انهار
انهار
مطالب خواندنی

وفات «مسلم ملکوتی» (1393 ش)

بزرگ نمایی کوچک نمایی
مسلم ملکوتی (۱۳۰۳ – ۱۳۹۳ش)، فقیه شیعه، امام جمعه تبریز، عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و عضو مجلس خبرگان رهبری بود. وی از حامیان امام خمینی در انقلاب اسلامی بود و بعد‌ها نماینده وی در تبریز شد. ملکوتی از سال ۱۳۶۰ تا ۱۳۷۳ امامت جمعه تبریز را به عهده داشت و بعد به قم بازگشت و به تدریس مشغول شد و در سال‌های آخر عمر، رساله عملیه خود را منتشر کرد.
زندگی نامه
مسلم‌ ملکوتی‌، در ۱۵ خرداد سال‌ ۱۳۰۳ در حومه شهرستان‌ سراب‌، واقع‌ در ۱۳۰ کیلومتری‌ تبریز به‌ دنیا آمد. پدرش‌ کشاورز بود و تحصیلاتی‌ نیز داشت. مسلم ملکوتی در پنج‌ یا شش‌ سالگی‌ نزد عالم‌ محل‌ که‌ از بستگان او بود، توانست‌ نوشتن‌ و خواندن‌ را فرا گیرد و با قرآن مجید و معارف‌ آن‌ آشنا شود و بخشی‌ از قرآن‌ را حفظ‌ کند. وی سپس تحصیلات خود را در سراب، تبریز، قم، مشهد و نجف ادامه داد. ملکوتی در سال ۱۳۴۶ به ایران بازگشت و در حوزه علمیه قم به فعالیت علمی و تدریس و تالیف مشغول شد.
ملکوتی علاوه بر فعالیت علمی، وارد مبارزات سیاسی علیه رژیم پهلوی نیز شد. وی پس از پیروزی انقلاب اسلامی در مجلس خبرگان حضور پیدا کرد و پس از شهادت شهید مدنی در سال ۱۳۶۰ از سوی امام خمینی به عنوان نماینده ایشان در استان آذربایجان شرقی و امام جمعه تبریز منصوب شد. مسلم ملکوتی در سال ۱۳۷۳ به قم بازگشت و فعالیت علمی خود در این حوزه را از سر گرفت. وی در سال ۱۳۹۳ش از دنیا رفت.
زندگی علمی
مسلم ملکوتی تحصیلات حوزی خود را در شهر سراب آغاز کرد. وی در آنجا بخشی از دوره مقدمات را گذراند و در هفده‌ سالگی‌ برای‌ ادامه تحصیل‌، به‌ تبریز رفت‌. در حوزه‌ علمیه‌ تبریز، به‌ مدت‌ چهار سال‌ اقامت‌ داشت‌ و در درس سید کاظم شریعتمداری، سید مهدی انگجی، میرزا فتاح شهیدی و میرزا محمود دوزدوزانی بهره‌ برد و دوره سطح را به‌ پایان‌ رساند. ایشان‌ در طول این‌ سال‌ها، کتاب‌هایی‌ را که‌ پیش‌تر فرا گرفته‌ بودند، به‌ طلابی‌ که‌ تازه‌ وارد حوزه‌ شده‌ بودند، تدریس‌ می‌کرد.
ملکوتی با اتمام‌ دوره‌ سطح‌، در سال‌ ۱۳۲۱ به‌ منظور ادامه‌ تحصیل‌ به قم رفت. وی در درس خارج آقایان میرزا محمد فیض‌ قمی‌ و سید محمد حجت شرکت‌ نمود. با ورود آیت الله بروجردی به‌ قم‌ از درس‌ ایشان‌ نیز بهره‌ برد و در علوم‌ عقلی‌ از‌ درس‌ حضرت‌ امام خمینی، میرزا مهدی‌ مازندرانی‌، شیخ‌ ابوالقاسم‌ اصفهانی‌، میرزا مهدی آشتیانی و علامه طباطبایی بهره‌ برد. او سپس‌ به‌ حوزه‌ علمیه‌ مشهد عزیمت‌ کرد و در درس‌ میرزا مهدی اصفهانی حضور یافت. وی در مشهد هیأت‌ و ریاضیات‌ را از شیخ‌ محمد رضا کرباسی فرا گرفت.
مسلم ملکوتی‌ در سال‌ ۱۳۳۴ به‌ نجف رفت و در مجلس درس‌ سید ابوالقاسم خویی، سید عبدالهادی شیرازی، سید محسن حکیم، سید محمود شاهرودی و شیخ حسین حلی حضور یافت؛ او علاوه بر تحصیل، به تدریس فقه، اصول فقه، فلسفه‌، کلام‌، ریاضی‌ و... نیز در حوزه نجف اشتغال داشت.
مسلم ملکوتی دوازه سال در نجف ماند و در آغاز تابستان سال‌ ۱۳۴۶ به‌ایران بازگشت و قصد داشت پس از پایان تابستان به نجف بازگردد اما درگیری‌های‌ آن‌ روز دولت‌ ایران‌ و عراق‌ که‌ به‌ ناامن‌ شدن‌ مرزها انجامیده‌ بود، او را از تصمیم‌ خود بازداشت‌ و دوباره عازم‌ شهر مقدس‌ قم‌ شد. وی در قم به تدریس فقه‌ و اصول‌ و فلسفه‌ و تالیف کتاب اشتغال پیدا کرد. او تا سال ۱۳۶۰ در قم حضور داشت و در آن سال به دستور امام خمینی به تبریز رفت و تا سال ۱۳۷۳ امامت جمعه تبریز را بر عهده داشت. و بعد در قم حضور یافت و تا پایان عمرش به فعالیت علمی و تدریس مشغول بود.
تالیفات
الربا فی‌ التشریع‌ الاسلامی‌
مسجد، مسجد شد (تاریخ‌ کامل‌ آذربایجان‌)
المحاکمات‌ (نقد و بررسی‌ نظریات‌ مرحوم‌ میرزای‌ نایینی‌ و مقایسه‌ آن‌ با نظریات‌ دیگر علما)
شرح‌ کفایة‌ الاصول‌
یک‌ دوره‌ اصول‌ مدوّن‌
حاشیه‌ بر اسفار
حاشیه‌ بر شفا
الامن‌ العالم‌ فی‌ الاسلام‌ او الامر بالمعروف‌ و النهی‌ عن‌ المنکر
تفسیر سورة‌ فاتحه‌
المنافقون‌ فی‌ القرآن‌ و السنة‌ و التاریخ‌
الفرق‌ بین‌ الدین‌ و العلم‌ و الفلسفه‌
رسالة‌ توضیح‌ المسائل‌
مناسک‌ حج‌
مقتل‌ الامام‌ الحسین‌(ع‌)
الحاشیه‌ علی‌ العروة‌ الوثقی‌
الصلوة‌
الحدود و الدیات‌
رقبات‌ موقوفه‌ طبق‌ وقف‌‌نامه‌
فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی
مسلم ملکوتی پس از ورود به ایران وارد فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی شد. برخی از فعالیت‌های وی عبارتند از:
تشویق افراد به مبارزه با رژیم پهلوی
تأسیس‌ کتابخانه‌ و صندوق‌ قرض‌ الحسنه‌ المهدی‌ در شهر سراب‌
عضویت‌ در جامعه‌ مدرسین‌ حوزه‌ علمیه‌ قم‌ و مبارزه با رژیم پهلوی از طریق فعالیت در این تشکل
حضور در دفتر استفتائات‌ امام خمینی پس از پیروزی انقلاب اسلامی‌
نمایندگی‌ از طرف‌ امام‌ خمینی برای‌ حل‌ مشکلات‌ مردم‌ آذربایجان‌ و زنجان
نماینده امام خمینی دراستان آذربایجان شرقی و امام جمعه تبریز از سال ۱۳۶۰ پس از شهادت آیت الله مدنی
نمایندگی مردم آذربایجان شرقی در دورۀ اول‌ و دوم‌ مجلس خبرگان رهبری.
وفات «مسلم ملکوتی» (1393 ش) (۲۴ جمادی‌الثانی ۱۴۳۵ق)

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -