انهار
انهار
مطالب خواندنی

استفتائات کسب های حرام- ورزش- آیت الله العظمی بهجت قدس سره

بزرگ نمایی کوچک نمایی
استفتائات کسب های حرام- آیت الله العظمی بهجت قدس سره
ورزش
فرق ورزش با لهو و لعب
سؤال1949. لطفا تفاوت و مرز ورزش را با لهو و لعب بیان فرمایید.
پاسخ: هر چه مناسبت با مجالس اهل فسوق داشته باشد، مورد لهو حرام است و هر چه غیر از آن باشد حرام نیست؛ گر چه کار لغو و بیهوده مطلقا مذموم است.
تماشاى مسابقات ورزشى
سؤال1950. تماشاى مسابقات ورزشى از تلویزیون و یا به صورت مستقیم، آیا مصداق لهو است؟
پاسخ: کار لغو و بیهوده است و اگر مشتمل بر مفسده باشد ـ مثل ریبه در دیدن نامحرم به صورت نیمه عریان ـ ، مصداق لهو حرام است.
ضربات و جراحات در حین تمرین
سؤال1951. برخى از ورزش‏ها و آمادگى‏هاى جسمى، مستلزم وارد آوردن ضربات سختى است که حتى ممکن است منجر به جراحت شود، آیا چنین ورزش‏هایى جایز است؟ و آیا چنین جراحاتى موجب دیه مى‏گردد؟ اگر طرفین به چنین ضرباتى رضایت داشته باشند، چه حکمى دارد؟
پاسخ: چنین ورزش‏هایى حرام است ولو رضایت طرفین باشد و موجب دیه هم مى‏شود.
اتومبیل رانى و موتورسوارى
سؤال1952. ورزش‏هایى چون موتورسوارى و اتومبیل رانى چه حکمى دارد؟
پاسخ: اگر خطر و ضررى نداشته باشد، جایز است.
ورزش یوگا از منظر شرع
سؤال1953. ورزش یوگا از نظر شرعى چه حکمى دارد؟
پاسخ: اگر ضرر نداشته باشد، اشکال ندارد.
ورزش بانوان
سؤال1954. از نظر شرعى ورزش بانوان چه حکمى دارد؟ و اعزام ورزشکاران زن به خارج از کشور براى شرکت در مسابقات ورزشى جایز است؟
پاسخ: این گونه امور جایز نیست.
سؤال1955. ورزش کردن خانم‏ها در معابر عمومى و نیز نشان دادن ورزش آن‏ها از تلویزیون چه حکمى دارد؟
پاسخ: هر چه زمینه ساز فساد است، حرام است.
دوچرخه سوارى و اسب سوارى زنان
سؤال1956. آیا زنان مى‏توانند در ملاء عام دوچرخه سوارى و اسب سوارى کنند؟
پاسخ: هر چه زمینه‏ساز فساد است، حرام است.
قتل در اثر ورزش
سؤال1957. اگر در اثر ورزشى ـ مثل بُکس یا کاراته ـ یکى از ورزش‏کاران تلف شود، چه نوع قتلى محسوب مى‏شود؟
پاسخ: اگر قصد قتل داشته باشد، قتل عمد محسوب مى‏شود وگرنه شبه عمد است.

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -