انهار
انهار
مطالب خواندنی

احکام قرض

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال 25 : پول قرض گرفتن از فرقۀ مسیحی و یهودی و فرقه ضاله بهائیت قرض دادن به آن ها چه صورت دارد و آیا برای مسلمین جایز است یا خیر؟

جواب: در غیر فرقه ضالّه مانع ندارد.

سؤال 26 : کسی از دیگری مبلغی اسکناس یا چک به قرض الحسنه می گیرد و پس از دو سال که عین همان اسکناس را پس می دهد در حدود سی درصد قدرت خرید خود را از دست می دهد؛ حال اگر داین و مدیون در اول قرض الحسنه شرط کنند که مدیون در باز پرداخت دین مبلغی را ادا کند که قدرت خریدی معادل مبلغ فعلی قرض الحسنه داشته باشد، آیا چنین قراردادی شرعاً مجاز و قابل اجرا است؟

جواب: شرط مذکور نافذ نیست و همان مبلغی که قرض گرفته را ضامن است و قدرت خرید پول در این مسأله اثر ندارد.

سؤال 27 : شخصی در سال 1352 در برابر گرو گذاردن خانۀ خود مبلغی وام گرفته است که پس از سه ماه بدهی خود را مسترد و خانۀ خود را آزاد نماید و البته برای این منظور با رضایت خاطر مبلغی هم به وام دهنده بابت بهره پرداخت کرده و در سال 1354 سند خود را با رضایت طرفین فسخ و خانۀ خود را آزاد نموده است اینک که چندین سال از تاریخ فسخ معامله می گذرد مطالبۀ بهرۀ پرداختی را می نماید و بستانکار می گوید حاضرم بهرۀدریافتی را مسترد دارم مشروط بر اینکه بدهکار بدهی خود را به ارزش روز دریافت و طبق آمار بانک مرکزی پرداخت نماید به عبارت دیگر اگر فرضاً شاخص هزینۀ زندگی در سال 1352 و هنگام دریافت وام رقم 100 و در سال 1354 هنگام استرداد وام رقم 150 بوده است تفاوت را که در واقع در اثر تورم ارزش پول طلبکار کاهش یافته است بدهکار پرداخت نماید استدعا دارم نظر خود را در این زمینه بیان فرمایید؟

جواب: ربا گیرنده باید مقداری را که ربا گرفته پس بدهد و کم و زیاد شدن ارزش پول اثر ندارد.

سؤال 28 : شخصی چند قطعه زمین داشته، دو سال قبل به چند نفر فروخته که بعضی از قطعات را به پول نقد فروخته و از بعضی مقداری پول نقد گرفته و مقداری هم بنا شده بعد از یک سال پرداخت گردد، حال بعد از گذشتن یک سال قیمت زمین تنزل کرده خریدار می خواهد قیمت فعلی را بپردازد فروشنده می گوید باید قیمت یک سال قبل را بپردازی لطفاً حکم این مسأله را بیان فرمایید؟

جواب: باید ثمنی که در معامله قرار داد شده داده شود.

سؤال 29 : طلا آلات زن که به وسیلۀ شوهرش فرو خته شده و حالا می خواهد دینش را اداء کند آیا باید مطابق وزن طلائی که در چند سال پیش فروخته شده برایش طلا بخرد یا به اندازۀ پول طلا های فروخه شده، مطابق نرخ امروز طلا بخرد و به او تحویل دهد؟

جواب: اگر «طلا»را قرض گرفته و فروخته باید مثل همان را بر گرداند ولی اگر با اذن زن فروخته و «پول» را قرض برداشته همان قیمت فروش را باید برگرداند.

سؤال 30 : لطفاً در ارتباط حق الناس در صورت عدم حضور فرد طلبکار و بی اطلاعی از حیات یا عدم حیات وی فتوای امام چیست؟

جواب: اگر طلبکار را می شناسد باید تحقیق کند تا حق او را به خودش یا به ورثه اش تسلیم نماید.

سؤال 31 : به سؤالات ذیل پاسخ فرمایید: 1- اگر شرکا بخواهند برای سرمایه گذاری در شرکتی از دولت وام بگیرند و دولت شرط دادن وام را سرمایه گذاری مساوی در شرکت فوق الذکر قراردهند آیا شرکا می توانند این شرط را بپذیرند؟

جواب: مانع ندارد.

2- اگر دولت قبول کند که قسمت عمدۀ وام شرکت را تأمین کند و جهت تأسیس واحد تولیدی همه نوع حمایت به عمل می آورد با این شرط که شرکا کلیه تأسیسات و تجهیزات و ابزارهای لازم برای تولید را که برای این شرکت خریداری می کنند بدون اجازۀ دولت نفروشند و هر وقت و به هر دلیل خواستند از شرکت جدا شوند به جای بردن قستی از دستگاه ها و ابزارها و به تعطیل کشاندن واحد تولیدی به ارزای ریالی، سهام و حقوق خود را از شرکت دریافت نمایند و آن سهام به دولت یا عضو جدیدی با اجازۀ دولت واگذار شود آیا شرکا می توانند این شرط را بپذیرند؟

جواب: اشکال ندارد.

3- اگر دولت در مقابل پرداخت وام و تضمینات و حمایت های خود از واحد تولیدی و برای جلوگیری از رکود آن واحد شرط کند که فوت هر یک از شرکا به منزله جدا شدن عادی شریک از شرکت محسوب شده و سهام و حقوق او پس از تعیین ارزش ریالی عادله آن به یک نفر داوطلب دیگر با اجازۀ دولت واگذار و ارزش ریالی آن توسط داوطلب جدید به وارث شریک متوفی داده شود آیا پذیرش این شرط صحیح است؟

جواب: این شرط صحیح نیست و وارث شریک در عین ترکه شریک استحقاق پیدا می کند.

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -