انهار
انهار
مطالب خواندنی

وفات «امام الحرمين جويني» (478 ق)

بزرگ نمایی کوچک نمایی
ابوالمعالي عبدالملك بن عبداللَّه بن يوسف جُويني، ملقب به ضياءالدين، جامع اصول و فروع، كلام و تمامي فنون علمي و استاد امام محمد غزالي است. وي مدتي در مكه و مدينه مجاور بوده و تدريس مي‏كرد و به همين جهت به "امام الحرمين" مشهور گرديد. تمامي مسايل فقهي را موافق هر كدام از مذاهب چهارگانه كه سوال مي‏كردند، فتوا مي‏داد وي در زمان سلطنت الب ارسلان سلجوقي، رييس مدرسه‏ي نظاميه‏ي نيشابور شد و رياست علمي به او منتهي مي‏گرديد. امام الحرمين تا سي سال با كمال استقلال، تمامي امور محراب، منبر، تدريس، خطابه و مناظرات مذهبي و مذاكرات ديني را بر عهده داشت و تاليفات متعددي نگاشته است. الارشاد في اصول الدين، مدارك العقول و غنية المسترشدين از جمله آثار اوست. وفات او در نيشابور اتفاق افتاد. گويند كه بعدها جسدش را به كربلا منتقل نموده و در جوار پدرش دفن كردند.
مرحوم شیخ عباس قمی در این باره نوشته:
در اين روز، سنه 478، امام الحرمين (عبدالملك بن شيخ عبدالله جوينى ) شافعى استاد(غزالى ) و غيره در (نيشابور) وفات كرد و بعد از چندسال جنازه او را به (كربلا) حمل دادند و در نزد پدرش بخاك سپردند (ابن خلكان) گفته كه در روز فوت او بازارها را به بستند و منبر او را شكستند و شاگردان او كه قريب بچهارصد نفر بودند، دوات و قلم خود را شكستند ويكسال كامل ، عزاى او را گرفتند و نقل شده كه پدرش مادر او را كه جاريه بوده ازپول حلال خريده بود و از كسب يد خود او را طعام ميداد و چون (امام الحرمين) را متولدكرد باو وصيت كرد كه شير ديگرى را باو مده كه شير درطفل اثر دارد، اتفاقا وقتى مادرش كسالتى داشت و آنطفل ميگريست ، يكى از زنان همسايه بحال او رفت كرد و مقدارى شير باو داد، در اينحال پدرش وارد شد و چون برخوردن او، شير غير را اطلاع يافت همان وقت او را سرازيركرد و پيوسته دست بدلش كشيد تا آن شر را قى كرد و گفت: مردن طفل من آسانتر است بر من از فساد طبع او به شير غير.
گويند: گاهى در حين مناظره، فترتى براى (امام الحرمين ) حاصل ميشد، ميگفت: اين از بقيه همان شير است .
فقير گويد: مسلم است كه شير در طبيعت طفل خيلی اثردارد و در كلمات جامعه حكمتيه رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلّم) است كه (الرضاع يغير الطباع).
در باب فصاحت و بلاغت (حسن بصرى ) نقل شده كه مادرش (خيره) كنيز (ام سلمه) زوجه رسولخدا (صلی الله علیه و آله و سلّم) بود و گاهى كه (خيره ) پى حاجتى ميرفت و (حسن) ميگريست ، (ام سلمه ) پستان خود را در دهان او ميگذاشت و او را مشغول مي ساخت گاهى شير از پستانش بيرون ميامد و (حسن مى مكيد، لاجرم گفتند: حكمت وفصاحت او از بركت پستان (ام سلمه ) بوده .
در حال (شريك قاضى ) در غره ذى القعده ، دانستى كه لقمه حرام نيز تاءثيرغريبى دارد.

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -