انهار
انهار
مطالب خواندنی

خروج زن از منزل

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال1625:لطفاً حکمشرعى خروج زوجه دائم، از منزل را بیان کنید و دلیل و فلسفه آن را ذکرفرمایید.

پاسخ:براساس منابع فقهى، لازم است زوجه به عقد دائم،جهت خروج از منزل رضایت زوج را جلب کند.

از این قانون کلى موارد زیر استثنا شدهاست:

1- خروج از منزل براى کسب معارف اعتقادى بمقدار لازم و ضرورى و همینطوربراى فراگیرى وظایف شرعى الزامى.

2ـ خروج براى معالجه بیمارى، چنانچه امکاندرمان در منزل نباشد.

3ـ خروج براى فرار از ضررهاى جانى و مالى و عرضى.

4ـخروج براى انجام واجبات عینى که موقوف بر خروج از منزل است. مانند سفر حج، شرکت درانتخابات و یا نجات نفس محترمه.

5ـ چنانچه ماندن در منزل، توأم با عسر و حرجغیر قابل تحمل باشد، خروج جایز است.

6ـ چنانچه در ضمن عقد نکاح انتخاب مسکن واشتغال به مشاغل ادارى به زوجه محوّل شده باشد. و به عنوان شرط در ضمن عقد، براىخود سلبمحدودیت کرده است.

7- خروج براى تأمین معاش، چنانچه شوهر او قادر به آن نباشد یا از انفاق سرپیچىکند.

8ـ خروج از منزل براى تظلّم و دادخواهى.

در غیر این موارد جایز نیست زنبدون اذن شوهر از منزل خارج شود و دلیل این مطلب عبارت از آیه شریفه:

الرجالقوامون على النساء بما فضّل الله بعضهم على بعض و بما انفقوا مناموالهم».

روایاتى که صاحب کتاب وسائل الشیعه در جلد 14، ص 112; نقل کرده است، ودلالت دارد که «ولا تخرج من بیتها الا باذنه».

و براى آگاهى از فلسفه لزوم پیروىزن از شوهر، در خروج از منزل و امثال آن نیاز به بیان مقدماتى است:

1- فقهاىامامیه عقیده دارند که احکام شرعیه، ناشى از ملاکات و اهدافى است که از آنها تعبیربه مصالح و مفاسد مى کنند. براین اساس بایدها بر اساس جلب مصلحت و نبایدها براىفرار از مفاسد است.

2ـ مصالح و مفاسد، منحصر به امور مادى نیست. بلکه براساسجهان بینى اسلامى عمدتاً براى تأمین مصالح معنوى و سعادت اخروى است:

3ـ درتشخیص ملاکات احکام اتکاى ما بر وحى است. که از علم بى نهایت الهى سرچشمه مى گیرد وهیچ گونه خطا و اشتباه در آن تصور نمى شود. بنابراین ما اجمالا مى دانیم که هردستورى، داراى ملاک مناسب است; هر چند از شناخت تفصیلى آن عاجز باشیم.

4- درازدواجهاى دائم، هزینه زندگى بر عهده شوهر است، که شرح آن در کتابهاى فقهى مسطوراست.

5-ـ براساس تحقیقات روانشناسان و تجربه تاریخى، مردان نوعاً موجودى هستندکه قدرت آنها در تحمل مشکلات و بر خورد با ناملایمات بیشتراز زنان است.

6ـدر تشریع قوانین اسلامى، معیار وجود نوعى، ملاکات است نه موارد استثنایى، البته اینجهت در مصوبات پارلمانى نیز مورد توجه عقلا مى باشد.

7ـ یکى از اهداف تربیتى،تحکیم مبانى نظام خانواده است که اساس تمام نظامهاى اجتماعى است و چون این نظام هممانند سایر نظامها، نیاز به مدیر دارد، اسلام از میان اعضاى خانواده، شوهر را کهتحمل او در مشکلات بیشتر است انتخاب کرده، و هزینه زندگى و مسؤولیت فرزندان را دربسیارى از موارد به عهده او قرار داده است. همانگونه که حضانت فرزندان را تا مدتمحدودى براى مادر که از عواطف زیادتر برخوردار است مقرر فرموده است.

با توجه بهاین امور هفت گانه مى توان گفت که تحصیل رضایت شوهر در خروج از منزل براساس مدیریتشوهر و در قبال پرداخت هزینه همسر، و تحکیم نظام خانواده و حفظ حقوق حقه مردان وفرزندان است و ثمرات این مدیریت در برترى نظام خانوادگى افراد متدین، بر سایرخانواده ها مشاهده مى شود.

سؤال1626:اگر مردىبراى انتقام و اذیت کردن زن خود به او اجازه ندهد که از منزل خارج شود، آیا زن بایداطاعت کند؟ مثلا همیشه اجازه مى داده به محلى برود; ولى حالا براى انتقام اجازهنمى دهد؟

پاسخ:انتقام گرفتن و اذیت کردن مرد، برخلاف کرامتانسانى است و مناسب اخلاق اسلامى نمى باشد. ولى اگر به هرجهت اجازه خروج نداد، برزن است که اطاعت کند.

سؤال1627:زنى باتحصیلات عالیه و تخصص در امور مختلف، مى خواهد در ادارات یا کارخانه مشغول به کارشود و از تخصص خود استفاده کند; اما شوهر او مخالفت مى کند. آیا منع شوهر جایز است؟آیا زن مدیون هزینه هایى که از بیت المال،

خروج تحصیل او شده نیست؟

پاسخ:چون اشتغال نوعاً ملازم با خروج از منزل و صرف ساعاتى از وقتمى باشد، لذا شوهر مى تواند منع کند. در این صورت زن مدیون نیست. زیراتعهدى نسبت به اشتغالندارد.

سؤال1628:اگر شوهرى همسر خود را ازشرکت در انتخابات و خروج از منزل براى این کار منع کند، آیا زن مى تواند بدون اذناو از منزل خارج شده و در انتخابات شرکت کند؟

پاسخ:در واجب عینى،اذن شوهر به هیچ وجه دخالت ندارد.

سؤال1629:مردى کارمند با زن کارمندى ازدواج مى کند; پس از ازدواج، شوهر رضایت بهادامه کارمندى همسرش نمى دهد، با توجه به این که زن در زمان ازدواج کارمند بوده،آیا شوهر حقى دارد یا نه؟

پاسخ:در فرض سؤال، چنانچه زوجمى دانسته که زوجه اجیر است و با این حال اقدام به ازدواج کرده، حق ممانعت از ادامهکار او را ندارد.

سؤال1630:آیا محل سکونت فقطبا انتخاب شوهر تعیین مى گردد، یا این که زن مى تواند از قبول سکونت در محل موردنظر شوهر، خوددارى کند؟

پاسخ:حق تعیین محل سکونت با زوج است، مگراین که در ضمن عقد نکاح این حق براى زوجه شرط شده باشد.

سؤال1631:زنى در یکى از ادارات شغلى دارد، به شرط ادامه شغل، بامردى ازدواج کرده و زوج هم این شرط را پذیرفته است، آیا بعد از ازدواج زوج مى توانداز ادامه شغل زوجه ممانعت کند یا نه؟ و اگر قبل از ازدواج، شاغل نباشد، ولى بعد ازازدواج شغلى اختیار کند و زوج هم مانع نشود، آیا بعد از مدتى مى تواند مانع ازادامه شغل زوجه شود یا نه؟

پاسخ:در فرض سؤال اول، زوج نمى تواندمانع ادامه شغل زوجه خود شود و همچنین در فرض دوم که زوج متوجه بوده و مانع نشده،تا مدت قرارداد تمام نشود، زوج نمى تواند مانع از ادامه شغل اوبشود.

سؤال1632:با وجود این که احسان بهوالدین واجب است، اگر شوهر اجازه رفتن به منزل آنها را ندهد، آیا مى شود بدون اذناو

به منزل والدین رفت؟

پاسخ:شوهر مى تواند زن را از رفتن بهخانه پدر منع کند، امّا نمى تواند ازاحسان به وى منع کند،چون احسان اعم از رفتن به خانه پدر است.

سؤال1633:اگر زنى از شوهر خود اجازه رفتن به محلّى را گرفت، آیا مى تواند به محلّدیگر برود؟

پاسخ:اگر رضایت شوهر نسبت به محلّ دیگر محرز باشد،مى تواند برود.

سؤال1634:آیا زن مى تواندبدون اجازه شوهر، براى فراگیرى مسائل شرعى یا مسجد یا نماز جمعه یا مجالس مذهبى ازخانه خارج شود؟

پاسخ:اگر فراگیرى مسائل شرعى، از واجبات زن باشدو راهى براى فراگیرى ندارد جز به خروج از منزل، و مفسده اى نداشته باشد; به قدرضرورت و به اندازه واجب مى تواند خارج شود. ولى براى مسجد و غیره بدون اجازهنمى تواند خارج شود.

سؤال1635:آیا اذن شوهربراى خروج از منزل، در هر خروج باید احراز شود؟ یا همین که بداند راضى است مى تواندخارج شود؟

پاسخ:باید اطمینان به اجازه و رضایت داشتهباشد.

سؤال1636:اگر مرد زنش را از رفتن بهمسجد یا نماز یا مجالس مذهبى نهى کند، اگر زن مخالفت کرده و برود، نمازش در اینمکانها چگونه خواهد بود؟

پاسخ:بدون اجازه حرام است برود و اگررفت با عدم رضایت شوهر، نماز خواندن با لباسى که مال شوهر است و راضى نیست باطلاست.

سؤال1637:خوشبو کردن زنان خودشان را،هنگام رفتن به عروسى و جشن و احساس آن توسط مردان اجنبى چه حکمى دارد؟

پاسخ:چنانچه موجب تهییج مرد اجنبى شود، جایز نیست


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -