انهار
انهار
مطالب خواندنی

کنترل جمعیت و جلوگیرى از باردارى

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال1745:با توجه به لزوم کنترل جمعیت،آیا بستن لوله هاى رحم در خانمها اشکال دارد؟

پاسخ:براى مدت موقّت مانعى ندارد.

سؤال1746:بستن مجراى تناسلى مرد و زن براى عقیم شدن، چه حکمى دارد؟

پاسخ:قطع رگ وعقیم شدن نقص است. و جایز نیست انسان خود را عقیم و ناقص کند. براى کنترل موالیدراههاى دیگر هست، مثل عزل نطفه و غیره که شرعاً بىاشکال است. و همین طور است نسبتبه بانوان. بلى بستن لوله ها به نحو موقت با رعایت مسائل محرم و نامحرمى مانعىندارد.

سؤال1747:آیا اسلام موافق با رشدجمعیت است؟

پاسخ:اسلام موافق با رشد جمعیت است از نظر این کهآمار مسلمانان هرچه بیشتر باشد دلیل بر عظمت و قدرت آنها است. ولى در برخى از شرایطخاص به عنوان آن شرایط موافق با رشد جمعیت نیست.

سؤال1748:آیا گذاشتن دستگاه آى. یو. دى(IUD) درون رحم براى جلوگیرى از باردارىجایز است؟

پاسخ:از نظر جلوگیرى از حمل با رضایت زن و شوهر مانعىندارد. ولى اگرمستلزم نظر غیر به عورت زن است اشکال دارد، اگرچه دکترى که این کار را انجام مى دهد زن باشد.

سؤال1749:خانمى نمى دانسته که گذاشتندستگاه درون رحم اگر مستلزم نظر به عورتین باشد جایز نیست و این کار را انجام داد. حالا که فهمیده است آیا باید آن را بیرون بیاورد؟ با توجه به این که اگر آن را خارج نکند مجبور است هرچند وقت یک بار براى معاینه نزد دکتر برود و این مستلزم نگاه غیربه عورتین اوست؟

پاسخ:خارج کردن آن بالفعل لازم نیست. ولى درزمانى که بیرون نیاوردن آن ملازم با نگاه غیر به عورتین او باشد، لازم است آن راخارج کند.

سؤال1750:اگر دکترها به خانمى بگویند در صورتى که حامله شوى برایت خطر جانى دارد. آیا زن مى تواند لوله هاى رحمخود را ببندد؟ اگرچه مستلزم عقیم شدن دائم، یا مستلزم نگاه غیر به عورتین باشد؟ آیااین از مصادیق اضطرار است؟

پاسخ:اگر پزشک متخصّص بگوید و از گفتهاو اطمینان حاصل شود، مانعى ندارد. و نگاه غیر در حدّ اضطرار و ناچارى جایزاست.

سؤال1751:آیا جایز است که زن بدون اذن ورضایت شوهر خود، کارى کند که حامله نشود، مثل این که قرص مصرف کند؟

پاسخ:اگر ضرر زیاد نداشته باشد جایز است. اگرچه شوهرش راضى نباشد


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -