انهار
انهار
مطالب خواندنی

شهادت سید محمد باقر صدر (1359 ش)

بزرگ نمایی کوچک نمایی
شهادت عالم مجاهد آيت ‏اللَّه "سيدمحمد باقر صدر" و خواهرش "بِنتُ الهُدي" (1359 ش)شهادت عالم مجاهد آيت ‏اللَّه "سيدمحمد باقر صدر" و خواهرش "بِنتُ الهُدي" (1359 ش)
آيت ‏اللَّه سيدمحمدباقر صدر در سال 1313 ش (1353 قمري) در كاظمين در خانواده‏ اي فقير اما نابغه ‏پرور به دنيا آمد. پدرش فقيه بزرگوار سيدحيدر و مادرش دختر شيخ عبدالحسين آل ياسين و بانويي باتقوا بود. آيت‏ اللَّه صدر در كودكي پدر را از دست داد و تحت كفالت برادرش، سيد اسماعيل، قرار گرفت. وي پس از فرا گرفتن مقدمات و اصول نزد استادان آن زمان و برادرش، راهي نجف اشرف شد و قبل از 20 سالگي به مرحله اجتهاد نائل آمد. اين عالم جوان در سن 22 سالگي نخستين اثر علمي - تحقيقي خود را به نام "غايةُ الفكرِ في علمِ الاصولِ الفقه" را به جهان علم ارايه نمود و كتاب‏هاي فَلسفَتنا و اقتصادُنا كه پس از آن به رشته تحرير درآمدند سمبل قدرت نمايي ايدئولوژي اسلامي در برابر انديشه ‏هاي وارداتي غرب بودند. آيت ‏اللَّه صدر مسأله رهبري فكري را از مسأله رهبري سياسي جدا نمي‏دانست و همگام با فعاليت‏هاي فكري، به فعاليت‏هاي سياسي و رهبري سياسي جامعه نيز همت مي‏گماشت. از اين‏رو، وجودش خطري براي بعثيان به شمار مي‏آمد و همين امر باعث رنجش حاكمان بعثي عراق گرديد. آيت ‏اللَّه صدر نقش ارزنده‏اي در حمايت از انقلاب اسلامي به رهبري امام خميني(ره) داشت و اين امر براي رژيم خونخوار عراق ناخوشايند بود. سرانجام حزب بعث عراق پس از دستگيري ايشان و نيز خواهر ارجمندش، سيده بنت الهُدي صدر، آنان را به طرزي فجيع به شهادت رساندند. شهادت اين مرد بزرگ و خواهر مكرمه ‏اش پس از شكنجه ‏هاي فراوان در زندان‏هاي رژيم بعثي عراق در روز 19 فروردين 1359 شمسي مصادف با 24 جمادي ‏الاولي سال 1400 قمري در 47 سالگي واقع شد. بدن خونين و شكنجه ديده اين شهيدان به طور مخفيانه تحويل يكي از افراد خانواده صدر گرديد و اجساد مطهرشان بدون حضور ديگران به خاك سپرده شد.
شهادت سید محمد باقر صدر (1359 ش) (۲۳ جمادی‌الاول ۱۴۰۰ق)

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  
 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -