ال1572:لطفاً نظر مبارک را در رابطه با ازدواج دو فامیل بیانفرمایید؟
پاسخ:در خصوص این مسأله روایت معتبرى به نظر نرسیدهاست.[1]
سؤال1573:آیاقول مرد در مورد اینکه همسر خود را طلاق داده است بدون بینه، قبول است یا نیاز بهبینه دارد؟
پاسخ:اقرار مرد در ترتیب آثار طلاق کافى است. مگرآنکه زوجه یا دیگرى علم به کذب مرد داشته باشد. که در این صورت باید عالم مطابق علمخود عمل کند هرچند در ظاهر اگر حاکم مطابق اقرار زوج حکم کرده، نمى تواند حکم را ردکند.
سؤال1574:زوجین اصل طلاق را قبول دارند. زوجه ادعا مى کند که طلاق خلع است، ولى زوج مدعى رجعى بودن طلاق مى باشد. مستدعىاست بفرمایید قول چه کسى مسموع است؟
پاسخ:قول مدعى طلاق رجعى باقسم خوردن مقدم است.
سؤال1575:زوجین در اصلطلاق اتفاق دارند. زوج مى گوید طلاق دوم است و طلاق رجعى است، ولى زوجه مى گویدطلاق سوم است و بائن مى باشد. قول کدامیک مسموع است؟
پاسخ:قولمدعى طلاق رجعى با خوردن قسم مقدم است.
-------------------------
[1]ـ شهید (رحمه الله) در مسالک، اول کتاب نکاح مرسلا نقل کرده کهپیامبر اکرم (صلى الله علیه وآله) فرمود: «لاتنکحوا القرابة القریبة فإن الولد یخرجضاویاً اى نحیفاً». یعنى با خویشان نزدیک ازدواج نکنید، چون بچه نحیف و لاغر متولدمى شود.
و علامه (رحمه الله) در تذکرة الفقها، کتابالنکاح ج 1/ ص 569 ذیل مقدمه ششم ظاهراً استحباب نکاح با بیگانه را پذیرفته و همینحدیث را نقل کرده و سپس فرموده است: ولعل ذلک لنقصان الشهوة بسبب القرابة. یعنى،شاید این مطلب براى این باشد که قرابت و خویشاوندى سبب نقصان شهوتاست.
و در الحدائق الناضرة ج 23/ ص 17 آمده است که بعضىفرموده اند: ازواج با خویشان مستحب است به خاطر صله رحم و فضیلت ازدواج و شهید درقواعد همین را اختیار کرده است.
و بعضى گفته اند ازدواجبا بیگانه مستحب است براى قول پیامبر اکرم (صلى الله علیه وآله) که فرمود: «لاتنکحوا القرابة القریبة فإن الولد یکون ضاویاً، أى نحیفاً». و هو اختیارالعلاّمة فى التذکرة و علل بنقصان الشهوة مع القرابة، یعنى مختار علامه در تذکرهاستحباب ازدواج با بیگانه است و دلیل آن فرمایش پیامبر اکرم (صلى الله علیهوآله)است که از ازدواج با نزدیکان نهى فرمود.
پس ازاین، مرحوم صاحب حدائق فرموده است که ظاهراً این خبر از عامه نقل شده و در کتباخبار ما نقل نشده است و خبر را ابن اثیر در نهایة الاثیریة ج 3/ ص 106 نقل کردهاست و علامه هم ظاهراً از آنان تبعیّت کرده و به آنچه آنان به آن استدلال کرده اند،استدلال کرده است