انهار
انهار
مطالب خواندنی

أحکام قضاء

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال 1 : در صورتی که شخص شاکی کتباً خواهران استرداد دعوای خود و مدارک پیوستی آن باشد و به هر عللی از إقامۀ دعوی منصرف گردد، آیا دادگستری جمهوری اسلامی شرعاً مجاز است که اسناد و فتوکپی مدارک مزبور را ( که توسط و به هزینۀ شاکی تهیه گردیده، و چه بسا حاوی اسرار خانودگی و شغلی و مالی باشد) به عنوان مدارک و أموال و اسناد دولتی ضبط و نگهداری نماید؟

جواب: پس از تقدیم مدارک و شکوائیه به دائرۀ مربوطه باز گرداندن آن تابع مقررات إدارۀ مربوط است.

سؤال 2 : شخصی در زمان طاغوت ورشکست شده بود، طلبکارن تمامی أموال و مایملک او را تدمین و توقیف نمودند بجز یک کارخانه که شرعاً با افراد دیگری شریک بوده و ضاهراً به نام خودش و طلبکاران بوده است ( با علم به این مطلب آن را جزء أموال شخصی او نیاورده و مستثنی کردند البته به جهت إعاشۀ او و کارگران و سائر سهامداران) آیا پس از پنج سال، فرد یا مؤسسه یا بنیادی حق دارد کارخانه را هم تأمین و توقیف نماید؟

جواب: رسیدگی به این مسأله موکول است به مسؤولین مربوطه در دادگاههای صالحۀ جمهوری اسلامی .

سؤال 3 : شخصی که در محکمه حاکم شده ولی در راه احقاق حقش خسارات و هزینه هائی را متحمل شده آیا می تواند آنها را از محکوم ( که سبب این خسارت شده ) بگیرد یا خیر؟

جواب: حق ندارد بگیرد.

سؤال 4 : اگر دادگاهی در رژیم سابق حکم به محکومیت کسی داده باشد در صورتی که امروز حسب مقررات اسلامی ذیحق باشد، آیا دادگاه باید مجدداً دعوای او را بشنود یا خیر؟

جواب: با وجود شرائط مقرره دعوای او مسموع است.

سؤال 5 : اینجانب در یک شرکت ساختمانی سهیم بودم، و در مورد دریافت سهم خود با شرکاء اختلاف مالی داشتیم که با مراجعه به دادگستری موافقت شد مبلغی طی سه قطعه چک به اینجانب پرداخت گردد، در حضور باز پرس و با مواقفت او رسیدی در مورد دریافت سه قطعه چک دادم، یکی از چک ها که به تاریخ همان روز بود وصول شد، ولی دو قطعۀ دیگر که موعد آن یازده روز بعد بود پرداخت نگردید. با شکایت مجدد اینجانب، در پاسخ کتباً إعلام کردند «به استناد رسید مذکور پرداخت شده» در حالی که تاریخ دو قطعه چک یازده روز بعد از تاریخ رسید می باشد، و رسید مذکور مربوط به دریافت چک به مبلغ آن بوده و بازپرس هم حاضر و ناظر بوده، خواهشمند است نظر خود را در این زمینه بیان فرمائید؟

جواب: رسید دریافت چک به تنهائی رسید دریافت طلب نیست، و تا مبلغ طلب وصول نشود بدهی بدهکار به حال خود باقی است، و فیصلۀ نزاع موکول به محاکم صالحه است.

سؤال 6 : اگر مدعی در جلساتی حضور پیدا کردو إقامۀ بینه نمود ولی منکر حضور پیدا نکرد که دلائل خود را إقامه کند و حرف خود را بزند، آیا قاضی می تواند حکم غیابی صادر بکند.

جواب: بعد از إعلام به منکِر مانع ندارد.

سؤال 7 : مسألۀ شمول مرور زمان ( که در قوانین گذشته و احتمالاً در قوانین فعلی به آن عمل می شود) چه صورتی دارد؟

جواب: مرور زمان حق شرعی را ساقط نمی کند و شرعاً اعتباری ندارد.

سؤال 8 : محارب در صورتی که محصور بوده به ارعاب و محاربه[1] چه حکمی دارد؟

جواب: موارد مختلف است و موکول به دادگاه های اسلامی است.

سؤال 9 : اگر در قولنامه شرط انصراف برای طرفین نباشد، امتناع مالک خانه از حضور در دفتر ثبت اسناد جهت انتقال دادگاه را مجاز به صدور حکم محکومیت در انتقال می نماید یا خیر؟

جواب : در فرض مرقوم لازم است رسماً خانه را انتقال دهد، و با تخلف دادگاه شرعی می تواند او ر إجبار کند.

سؤال 10 : آیا محارب و مفسد في الارض فقط کسانی هستند که تهیه و تجهیز سلاح برای ایجاد فساد در زمین می کنند ؟ یا اگر اشخاصی هم بدون تجهیز سلاح در کشور إفساد می کنند ( مثل قطاع الطریق) یا نسبت به بعضی از مقامات سوء قصد می نمایند، و یا مردم را تحریک کنند که بر ضد انقلاب اسلامی عملی انجام دهند، محارب محسوب می شوند؟

جواب: محارب و مفسد دو موضوع است، و تشخیص آن با محاکم صالحه است.

سؤال 11 : موارد تخلفات قانونی ( مانند قوانین رانندگی، قوانین گمرکی، مقررات إداری و غیره) آیا جزء تخلف در حقوق اللّه است؟ و باید شرعاً در حین محاکمه متهم در محکمه حاضر شود یا نه؟

جواب: مواردی که مرقوم شده است از حقوق اللّه نیست[2].

سؤال 12 : آیا قضاوت شرعاً ملزم به متابعت از فتاوی هستند یا فتوی باید به صورت قانونی درآید؟ و اگر کسی قانوناً محکوم شود ولی حسب مقررات شرعی و فتوی ذیحق باشد تکلیف چیست ؟

جواب: قضاوت نمی توانند بر خلاف شرع حکم کنند، و در أحکام موافق شرع هم باید مطابق مقررات جمهوری اسلامی عمل کنند در صورتی که خلاف شرع نباشد.


[1] -يعني به خاطر اينكه در محاصره بوده به ارعاب و محاربه با نيروهاي اسلامي پرداخته تا خود را نجات دهد،نه اينكه ابتداءاً به محاربه برخاسته باشد.

[2] -يعني در صورت عدم حضور متهم آنها  در محكمه قاضي مي تواند حكم غيابي صادر كند.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -