیاده روی مقدمه فقر و تنگدستی است.
میزان الحکمة، ج 1، حدیث 1659
{۲۴} زیاده روی و تنگدستی
قال أمیرالمؤمنین علی (علیه السلام): التبذیر قرین مفلس.
زیاده روی مقدمه فقر و تنگدستی است.
میزان الحکمة، ج 1، حدیث 1659
{۲۵} زیاده روی و تنگدستی
قال أمیرالمؤمنین علی (علیه السلام): التبذیر قرین مفلس.
زیاده روی همراه با تنگدستی است.
میزان الحکمه، ج 1، حدیث 1660.
{۲۶} افتخار به زیاده روی
قال أمیرالمؤمنین علی (علیه السلام): من افتخر بالتبذیر احتقر بالافلاس.
کسی که به زیاده روی افتخار کند، با تنگدستی خوار و زبون می گردد.
میزان الحکمه، ج 1، حدیث 1661
{۲۷} خشم خدا و تباه کردن ثروت
قال الکاظم علیه السلام:
ان الله عز و جل یبغض القیل و القال و اضاعة المال و کثرة السؤال.
خداوند، قیل و قال، ضایع کردن مال و زیاده روی در سئوال را دشمن می دارد.
 
قصار الجمل، ص 305
{۲۸} بخششهای بی مورد
قال أمیرالمؤمنین علی (علیه السلام): الا و ان اعطاء المال فی غیر حقه تبذیر و اسراف و هو یرفع صاحبه فی الدنیا و یضعه فی الاخرة و یکرمه فی الناس و یهینه عند الله.
بخشش های بی جا مال و ثروت، اسراف و زیاده روی محسوب می شود و بخشنده آنرا در دنیا بالا می برد و در آخرت او را پائین می آورد، او را در بین مردم بزرگ جلوه می دهد، و نزد خدا خوار و سبک می کند.
نهج البلاغه، خطبه 126
{۲۹} اسراف عامل تنگدستی
 
قال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم:
السرف یورث الفقر.
اسراف فقر و تنگدستی می آورد.
مجموعة الاخبار، باب 171، حدیث 6
{۳۰} به اسراف کار رحم نمی شود
قال أمیرالمؤمنین علی (علیه السلام): ذر السرف فان المسرف لا یحمد جوده و لا یرحم فقره.
زیاده روی و اسراف را ترک کن زیرا بخشش اسراف کار مورد ستایش نیست و تنگدستی او هم مورد ترحم واقع نمی شود.
غرر الحکم 4: ص 34 ح 5188
{۳۱} زیاده روی در کار خیر
قال أمیرالمؤمنین علی (علیه السلام): الاسراف مذموم فی کل شیئ الا فی افعال الخیر.
زیاده روی در همه موارد بجز در کارهای نیک مورد نکوهش واقع شده است.
میزان الحکمة، ج 4، حدیث 8503
{۳۲} اسراف در صدقه
کان فی وصیة رسول الله صلی الله علیه و آله و سلّم لعلی (علیه السّلام): ... و اما الصدقة فجهدک حتی تقول قد اسرفت و لم تسرف
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم به حضرت علی علیه السلام وصیت فرمود:
... اما در دادن صدقه، کوشش کن تا جائیکه گمان بری اسراف کرده ای و حال آنکه اسراف نیست «یعنی در صدقه دادن اسراف معنا ندارد».
تنبیه الخواطر و نزهة النواظر «مجموعه ورام » جزء دوم، ص 91-92
{۳۳} اسراف هیچگاه پسندیده نیست
قال أمیرالمؤمنین علی (علیه السلام): کن سمحا و لا تکن مبذرا و کن مقدرا و لا تکن مقترا.
سخاوتمند باش ولی هرگز اسراف و زیاده روی مکن و ثروت خود را بر اساس اندازه گیری صحیح خرج کن و هیچوقت سختگیر نباش.
نهج البلاغه، کلمات قصار، شماره 33
{۳۴} سخاوت و اسراف
عن ابی محمد العسکری علیه السلام:
ان للسخآء مقدارا فان زاد علیه فهو سرف.
سخاوت اندازه ای دارد، چنانچه از حد بگذرد، اسراف محسوب می شود.
بحار الانوار، ج 78، ص 377
{۳۵} اسراف لشگر نادانی
وصیة الامام موسی بن جعفر (علیهما السلام) لهشام: یا هشام، جنود العقل و الجهل ... القصد و الاسراف.
امام کاظم علیه السلام در وصیت خود به هشام فرمودند: یکی از لشگریان عقل میانه روی و یکی از لشگریان جهل زیاده روی است.
تحف العقول، ص 300
{۳۶} مرگ بر اسراف
قال أمیرالمؤمنین علی (علیه السلام): ویح المسرف ما ابعده عن صلاح نفسه و استدراک امره.
وای بر اسراف کار که چه قدر از مصلحت خویش و رسیدگی به کار خود دور است.
میزان الحکمه ج 4، باب اسراف، حدیث 1
{۳۷} امام سجاد علیه السلام و اسراف
عن علی بن الحسین (علیه السلام): اللهم صلی علی محمد و آله و احجبنی عن السرف و الازدیاد.
از علی بن الحسین علیه السلام است که فرمود: خداوندا بر محمد و آل او درود فرست و مرا از اسراف و زیاده روی محافظت فرما.
صحیفه سجادیه، «دعاء 30»
{۳۸} کارهای بیهوده
عن النبی صلی الله علیه و آله و سلم:
یا علی اربعة یذهبن ضیاعا،:
الاکل علی الشبع و السراج فی القمر و الزرع فی السبخة و الصنیعة عند غیر اهلها.
از پیامبر گرامی نقل شده که به علی علیه السلام فرمود: چهار چیز هدر می رود:
1- خوردن بعد از سیری
2- روشن کردن چراغ در مهتاب «و جائی که روشن است »
3- زراعت در زمینی که شوره زار است.
4- نیکی کردن به کسی که لایق آن نیست.
من لا یحضره الفقیه، ج 4، ص 352 و 373 باب النوادر
{۳۹} بخشش در راه معصیت اسراف است
قال ابو عبدالله (علیه السّلام): من انفق شیئا فی غیر طاعة الله فهو مبذر و من انفق فی سبیل الخیر فهو مقتصد.
کسی که مالی را در غیر طاعت پروردگار بذل و بخشش نماید، اسرافکار است و هر کسی که در راه خیر مصرف کند میانه روی کرده است.
بحار الانوار، ج 75، ص 302
{۴۰} بخشش ناروا
فی تفسیر علی بن ابراهیم القمی و فی روایة ابی الجارود عن ابی جعفر علیه السلام و قوله عز و جل:
«و الذین اذا انفقوا لم یسرفوا و لم یقتروا» و الاسراف الانفاق فی المعصیة فی غیر حق.
در تفسیر علی بن ابراهیم قمی و در روایت ابی الجارود از امام باقر علیه السلام نقل شده که حضرت در مورد آیه «و الذین اذا انفقوا لم یسرفوا و لم یقتروا» فرمودند: بخشش در راه معصیت و بناحق، اسراف است.
تفسیر نور الثقلین، ج 4، سوره فرقان، ص 67.
{۴۱} اسراف کنندگان کیانند؟
عن الباقر علیه السلام:
المسرفون هم الذین یستحلون المحارم و یسفکون الدماء.
اسراف کنندگان کسانی هستند که محرمات «گناهان » را جایز می شمارند و دست به خونریزی می زنند.
میزان الحکمة، ج 4، حدیث 8491.
پایگاه اینترنتی انهار به نقل از پایگاه اطلاع رسانی حوزه

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -