انهار
انهار
مطالب خواندنی

زندگینامه (2)

بزرگ نمایی کوچک نمایی

میرزا علی احمدی میانجی (۱۳۰۵-۱۳۷۹ش) فقیه شیعی، مدرس اخلاق حوزه علمیه قم و شاگرد علامه طباطبایی.

احمدی میانجی در حوزه‌های علمیه ایران تحصیل کرد و به اجتهاد رسید. وی ضمن تدریس فقه و اصول، آثاری در تفسیر، فقه و مباحث حدیثی نوشته است. کتاب‌های مکاتیب الرسول، مکاتیب الائمه و «مالکیت خصوصی در اسلام» از جمله آثار اوست. او در آثار فقهی خود به موضوعات روز جامعه توجه داشته است. میانجی به نظریه ولایت فقیه اعتقاد داشت و به احکام حکومتی پای‌بند بود.

او فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی نیز داشت؛ از انقلاب اسلامی ایران حمایت می‌کرد و چندین دوره نماینده مردم آذربایجان شرقی در مجلس خبرگان رهبری بود. وی درجامعه مدرسین عضویت داشت و در شهرهای میانه و قم مدارس و مراکزی تأسیس کرد.

میانجی در بعد اخلاقی از علامه طباطبایی متأثر بود و در مدارس علمیه قم برای طلاب درس اخلاق می‌گفت.

زندگی‌نامه

به گفته احمدی میانجی وی در چهارم محرم ۱۳۴۵ برابر با ۲۳ تیر ۱۳۰۵ش در منطقه اوچ‌تپه در چهار فرسخی غرب شهر منامه به دنیا آمده، اما در شناسنامه تاریخ تولد او ۱۳۰۴ق ثبت شده است. پدرش ملا حسینعلی احمدی بود که از راه کشاورزی امرار معاش می‌کرد. او منبر می‌رفت و سوالات دینی مردم را پاسخ می‌داد. مادرش از سادات موسوی بود.[۱]

میانجی در سال ۱۳۲۶ش ازدواج کرد وی هفت فرزند داشت یکی از فرزندانش به نام جعفر شهید شد.[۲] او در حوزه‌های علمیه میانه، تبریز و قم تحصیل کرد و به اجتهاد رسید. میانجی در ۲۱ شهریور ۱۳۷۹ش برابر با ۱۲ جمادی‌الثانی ۱۴۲۱ق درگذشت و در حرم حضرت معصومه(س) به خاک سپرده شد.[۳]

فعالیت علمی

میانجی مقدمات عربی را نزد پدرش خواند و با خواندن کتاب‌هایی مانند گلستان سعدی نزد پدر و یکی دیگر از بستگانش که به او ملا می‌گفتند به زبان فارسی تسلط یافت. پدرش در سال ۱۳۱۸ش در ۱۲ سالگی، او را به شهر میانه نزد آقا میرزا ابومحمد حجتی فرستاد.[۴] دوران تحصیل او در منامه با جنگ جهانی دوم هم‌زمان بود. او کتاب‌هایی در نحو، حاشیه در منطق، معالم در اصول، مطول در معانی و بیان و بخش‌های عمده شرح لمعه و قوانین الاصول را نزد آقا میرزا ابومحمد حجتی فرا گرفت. سپس بخشی از شرح لمعه را نزد شیخ لطفعلی زنوزی و میرزا مهدی جدیدی آموخت. او در سال ۱۳۲۳ش به تبریز رفت، چهار ماه در تبریز در مدرسه حسن پاشا و مدتی هم مدرسه حاج علی اصغر ساکن شد و از میرزا رضی زنوزی بهره برد و به سفارش و نامه شیخ لطفعلی زنوزی با علامه طباطبایی در تبریز آشنا شد.[۵]

ورود به قم و آشنایی با علامه طباطبایی

در اوایل ذی القعده سال ۱۳۶۳ق وارد قم و در مدرسه دارالشفاء ساکن شد و در درس لمعه شیخ موسی عباسی حاضر شد. او دروس سطح را نزد سید حسین قاضی، شیخ موسی زنجانی، آیت الله مرعشی و میرزا احمد کافی الملک فرا گرفت. به گفته خودش استعداد فلسفی نداشت و بنا به نظر علامه طباطبایی فلسفه نخوانده است.[۶] در درس خارج نزد محقق داماد، گلپایگانی و بروجردی شاگردی کرد و مدت کوتاهی نیز در درس آیت الله حجت حاضر شد.[۷]

میانجی نخستین شاگرد علامه طباطبایی در قم بود و نزد او کفایه خواند. او در بُعد اخلاقی تحت تأثیر شخصیت علامه قرار گرفت.[۸] و از ایشان نکات اخلاقی نقل می‌کرد.[۹]

اجازه اجتهاد

احمدی میانجی از آیت الله بروجردی، آیت الله گلپایگانی، امام خمینی، آیت الله میلانی و سید عبدالهادی شیرازی اجازه اجتهاد داشت. وی از سوی آیت الله بروجردی اجازه داشت تا وجوهات را در اختیار طلاب نیازمند قرار دهد.[۱۰]

تشکیل محفل تفسیری

احمد میانجی، با سید ابوالفضل میرمحمدی زرندی مباحثه تفسیری را آغاز کردند که بعدها با پیوستن افرادی مانند سید عبدالکریم موسوی اردبیلی، سید اسماعیل موسوی زنجانی، سید مهدی روحانی، آیت الله مشکینی، سید یعقوب موسوی زنجانی، احمد آذری قمی و احمد پایانی، به جلسات هفتگی تفسیر تبدیل شد. اعضای جلسه هر کدام به تفاسیر مختلف مراجعه می‌کردند و پیرامون آیات مباحثی را مطرح می‌نمودند. این جلسه در پنج‌شنبه و جمعه‌ها برگزار می‌شد و نزدیک به نیم‌قرن ادامه داشت. از احمدی میانجی، یادداشت‌هایی از این جلسات به جای مانده است.[۱۱]

میانجی در جلسه فقهی که از زمان آیت الله بروجردی در منزل آیت الله موسی شبیری زنجانی تشکیل می‌شد، شرکت می‌کرد.[۱۲]

تدریس در حوزه قم

وی ضمن تحصیل، به طلاب پایین‌تر از خود تدریس می‌کرد.[۱۳] او در حوزه علمیه قم جزو اساتید شناخته شده در سطوح عالی به شمار می‌رفت. به فقه و به ویژه به کتاب مکاسب شیخ انصاری علاقه داشت و هر سال آن را برای عده‌ای تدریس می‌کرد. میانجی در آموزش طلاب، با آیت اللّه علی قدوسی در مدرسه حقانی همکاری داشت.

میانجی در مدارس مختلف قم مانند مدرسه شهیدین، مدرسه معصومیه و مدرسه کرمانی‌ها برای طلاب در سطح‌های گوناگون درس اخلاق می‌گفت.[۱۴]

آثار

مکاتیب الرسول(ص)

مواقف الشیعة

مالکیت خصوصی در اسلام

شرح دعای ابوحمزه ثمالی

شرح حدیث ثقلین

السجود علی الارض

التّبرک

الاسیر فی الاسلام

مکاتیب الائمه(ع)

تحقیق کتاب مَعادِن الحکمة

الاسیر فی الاسلام

السجود علی الارض

احادیث اهل البیت عن طرق اهل السنة

لزوم وزارت اطلاعات در حکومت اسلامی

حاشیه و تعلیقه بر کتاب «معادن الحکمه» فیض کاشانی

حاشیه و تعلیقه «شیعه در اسلام» علامه طباطبایی[۱۵]

خاطرات احمدی میانجی

به سوی نور؛ شرح فرازهایی از دعاهای ائمه؛ مجموعه سخنرانی‌های وی است که توسط موسسه علمی فرهنگی دارالحدیث در ۳ جلد چاپ شده است.[۱۶]

احمدی میانجی در مجله الهادی که توسط آيت الله شریعتمداری منتشر می‌شد مطالبی در رد وهابیت می‌نوشت مقالات وی با نام تبرک چاپ می‌شد.[۱۷] مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی آثار وی را در نرم‌افزار «مجموعه آثار فقیه اخلاقی حضرت آیت الله احمدی میانجی» این نرم افزار ۳۶ جلد کتاب را در بردارد.[۱۸]

مکاتیب الرسول

مکاتیب الائمه

مواقف الشیعه

التبرک

احادیث اهل البیت عن طریق اهل السنه

فعالیت‌های سیاسی

احمد میانجی از آغاز مبارزات سیاسی روحانیون علیه حکومت پهلوی در سال ۱۳۴۱ش، با مشورت علما، به میانه رفت‌وآمد داشت و پیام‌های آنان را به مردم می‌رساند. وی در عید نوروز و خرداد سال ۱۳۴۲ش، که به فرمان امام خمینی، در سرتاسر ایران عزای عموی اعلام شد، وارد شهرستان میانه شد، در مجالس و محافل متعدد به سخنرانی پرداخت. وی بارها از سوی نیروهای ساواک دستگیر و زندانی شد.[۱۹]

پس از انقلاب اسلامی امام خمینی طی حکم‌هایی در تاریخ‌های: ۱۹ فروردین، ۷ تیر و ۷ شهریور ۱۳۵۸ وی را به عنوان قاضی شرع، مسؤول رسیدگی به امور دادگاه‌ها و ساماندهی اوضاع مناطق و برای رفع مشکلات و ایجاد وحدت میان اقشار مختلف به ترتیب در شهرهای: «ملایر و حومه»، «میانه و شهرهای اطراف» و «مشکین شهر و حومه» منصوب کرد.[۲۰]

وی همچنین طی حکم‌های متعدد از سوی «دفتر عملیاتی حضرت امام خمینی» مستقر در قم، «دفتر جامعه مدرسین» و «دادسرای انقلاب کل کشور» به عنوان سرپرست هیأت‌های منتخب، جهت رسیدگی به وضع دادسراها و دادگاه‌های انقلاب و سایر امور به استان‌های خوزستان، لرستان و آذربایجان غربی اعزام شد.[۲۱]

احمدی میانجی از اعضای جامعه مدرسین و نماینده سه دوره مجلس خبرگان رهبری از استان‌های آذبایجان شرقی و غربی بود.[۲۲]

فعالیت‌های فرهنگی-اجتماعی

عمده خدمات فرهنگی- اجتماعی آیت اللّه احمدی میانجی در دو شهر میانه و قم بوده است؛ در میانه مدرسه رضوی، مرکز فرهنگی مذهبی انجمن دین و دانش و صندوق قرض الحسنه مهدیه را تأسیس کرد.[۲۳] او در تأسیس صندوق ذخیره علوی، مؤسسه خیریه الزهراء(س) و جامعه ناصحین در قم نیز نقش داشت.[۲۴]

میانجی به پیشنهاد آیت الله سید رضا صدر در مسجد عبداللهی واقع در سه‌راه بازار قم امامت جماعت می‌کرد.[۲۵]

آراء و نظریات

احمدی میانجی، مسائل اسلامی را از دیدگاه حکومتی ارزیابی می‌کرد. او اعتقاد داشت که فقه اسلامی و شیعی می‌تواند جوامع بشری را به خوبی اداره کند. وی به احکام حکومتی که زیر نظر ولایت ولی فقیه اداره شود، اعتقاد داشت، از این‌رو، مقررات و قوانین معمولی را هم لازم‌الاجراء می‌دانست؛ به طوری که می‌گفت: اگر کسی در نیمه شب مقررات راهنمایی و رانندگی را رعایت نکرد و پلیس هم حضور نداشت، واجب است خود، جریمه خلافش را به صندوق حکومت واریز کند.[۲۶]

احمدی میانجی اخذ وجوه شرعی و مصرف آن را، ابتدائاً یکی از شئون اساسی ولی فقیه می‌دانست. به همین سبب با این‌که مجتهد بود، اما در این باب از آیت الله خامنه ای اجازه می‌گرفت.[۲۷]

آیت اللّه خامنه‌ای، طی حکمی وی را به همراه سید مهدی روحانی، شیخ محمد ابراهیم جناتی، سید محمود هاشمی شاهرودی و... جهت بررسی موضوعات جدید و پاسخگویی به مسائل روز جهان اسلام منصوب کردند.[۲۸]

بزرگداشت

در بزرگداشت احمدی میانجی همایش و کنگره‌هایی در قم و میانه برگزار شده است: نخستین کنگره بزرگداشت وی در سال ۱۳۷۸ش سه کتاب بر ساحل علم و عمل؛ حضرت آیت الله احمدی میانجی (ره) در آیینه خاطرات بزرگان[۲۹]، سرچشمه هدایت؛ خاطراتی از فقیه اخلاقی حضرت آیت الله احمدی میانجی(ره) و یاد یار... ویژه‌نامه نکوداشت فقیه اخلاقی حضرت آیت الله احمدی میانجی(ره) را منتشر کرد.[۳۰] در مهرماه ۱۳۹۳ شمسی نیز همایشی در بزرگداشت وی در قم برگزار شد.[۳۱]

پانویس
  1. خاطرات احمدی میانجی، ص۱-۳.
  2. خاطرات احمدی میانجی، ص۴۹-۴۵.
  3. زندگی‌نامه آیت الله میرزا علی احمدی میانجی، ص۱۴۵.
  4. خاطرات احمدی میانجی، ص۹.
  5. خاطرات احمدی میانجی، ص۴۱-۳۵.
  6. خاطرات احمدی میانجی، ص۴۴-۵۵.
  7. خاطرات احمدی میانجی، ص۹۳-۹۶.
  8. اباذری، حاج میرزا علی احمدی میانجی.
  9. خاطرات احمدی میانجی، ص ۱۰۶- ۱۱۴.
  10. خاطرات احمدی میانجی، ص۶۱.
  11. خاطرات احمدی میانجی، ص۶۴-۶۲.
  12. خاطرات احمدی میانجی، ص۱۸۶.
  13. خاطرات احمدی میانجی، ص۲۹.
  14. اباذری، حاج میرزا علی احمدی میانجی.
  15. احمدی، میانجی، مجموعه سخنرانی‌های فقیه اخلاقی آیت الله احمدی میانجی ۱۳۹۰ش، شناسنامه کتاب.
  16. خاطرات احمدی میانجی، ص۷۰.
  17. خاطرات احمدی میانجی، ص ۱۵۵-۱۵۶.
  18. اباذری، حاج میرزا علی احمدی میانجی.
  19. اباذری، حاج میرزا علی احمدی میانجی.
  20. خاطرات احمدی میانجی، ص۷۹-۸۶.
  21. اباذری، حاج میرزا علی احمدی میانجی.
  22. خاطرات احمدی میانجی، ص۷۸.
  23. اباذری، حاج میرزا علی احمدی میانجی.
  24. اباذری، حاج میرزا علی احمدی میانجی.
  25. اباذری، حاج میرزا علی احمدی میانجی.

منبع


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -