انهار
انهار
مطالب خواندنی

حکم خوردن شراب به دستور پزشک (مرجع تقلید آیةالله سیستانی)

بزرگ نمایی کوچک نمایی
سوال با عرض سلام. پزشک برای درمان بیماری من خوردن مقداری شراب را تجویز کرده.ا گر نخورم بیماریم بگفته پزشک درمان نمیشود. باتوجه باینکه شراب حرام میباشد وظیفه من چیست؟
مرجع تقلید: حضرت آیت الله العظمی سیستانی(مدظله)
 
جواب: سلام علیکم؛ بزرگوار دکتر اشتباه گفته و او فردی متشرّع و دانا نیست زیرا خداوند شفا و بهبودی را در حرام قرار نداده است لذا به چند حديث در اين رابطه اشاره مي شود:
1. پيامبر گرامي اسلام مي فرمايند: «در چيزهاي حرام، هيچ شفائي نيست». «شفاي شما در چيزهايي كه بر شما تحريم شده، قرار داده نشده است».
بحارالأنوار، ج57، ص162.
2. از حضرت امام صادق ـ عليه السلام ـ در رابطه با اثر دارويي شراب پرسيدند، آن حضرت فرمود: «به درستي خداي عزّوجلّ در چيزي كه آن را حرام كرده، دواء و شفائي قرار نداده است».
بحارالأنوار، ج59، ص86، به نقل از طبّ الائمه، ص32.
3. ابن ابي يعفور به امام صادق ـ عليه السلام ـ عرض كرد: به مرضي مبتلا هستم كه هر وقت شدّت مي كند، قدري نبيذ (شراب انگور) مي آشامم، درد ساكن مي شود. امام ـ عليه السلام ـ فرمود: «نياشام. به درستي كه حرام است و جز اين نيست كه از شيطان است و مي خواهد تو را به حرام بيندازد، اگر از شراب خوردنت نااميد شود، درد برطرف مي شود.
ابن ابي يعفور از محضر امام ـ عليه السلام ـ در مدينه مرخص شد و به كوفه برگشت و دردش بيشتر شدّت كرد، بستگانش برايش نبيذ (شراب انگور) آوردند و اصرار به خوردنش كردند. او گفت: به خدا سوگند، قطره اي از آن را نخواهم آشاميد، چند روزي به شدّت ناراحت بود تا اينكه درد برطرف شد و تا آخر عمر به آن مرض مبتلا نشد.
وسائل الشيعه، ج17، ص277.
نتيجه گيري: بنابراين، در هيچ حرامي شفاء نيست و ما نبايد فريب نفس امّاره و شيطان را بخوريم و نبايد به بهانه هاي واهي به سراغ آشاميدني هاي حرام از قبيل شراب دنبلان گوسفند و غيره برويم.
ما بايد در صورت مبتلا شدن به هر نوع مرضي، از راههاي مشروع و معقول به مداواي خود بپردازيم و از خدا طلب شفاء كنيم. یاحقّ.

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -