انهار
انهار
مطالب خواندنی

احكام تَخَلّی (ادرار و مدفوع كردن)

بزرگ نمایی کوچک نمایی

مسأله 56- انسان به هنگام تخلّی و موارد ديگر، واجب است عورتِ جلو و پشت خود را از كسی كه مكلّف است ـ هرچند مثل خواهر و مادر با او محرم باشد ـ بپوشاند و نگاه آن‌ها به عورت ديگری حرام است. از ديوانهٔ مميّز، نيز بچه‌ای كه خوب و بد را میفهمد، بايد عورت خود را بپوشاند؛ ولی زن و شوهر لازم نيست عورت خود را از يكديگر بپوشانند.

مسأله 57- برای پوشاندن عورت، چيز مخصوصی لازم نيست؛ حتی اگر با دست و غير آن ـ مانند آب كدر، تاريكی، رفتن به جايی كه عورت دیده نشود ـ مانع ديدن شود، كفايت میكند.

مسأله 58- هنگام تخلّی بايد طرف جلوی بدن، يعنی شكم و سينه رو به قبله يا پشت به قبله نباشد و در اين حكم، بين خانه و صحرا فرق نيست.

مسأله 59- اگر موقع تخلّی طرف جلوی بدن كسی رو به قبله يا پشت به قبله باشد و عورت را از قبله بگرداند، كفايت نمیكند و چنانچه جلوی بدن او رو به قبله يا پشت به قبله نباشد، به احتياط واجب عورت را رو به قبله يا پشت به قبله نكند.

مسأله 60- هنگام تطهير‌ِ مخرج ادرار و مدفوع، رو به قبله و پشت به قبله بودن اشكالی ندارد؛ ولی اگر هنگام استبراء، ادرار از مخرج بيرون آيد، در اين حال، رو به قبله يا پشت به قبله بودن، حرام است.

مسأله 61- اگر برای آنكه نامحرم او را نبيند، ناچار شود كه رو به قبله يا پشت به قبله قرار گيرد، میتواند رو به قبله يا پشت به قبله قرار گيرد؛ نيز چنانچه از جهت ديگر ناچار باشد كه رو به قبله يا پشت به قبله قرار گيرد، مانعی ندارد و اگر ناچار باشد كه رو به قبله يا پشت به قبله قرار گيرد، به هر طرف كه قرار گيرد، جايز است، هرچند احتياط اين است كه پشت به قبله قرار گيرد.

مسأله 62- به احتياط واجب، بچه را هنگام تخلّی رو به قبله يا پشت به قبله قرار ندهند؛ ولی اگر خود بچه قرار گيرد، جلوگيری از او واجب نيست، هرچند بهتر است.

مسأله 63-در ساختمانی كه دستشويی آن، رو به قبله يا پشت به قبله ساخته شده (از روی عمد باشد، يا اشتباه، يا ندانستن مسأله) بايد به گونه‌ای قرار گيرد كه رو به قبله يا پشت به قبله نباشد.

مسأله 64- اگر قبله را نمیداند، بايد با جست‌وجو آگاه شود و چنانچه راهی برای آگاهی نيست، در صورت ضرورت، به هر طرف قرار گيرد، اشكالی ندارد. در هواپيما و قطار نيز بايد به همين حكم عمل شود.

مسأله 65- در چند مكان تخلّی (ادرار يا مدفوع) حرام است: 1- در كوچه‌های بن بست، در صورتی كه صاحبانش اجازه نداده باشند؛ يا اجازهٔ آن‌ها بیاثر باشد؛ همچنين در كوچه‌ها و راه‌های عمومی كه مسير مردم و سبب ضرر به عابر يا آلوده شدن هوای محيط زيست باشد. 2- در ملک كسی كه اجازه تخلّی نداده است. 3. در جايی كه برای افراد مخصوصی وقف شده است؛ مانند برخی از مدرسه‌ها. 4- كنار قبر مؤمن و هر مكانی كه سبب بیاحترامی به مؤمن يا هتک حرمتِ يكی از مقدّسات دين شود.

مسأله 66- مخرج ادرار، با غير آب پاک نمیشود و مرد اگر پس از تمام شدن خروج ادرار يک‌مرتبه بشويد، كافی است؛ ولی زن و كسی كه ادرارش از غير مجرای طبيعی میآيد، به احتياط واجب دو مرتبه بشويند.

مسأله 67- مخرج مدفوع در سه صورت فقط با آب پاک میشود: 1- نجاست ديگری ـ مانند خون ـ همراه مدفوع بيرون آمده باشد. 2- نجاستی از بيرون به مخرج مدفوع رسيده باشد. 3. اطراف مخرج بيش از مقدار معمول آلوده شده باشد. در غير اين سه صورت، میتوان مخرج را با آب شست؛ يا به دستوری كه بعداً گفته میشود با پارچه، سنگ، كاغذ و مانند اين‌ها پاک كرد، هرچند شستن با آب بهتر است.

مسأله 68- اگر مخرج مدفوع با آب شسته شود، بايد چيزی از مدفوع در آن نماند؛ ولی ماندن رنگ و بوی آن مانعی ندارد و چنانچه با شستن بار نخست، ذره‌ای از مدفوع در آن نماند، دوباره شستن لازم نيست.

مسأله 69- هرگاه با سنگ، كلوخ، كاغذ، پارچه و مانند اين‌ها مدفوع از مخرج برطرف شود، هرچند پاک شدنش محلّ تأمّل است، نماز خواندن مانعی ندارد و چنانچه چيزی هم به آن برسد، نجس نمیشود و ذرّه‌های كوچک و لزج بودن محل، اشكال ندارد.

مسأله 70- لازم نيست با سه قطعه سنگ، يا سه قطعه پارچه مخرج را پاک كنند، بلكه با اطراف يک قطعه سنگ يا يک قطعه پارچه يا استخوان هم كافی است، بلكه اگر با يک مرتبه هم مدفوع برطرف شد، كفايت میكند.

مسأله 71- پاک كردن مخرج مدفوع با چيزهايی كه احترام آن‌ها لازم است ـ مانند كاغذی كه اسم خدا، پيامبران و ائمه: بر آن نوشته شده ـ معصيت و حرام است، هرچند مخرج پاک میشود. در پاک شدن مخرج با سرگين نیز اشكال است و اگر پاک كند، نمیتواند نماز بگزارد.

مسأله 72- اگر شک كند كه مخرج را تطهير كرده يا نه، اگرچه هميشه پس از ادرار يا مدفوع فوراً تطهير میكرده، بايد خود را تطهير كند.

مسأله 73. اگر پس از نماز شک كند كه پيش از نماز مخرج را تطهير كرده يا نه، نمازی كه خوانده صحيح است؛ ولی برای نمازهای بعد بايد تطهير كند.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  
 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -