انهار
انهار
مطالب خواندنی

آثار و برکات عزاداری برای امام حسین (علیه السلام)

بزرگ نمایی کوچک نمایی
در روایات و سيره حضرات معصومين (علیهم السلام) تأکيد فراواني بر عزاداري‌ شده است. علّت اين امر نيز آن است که عزاداري، رمز بقاء تشيّع است.
فوائد، آثار و برکات فراوان برگزاري مجالس عزاداري و اهتمام به آن:
اوّل: آمرزش گناهان
اوّلين نتیجه عزاداري‌، آمرزش گناهان است. طبق روایات، اگر کسی وارد جلسه عزای امام حسین (علیه السلام) شود و عزاداری کند، گناهان او آمرزیده می‌شود.[1] چنانکه از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلّم) و ائمّه طاهرین (علیهم السلام) رواياتی در اهميّت عزاداري و اينکه گریه بر مصائب اهل بیت (علیهم السلام) بهشت را واجب مي‌گرداند، وارد شده است. بحمدالله همیشه جلسات عزاداري رونق داشته و سزاوار نیست کسی خود را از فيض آن و نتایج مفید آن محروم سازد.
دوّم: ثواب فراوان
در روايات معصومين (علیهم السلام) براي عزاداري‌ و زيارت امام حسين (علیه السلام)، ثواب حج و عمره بيان شده است.[2] حتّي در روايات آمده است که افضل از همه اعمال است.[3] همچنين در روایات فرموده‌اند ثواب عزاداری‌ و زیارت ابی عبدالله الحسین (علیه السلام) مانند آن است که خداي سبحان را در عرش زیارت کند.[4] البته خداوند متعال مجسّم نیست که روی عرش و کرسي بنشیند. پس معنای عرش خدا، استیلای خداوند بر عالم وجود است و این روايت از باب کنایه و تأکید بیان شده است. بر این اساس، ثواب زیارت امام حسین (علیه السلام)، از دور یا نزدیک، مانند آن است که اگر پروردگار متعال عرشی داشت و شما می‌توانستید خدا را زیارت کنید، از چنان ثوابي بهره‌مند مي‌شديد.
تحلیل آمرزش گناهان و اعطای ثواب در عزاداری
همان‌طور که بیان شد، عزاداری و گریه برای امام حسین (علیه السلام) یکی از اسباب آمرزش گناهان  است و ثواب‌ها و پاداش‌های شگفت‌آوری نیز برای آن وضع شده است. تحلیل این مطلب آن است که عزادار امام حسین (علیه السلام) باید با آن حضرت رابطه عاطفی برقرار کند؛ به این معنا که به اندازه عشق و محبّتی که به ایشان و شعائر حسینی دارد، از گناهانش افسرده و ناراحت بوده، به پیروی از اهل بیت (علیهم السلام) علاقه داشته باشد. پس، به تعبیر دیگر، معنای روایت چنین می‌شود که: اگر کسی برای عزاداری امام حسین (علیه السلام) وارد جلسه عزا شد و توبه کرد و از گناهان خود پشیمان شد، گناه او هرچه بزرگ و فراوان باشد، آمرزيده مي‌شود.
بنابراين برقراری رابطه عاطفی و رابطه عملی با امام حسین (علیه السلام)، نوعی توبه به شمار می رود و طبق تصریح قرآن کريم، گناه هرچه بزرگ و فراوان باشد، با توبه، ‌آمرزيده مي‌شود:
«قُلْ يا عِبادِيَ الَّذينَ أَسْرَفُوا عَلى‏ أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَميعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحيمُ»[5]
توبه حقیقی، عبارت از سرافکندگی در محضر حق‌تعالی و خجالت‌زدگی از اهل بیت (علیهم السلام) است که ناظر بر اعمال انسان هستند. چنین توبه‌ای ثوابی بیشتر از حجّ و عمره و حتی بیش از زیارت ابی عبدالله الحسین (علیه السلام) دارد و در تعالیم دینی بسيار حائز اهميّت است. لذا اینکه در روایات می‌خوانیم گریه برای مظلومیّت امام حسین (علیه السلام) موجب آمرزش گناهان است، به این معناست که اگر کسی عزاداری کند، به شرط آنکه به اندازه عشق به امام حسین (علیه السلام)، رابطه عاطفی و عملی با آن حضرت پیدا کند، بالاترین ثواب‌ها را مي‌برد و پروردگار عالم به خاطر این عزاداری، گناهان او را مي‌آمرزد.
جلسات عزاداري به خصوص مجالس دهه اوّل محرّم، فرصت مناسبی براي برقراري رابطه عملی و عاطفی با امام حسين (علیه السلام) است؛ لذا انسان در دهه اوّل محرم می‌تواند علاوه بر عشقی که به امام حسین (علیه السلام) دارد، یک رابطه مفید و ثمربخش هم با آن امام بزرگوار برقرار کند.
نقش تأثیرگذار عمل نیکو در تثبیت ایمان
شخصي به نام ابو دعامه نقل مي‌کند در زمان بيماري امام هادي (علیه السلام) که منتهي به شهادت ايشان شد، براي عيادت خدمت آن حضرت رفتم. وقتي مي‌خواستم از نزد ايشان مرخّص شوم، حضرت فرمودند: تو با عيادت خود بر من حقّي پيدا کردي، دوست داري در ازاي آن يک روايت برايت نقل کنم؟ راوي می‌گوید: اظهار خرسندي ‌کردم. سپس آن حضرت فرمودند: پدرم از پدرش از پدرانش، از جدّم رسول خدا«ص» نقل فرمود: «الْإِيمَانُ مَا وَقَرَ فِي الْقُلُوبِ وَ صَدَّقَتْهُ الْأَعْمَالُ»[6] یعنی تشیّع و ایمان، آن است که از نظر دل، شیعه باشید و عمل شما کاشف از آن عقيده باشد.
بحمدالله در زمان حاضر، مردم، از نظر عقیده، وضعیّت مطلوبی دارند، امّا آنچه نيازمند توجّه بيشتر است، عمل بر طبق عقيده است که به آن رابطه عاطفی می‌گوییم.
لزوم سرمشق گرفتن از درس‌های اخلاقی عاشورا
در مجالس عزاداری بايد توجّه شود که امام حسین (علیه السلام) در روز عاشورا، در آن بحبوحه جنگ، نماز خواندند، پس شیعه ايشان هم باید به نماز اهمیت بدهد. در عزاداری‌ها مي‌فهميم که امام حسین (علیه السلام) به خاطر دین، همه هستي خود، حتی بچه شیرخوار را در راه خدا فدا کردند، پس ما نيز بايد درباره دين، از هيچ کوششي دريغ نکنيم و در رابطه با ديگران، ایثار و گذشت و فداکاری داشته باشیم. امام حسین (علیه السلام) برای احياي تشیّع، تلاش کردند، ما نيز بايد با عمل و رفتار خود، تشیّع را سربلند کنیم. وقتي اينگونه رفتار کرديم، مسلّماً ثواب اين عزاداري بالاترينِ ثواب‌هاست. از وقتي کسي وارد مجلس عزاداري امام حسین (علیه السلام) مي‌شود، به‌خاطر توبه و رابطه عاطفي با آن حضرت، گناهان او مي‌ريزد و بالاترين ثواب‌ها را که از حج و عمره نيز بالاتر است، مي‌برد.
بنابراين، حتی در یک شبانه روز یا یک جلسه عزا، انسان مي‌تواند جدّاً خود را اصلاح کند و با برقراري رابطه عاطفي با امام حسين (علیه السلام)، در قيامت همراه با آن حضرت زير لواي حمد رفته، از آب کوثر بنوشد تا سایر مردم از حساب و کتاب فارغ شوند، سپس با امام حسين (علیه السلام) به بهشت برود.
سوّم: دستیابی به حسن عاقبت
فایده سوم عزاداری، عاقبت به خیری است. به عبارت ديگر، دست عنايت امام حسین (علیه السلام) روی سر عزاداران قرار می‌گیرد و به این واسطه، از عاقبت سوء و سرنوشت بد، مصون و در امان خواهند ماند. حسن عاقبت سه معنا دارد: اوّل اینکه ذلت بعد از عزت پیدا نمی‌کند. دوّم اينکه تا آخر عمر، حالت انحراف برای او  پديد نمي‌آيد و سوّم اينکه هنگام مرگ، اهل بیت (علیهم السلام) را می‌بیند، آن بزرگواران به فریاد او می‌رسند و او نزد ايشان سربلند است. جلسات عزاداري، هر سه معناي حسن عاقبت‌ را براي عزاداران پدیدار می‌سازد. به تجربه هم اثبات شده افرادی که با مسجد، روحانیّت و جلسات عزاداري رابطه دارند، عاقبت به خير مي‌شوند.
حسن عاقبت، از دنيا و آنچه در دنیاست، ارزش‌مندتر است. اينکه انسان بعد از عمري عزّت، ذليل شود، يا پس از عمري دين‌داری، با یک شبهه، دچار انحراف گردد و به تشیّع شک کند، يا هنگام مرگ، معصومين (علیهم السلام) به بالین او نيايند، خسارت بزرگی است و عزاداري‌، رافع این خسارات است.
چهارم: ابقاي اسلام و احياي تشيّع
فایده چهارم عزاداری، که از فوايد قبلي بالاتر و ارزشمند‌تر است، این است که عزاداری، عامل بقای اسلام و احیای تشیّع است. امام حسین (علیه السلام) براي احياي اسلام و تشيّع به کربلا آمدند. در آن زمان، اسلام در خطر و تشیع در حال نابودي بود و شيعيان نمي‌توانستند ابراز عقيده کنند، امّا شهادت امام حسین (علیه السلام) ورق را برگرداند؛ اسلام باقي ماند و تشيّع زنده شد. در واقع، زحمات رسالت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلّم) در تبليغ اسلام و معرفي تشيّع که پس از جريان نامبارک سقیفه بنی ساعده، در حال از بين رفتن بود، زنده شد. در آن دوران، حتّي اميرالمؤمنين (علیه السلام) چه قبل از خلافت و چه بعد از آن، به شدّت در تنگنا بودند. پس از ايشان نیز امام مجتبي (علیه السلام) تنها بودند و بدین سبب محبور به صلح با معاويه شدند. امام حسين (علیه السلام) تا زمان مرگ معاويه، به صلح برادر خویش پاي‌بند بودند. امّا پس از آن و با روي کار آمدن يزيد که عهدشکنی آشکاری بود، اقدام به قيام کردند، زيرا مي‌دانستند با وجود يزيد، بايد فاتحه اسلام را خواند، لذا فرمودند: اگر کسی مثل یزید حاکم باشد، اسلام نابود مي‌شود: «عَلَى الْإِسْلَامِ السَّلَامُ إِذْ قَدْ بُلِيَتِ الْأُمَّةُ بِرَاعٍ مِثْلِ يَزِيد»[7]
لذا قیام کردند و طبق گواهی تاریخ، پس از شهادت ایشان، طولی نکشید که ریشه بنی‌امیّه خشکید و اسلام عزیز باقی ماند. از این جهت، تردیدی وجود ندارد که بقای اسلام و احیای تشيّع مرهون شهادت امام حسين (علیه السلام) است. امّا آن شهادت و آثار عظیم آن سزاوار نبود که در کربلا تمام شود. آن امام بزرگوار نیز توجّه داشتند که موج کربلا بايد در جهان اسلام سراسري شود؛ لذا خاندان و فرزندان را نيز به همراه خود بردند. در آستانه مسافرت، محمد بن حنفيّه گفت: اگر شما براي شهادت مي‌رويد، چرا زنان و کودکان را مي‌بريد؟ فرمودند: «إِنَّ اللَّهَ قَدْ شَاءَ أَنْ يَرَاهُنَّ سَبَايَا»[8]
یعنی اینها ادامه دهنده رسالتی هستند که با شهادت آغاز می‌شود. بر این اساس، پس از عاشورا، و شهادت امام، نوبت به حضرت زینب (سلام الله علیها) و اهل بیت امام حسین (علیه السلام) رسيد که با اسارت خود،‌ موج شهادت امام (علیه السلام) و وقايع کربلا را سراسري کنند.
اسارت اين خانواده، موجي در عالم اسلام ايجاد کرد. پس از اسارت نيز با عزاداري، به خصوص توسّط ساير ائمّه معصومين (علیهم السلام) موج شهادت، عالم‌گير شد. در واقع، حرکت حسيني، ابتدا با اسارت خاندان رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلّم) و سپس با عزاداري شیعیان، جاودان و سراسري ‌شد و هميشه باقی خواهد ماند. از این رو مي‌توان گفت: شهادت، اسارت و عزاداري در يک راستا هستند.
به عبارت دیگر، استمرار عزاداری، تا روز قیامت، سبب و عامل بقای اسلام و احياي تشیّع است. بنابراين اگر ثواب آن از حج و عمره بالاتر باشد، تعجّب ندارد.
تأکيد مکرّر تعالیم دینی بر عزاداري نیز به خاطر نقش مؤثر آن بر بقای تشيّع است. در روايات مي‌خوانيم کسانی که به عزاداری اهمیت می‌دهند، مانند اصحاب اباعبدالله در روز عاشورا هستند. امام حسین (علیه السلام) به اصحاب خود فرمودند: مثل شما نیامده و نخواهد آمد. حال اگر کسي در اين مجالس شرکت کند، مثل اصحاب امام حسین (علیه السلام) می‌شود. مثلاً عزاداران می‌توانند با شرکت در عزاداری، حالت توبه و انابه پیدا کنند و مثل حرّ، فايده اوّل، یعنی آمرزش گناهان را ‌ببرند.
پنجم: استجابت دعا
از ديگر فوائد عزاداري، استحابت دعا است. بحث دعا و استجابت آن در جلسات عزاداري مفصّل است و ان‌شاء‌الله در آينده به آن خواهيم پرداخت و در اين جلسه، صرفاً به بيان يک نمونه از موارد متعدّد استجابت دعا در مجالس عزاداري بسنده مي‌کنيم: مرحوم آیةالله دستغیب نقل مي‌کنند: در شیراز حصبه آمده بود و بسیاری از افراد مبتلا شده بودند. در آن زمان، حصبه دارويي نداشت و همه دم مرگ رفته بودند. آقای دستغیب از قول یکی از افرادی که خانواده او دچار حصبه شده بودند، نقل می‌کنند که گفته بود: روزي همسايه ما جلسه روضه داشت. من به آن جلسه رفتم و برای امام حسین (علیه السلام) گریه کردم و از حضرت زهرا (سلام الله علیها) شفای زن و بچه‌ام را خواستم. وقتی به خانه آمدم، دیدم که زن و بچه‌ام نشسته و غذا می‌خورند و سالم هستند. تعجب کردم. دخترم گفت: پدر جان، حضرت زهرا«س» در اين اتاق آمدند و سیاه‌پوش بودند. وقتي نشستند، به امام حسین (علیه السلام) گفتند: روی سر اینها دست بکش تا خوب شوند. امام حسین (علیه السلام) روی سر ما دست کشیدند و همه خوب شدیم، اما روی سر مادر دست نکشیدند. حضرت زهرا (سلام الله علیها) فرمودند: چرا روی سر مادرشان دست نکشیدی؟ امام حسین (علیه السلام) فرمودند: مادر جان! او نماز نمی‌خواند. فرمودند: شوهرش شفاي آنها را از من خواسته است، پس روی سر او هم دست بکش. پس آن حضرت روی سر مادرم دست کشیدند و او هم خوب شد.
اين وقايع به تجربه اثبات شده و حاکي از عنایت خاص معصومين (علیهم السلام) به عزاداران است.
دعا برای فرج و دعا به نظام جمهوری اسلامي
به تناسب بحث دعا، لازم است يادآوري ‌و تقاضا کنم که در وضع فعلی، به جمهوری اسلامی دعا کنید. همین‌طور که در ایام پیش رو و در جلسات عزاداری برای حوائج خودتان دعا می‌کنید، برای این نظام مقدس هم دعا کنید. نظام جمهوری اسلامی، همان‌طور که قبلاً نیز بارها متذکر شده‌ام، مبتلا به سه فساد اقتصادی، اخلاقی و اداري است و رفع این مفاسد هم بسیار مشکل است. از این رو بهبود این وضعیّت و بهبود وضعیّت زندگی مردم نیاز به دعا دارد.
همچنين در عزاداري‌ها، دعا براي سلامتي حضرت ولیّ عصر«عج» و تعجيل در ظهور آن حضرت فراموش نشود تا انشاء الله مورد نظر لطف آن حضرت قرار گيريد.
سابقه عزاداري توسط اهل‌بيت (علیهم السلام)
ائمه طاهرین (علیهم السلام) علاوه بر اصرار و پافشاری بر برگزاری عزاداری، خود نیز به ذکر مصیبت می‌پرداختند. مثلاً امام صادق (علیه السلام) روضه می‌خواندند، اما معمولاً غير مستقيم بود؛ در فرصت‌ها گریه می‌کردند و عطش یا سایر مصائب کربلا را یادآوری می‌فرمودند.[9] امام سجّاد (علیه السلام) وقتي آب و غذا مي‌ديدند، گريه مي‌کردند و مي‌فرمودند: ابا عبدالله را گرسنه و تشنه کشتند.[10] ائمّۀ طاهرين (علیهم السلام) در جلسات عزاداري نيز به شدّت گريه مي‌کردند و مدّاح هرچه سعي مي‌کرد روضه را تمام کند، آنها با اصرار مي‌فرمودند باز هم ادامه بده.[11]
 
پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلّم) خود نيز برای امام حسين (علیه السلام) گريه مي‌کردند و روضه مي‌خواندند. آن حضرت وقتي امام حسين (علیه السلام) را مي‌ديدند، او را روي دامن خود مي‌نشاندند، گلوي او را مي‌بوسيدند و برخي از اوقات، روضه آن حضرت را مي‌خواندند که چگونه کشته مي‌شود.[12] امیرالمؤمنین، حضرت زهرا و ائمّه اطهار (علیهم السلام) چنين روشي داشته‌اند.
واکنش تاريخي بدخواهان تشیّع نسبت به عزاداری
در طول تاريخ، بدخواهان تشیّع و به خصوص بنی امیّه و بنی عباس، تشکیل مجالس عزاداري را ممنوع کرده، مانع زيارت کربلا می‌شدند؛ زیرا آنان به خوبی دریافته بودند که عزاداري، مايه بقا و حیات تشيّع است. حتی در روایات می‌خوانیم که امام صادق (علیه السلام) هرگاه مدّاحي می‌دیدند، جلسه عزا به پا می‌کردند؛ بین زنان و مردان پرده مي‌کشیدند‌ و مداح روضه‌خواني مي‌کرد و زنان و مردان گريه مي‌کردند. روزي هم جاسوسان خليفه با شنيدن صداي گريه و زاري درب منزل آن حضرت آمدند و یکی از افراد خانه براي آنکه مأموران به داخل خانه نريزند و اذيت نکنند، با ترفندی آنها را رد کرد. 
در زمان پهلوی هم در راستای اجراي دستورات انگلیس، عزاداری ممنوع شد. در آن دوران، مبارزه با روحانيّت، مساجد و حسينيه‌ها و مخصوصاً عزاداري‌ها در دستور کار پهلوی و ایادی او قرار داشت. در واقع، هدف بیگانگان براندازي تشيّع بود و رسيدن به اين هدف، مستلزم تعطیلی رمز بقاي آن، يعني عزاداري‌ بود. امّا در همان دوران نیز با وجود خفقان شديد، علما و بزرگان، آشکارا یا مخفيانه مجالس عزاداري برگزار ‌کردند و مانع تعطیلی این فیض عظیم شدند. پهلوی هم طولی نکشید که با عاقبت عبرت آموزی نابود شد؛ او را به جزيره‌اي منتقل کردند و يک بيماري واگيردار گرفت. نقل می‌کنند در روزهاي آخر عمرش، از دور تکّه نانی در مقابل او مي‌انداختند تا بخورد و به او نزدیک نمی‌شدند.
لزوم برگزاری عزاداري به شيوه سنّتي و پرهيز از افراط و تفريط
مطلبی که نیاز به توجه جدی، به خصوص از سوی روحانيّت و جوانان دارد، این است که باید در عزاداری سوژه و بهانه به دست معاندان تشیّع ندهند. عزاداري باید به روش سنّتي که ائمه طاهرین«ع» داشتند و در زمان ما مراجع و علما و بزرگان دارند، برگزار شود. برگزارکنندگان جلسات باید از افراط و تفريط بپرهيزند و برای رسانه‌های بیگانه سوژه تهیه نکنند.
اصل عزاداری با سخنرانی، ذکر مصیبت، گریه کردن، سینه زدن و آنچه عرف مردم به آن عزاداري مي‌گويند، حتماً بايد باشد، امّا افراط و تندی که هميشه بد بوده و در زمان ما بدتر است، بايد نباشد.
در زماني که دشمن به دنبال موقعيّت و سوژه براي کوبيدن و تمسخر تشيّع مي‌گردد، نبايد بهانه دست او داد. گاهي ديده مي‌شود در سايت‌ها و خبرگزاري‌ها، به‌خاطر رفتار برخي از جوانان در عزاداري‌ها، به شيعه توهين مي‌کنند، لذا بايد همگان مواظب باشند در عين اهتمام به عزاداري که رمز بقاي تشيّع است، از انجام کارهايي که موجب وهن تشيّع است، بپرهيزند.
در طول تاريخ، زحمات فراواني کشيده شده تا تشيّع به دست ما برسد و ما بايد مواظب باشيم با رفتار خود، به تشيّع ضربه نزنيم.
ضرورت تحکیم بنیه اعتقادی
آنچه در این مبحث توجه جدی می‌طلبد، این است که اگرچه اعتقادات تشیّع ریشه‌دار و مستحکم است، امّا متأسفانه جامعه و به خصوص جوانان، آن‌طور که شایسته است، در جهت تحکیم مبانی اعتقادی تلاش نمی‌کنند. حاصل کوتاهی در تقویت بنیه اعتقادی، تأثیر شبهات رنگارنگ بر ذهن و فکر جوانان است. به خصوص در زمان ما که زمان شبهه شده است و متأسّفانه بدخواهان تشیّع، بسیار  پرکارند و هر روز براي تشيّع، برای ولایت و برای عزاداري به شبهه‌پراکني می‌پردازند. امروز معاندان تشیّع با جنگ نرم به مصاف تشیّع آمده‌اند و به طرز مرموز و زیرکانه‌ای در دانشگاه‌ها و در بین جوانان شبهه‌افکنی می‌کنند. کار به جایی ‌رسیده که در شب عید غدیر، یک مقاله بی‌ادب در یک روزنامه بی‌ادب منتشر شد که در آن، نصب اميرالمؤمنين (علیه السلام) از جانب پيامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلّم) به خلافت، انکار شد. نظیر این شبهات زياد مطرح می‌شود، به خصوص این‌گونه حرکت‌هاي انحرافي در آستانه محرّم بیشتر می‌شود تا جوانان نسبت به شرکت در جلسات عزاداری، سرد و بی‌انگیزه شوند. لذا همه باید مواظب باشند و همه باید برای تحکیم و تقویت اعتقادات خود و اطرافیان بکوشند.
بیانات اخلاقی حضرت آیةالله العظمی مظاهری (مدّظلّه) به مناسبت حلول ماه محرم

[1] تفسير القمي، ج 2، ص 292؛ بحار الانوار، ج 45، ص 257
[2] كامل الزيارات، ص 156
[3] كامل الزيارات، ص 146
[4] كامل الزيارات، ص 147
[5] زمر / 53
[6] بحار الأنوار، ج 50، ص 208
[7] اللهوف، ص 24
[8] اللهوف، ص 65
[9] مصباح المتهجّد، ج 2، ص 782
[10] مثير الاحزان، ص 115
[11] کامل الزيارات، ص 104 و 105
[12] الإرشاد، ج ‏2، ص 131؛ الطبقات الكبرى، ج ‏10، ص 423 تا 431

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -