انهار
انهار
مطالب خواندنی

بشارت دیدن رسول خدا و أمیرالمؤمنین (علیهما السلام) هنگام مرگ

بزرگ نمایی کوچک نمایی
بسم الله الرحمن الرحیم
بشارت دیدن رسول خدا و أمیرالمؤمنین (علیهما السلام) هنگام مرگ
    
حدیث دیدار:
عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ عُقْبَةَ عَنْ أَبِیهِ قَالَ: قَالَ لِی أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام): فَقَالَ یَا عُقْبَةُ
عده‌ای از اصحاب ما از سهل بن زیاد از ابن فضال از علی بن عقبه و او از پدرش نقل کرده است که گفت: امام صادق (علیه‌السلام) به من فرمود: ای عقبه:
لَا یَقْبَلُ‏ اللَّهُ‏ مِنَ‏ الْعِبَادِ یَوْمَ‏ الْقِیَامَةِ إِلَّا هَذَا الْأَمْرَ الَّذِی أَنْتُمْ عَلَیْهِ وَ مَا بَیْنَ أَحَدِکُمْ وَ بَیْنَ أَنْ یَرَى مَا تَقَرُّ بِهِ عَیْنُهُ إِلَّا أَنْ تَبْلُغَ نَفْسُهُ إِلَى هَذِهِ ثُمَّ أَهْوَى بِیَدِهِ إِلَى الْوَرِیدِ، ثُمَّ اتَّکَأَ؛ وَ کَانَ مَعِیَ الْمُعَلَّى فَغَمَزَنِی أَنْ أَسْأَلَهُ
خداوند روز قیامت جز همین مذهبی که شما دارید قبول نخواهند کرد. بین شما و بین صحنه‌هایی که دیدن آن سبب روشنایی چشم‌تان خواهد شد فاصله‌ای نیست جز این‌که جان‌تان به این‌جا برسد و با دست اشاره به حلق خود کرد.
(این جمله را فرمود) و سپس سکوت کرد. و معلی (بن خنیس) که با من بود دست مرا فشار داد که از آقا بپرس چه می‌بیند؟!
فَقُلْتُ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ إِذَا بَلَغَتْ نَفْسُهُ هَذِهِ فَأَیَّ شَیْ‏ءٍ یَرَى، فَقُلْتُ لَهُ بِضْعَ عَشْرَةَ مَرَّةً أَیَّ شَیْ‏ءٍ؛ فَقَالَ فِی کُلِّهَا یَرَى وَ لَا یَزِیدُ عَلَیْهَا، ثُمَّ جَلَسَ فِی آخِرِهَا فَقَالَ یَا عُقْبَةُ؛ فَقُلْتُ- لَبَّیْکَ وَ سَعْدَیْکَ
من گفتم: ای پسر رسول خدا بفرمایید وقتی جان به گلو برسد چه می‌بینید؟ پس تا ده بار سؤال کردم چه می‌بیند؟ پس امام در همه آن‌ها فرمود می‌بیند و چیزی اضافه نفرمود. سپس در آخر جلسه امام فرمود ای عقبه، گفتم گوش به فرمان شما هستم و خداوند پی در پی به شما سعادت دهد.
فَقَالَ أَبَیْتَ إِلَّا أَنْ تَعْلَمَ؟ فَقُلْتُ نَعَمْ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ إِنَّمَا دِینِی مَعَ دِینِکَ فَإِذَا ذَهَبَ دِینِی کَانَ ذَلِکَ کَیْفَ لِی بِکَ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ کُلَّ سَاعَةٍ وَ بَکَیْتُ؛ فَرَقَّ لِی
فرمود می‌خواهی به تو بگویم چه می‌بیند؟ گفتم: آری ای پسر رسول خدا، من شیعه و در دین شما هستم. اگر بر اثر جهالت، دینم را از دست بدهم چه کنم؟ هر لحظه که دستم به دامن شما نمی‌رسد. و با این حال گریه کردم. دل امام به حال من سوخت.
فَقَالَ یَرَاهُمَا وَ اللَّهِ؛ فَقُلْتُ بِأَبِی وَ أُمِّی مَنْ هُمَا؟ قَالَ ذَلِکَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی‌ الله‌ و‌ علیه‌ و‌ آله و سلّم) وَ عَلِیٌّ (علیه‌السلام)
پس فرمود: به خدا (در هنگام مرگ) آن دو نفر را می‌بیند. پس گفتم پدر و مادرم به فدایت آن دو نفر کیستند؟ فرمود آن دو نفر رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم) و أمیرالمؤمنین علی  (علیه‌السلام) هستند.
یَا عُقْبَةُ لَنْ تَمُوتَ نَفْسٌ مُؤْمِنَةٌ أَبَداً حَتَّى تَرَاهُمَا، قُلْتُ فَإِذَا نَظَرَ إِلَیْهِمَا الْمُؤْمِنُ أَ یَرْجِعُ إِلَى الدُّنْیَا، فَقَالَ لَا یَمْضِی أَمَامَهُ إِذَا نَظَرَ إِلَیْهِمَا مَضَى أَمَامَهُ
ای عقبه به خدا هیچ مؤمنی از دنیا نمی‌رود الّا این‌که رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم) و علی مرتضی (علیه السلام) را می‌بیند.
گفتم وقتی مؤمن آن دو را دید دلش می‌خواهد به دنیا باز گردد؟ فرمود: مؤمن تا آن دو نفر را ندیده نمی‌خواهد از دنیا دل بردارد ولی وقتی که آنان را دید، دل از دنیا می‌کند.
فَقُلْتُ لَهُ یَقُولَانِ شَیْئاً؟ قَالَ نَعَمْ یَدْخُلَانِ جَمِیعاً عَلَى الْمُؤْمِنِ؛ فَیَجْلِسُ رَسُولُ اللَّهِ (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم) عِنْدَ رَأْسِهِ وَ عَلِیٌّ (علیه السلام) عِنْدَ رِجْلَیْهِ، فَیُکِبُّ عَلَیْهِ رَسُولُ اللَّهِ (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم)
عرض کردم: آیا آن دو نفر با او سخن می‌گویند؟ فرمود: آری هر دوی آن‌ها کنار مؤمن (محتضر) حاضر می‌شوند. رسول اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم) بالای سر او و امیرالمؤمنان (علیه‌السلام) کنار پای او می‌نشینند. آن‌گاه رسول خدا صلی‌الله‌و‌علیه‌و‌آله (با مهربانی) به او می‌نگرد.
فَیَقُولُ یَا وَلِیَّ اللَّهِ أَبْشِرْ أَنَا رَسُولُ اللَّهِ إِنِّی خَیْرٌ لَکَ مِمَّا تَرَکْتَ مِنَ الدُّنْیَا، ثُمَّ یَنْهَضُ رَسُولُ اللَّهِ (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم) فَیَقُومُ عَلِیٌّ (علیه السلام) حَتَّى یُکِبَّ عَلَیْهِ فَیَقُولُ یَا وَلِیَّ اللَّهِ أَبْشِرْ أَنَا عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ الَّذِی کُنْتَ تُحِبُّهُ أَمَا لَأَنْفَعَنَّکَ.
سپس می‌فرماید: ای دوست خدا! بشارت که من رسول خدا هستم. من برای تو بهترم از آن چه که در دنیا گذاشته و آمده‌ای!
سپس رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم) بر می‌خیزد و امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) بالای سر محتضر می‌نشیند و می‌فرماید: ای دوست خدا! بشارت که من علی‌بن‌ابی‌طالب هستم. من همان هستم که در دنیا دوستم داشتی. اینک وقت آن رسیده که من نافع به حالت باشم.
ثُمَّ قَالَ إِنَّ هَذَا فِی کِتَابِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ؛ قُلْتُ أَیْنَ جَعَلَنِیَ اللَّهُ فِدَاکَ هَذَا مِنْ کِتَابِ اللَّهِ؟
قَالَ فِی یُونُسَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ هَاهُنَا؛
الَّذِینَ آمَنُوا وَ کانُوا یَتَّقُونَ؛   لَهُمُ الْبُشْرى‏ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ فِی الْآخِرَةِ لا تَبْدِیلَ لِکَلِماتِ اللَّهِ ذلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ.
سوره‌ی یونس، آیات ۶۳ و ۶۴.
بعد امام صادق (علیه‌السلام) فرمود: این جریان در کتاب خدا (قرآن) آمده است. گفتم: جانم به قربانت در کجای کتاب خدا آمده است؟!
فرمود: در سوره یونس آن‌جا که خدای عزّ و جلّ می‌فرماید:
کسانی که ایمان آورده و تقوا داشته‌اند؛    مژده در زندگی دنیا و آخرت از آن آن‌هاست. تبدیلی در کلمات خدا نیست. این، آن پیروزی بزرگ است.
    
نشانی روایت:
مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول ج ‏۱۳ ص۲۸۶.
همچنین در کتب زیر نیر آمده (البته در برخی نقل‌ها تفاوت اندکی دارد ولی انتهای حدیث یکسان است)
المحاسن ج‏۱ ص۱۷۵.
تفسیر العیاشی ج‏۲ ص ۱۲۵.
الکافی (ط - الإسلامیة) ج‏ ۳ ص ۱۲۸.
تأویل الآیات الظاهرة فی فضائل العترة الطاهرة ص ۲۲۴.
الوافی ج‏ ۲۴ ص ۲۴۷.
البرهان فی تفسیر القرآن ج‏ ۳ ص ۳۷.
مدینة معاجز الأئمة الإثنی عشر ج‏ ۳ ص ۱۰۶.
بحار الأنوار (ط - بیروت) ج‏ ۶ ص ۱۴۸ و ۱۸۵.
تفسیر نور الثقلین ج‏ ۲ ص ۳۱۰.
    

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -