انهار
انهار
مطالب خواندنی

طلاق خلع

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال49:اینجانب زنم را طلاق خلعی دادم بعد از گذشت یک ماه رجوع کردیم و به مهر قبلی راضی شدیم بعداً هر دوی ما رفتیم به حرم حضرت رضا پیش یک نفر روحانی و به او گفتیم عقد ما را تجدید کنید(و جریان را به او گقتیم که یک ماه نشده طلاق داده ام) او گفت «نمی خواهد عقد خود را تجدید کنید همان عقد سابق شما درست است» شهود هم دو نفر بودند . بعداً پدر زنم تصمیم گرفت زن مرا به ازدواج فرد دیگری دربیاورد و مجلس شیرینی خورانی گرفتند و در آن مجلس این زن منکر رجوع قبلی خود شد و قسم خورد که رجوع نکردم و من هم  قسم خوردم که رجوع کردیم و آن دو نفر شهود هم قسم خوردند که رجوع کرده حال بفرمایید که آیا قسم زن قبول است یا حرف دو نفر شهود و شوهر زن؟

جواب:در طلاق خلعی مرد حق ندارد مگر بعد از رجوع زن در بذل و در صورت زن در بذل به صحت رجوع مرد نمی شود.

سؤال50:همسر اینجانب بعد از وضع حمل در بیمارستان فرزندمان را تحویل بنده داده و مهریۀ خود را نیز بخشیده و درخواست طلاق نمود و یک ماه بعد از تولد بچه طبق خواسته اش از بنده طلاق خلع گرفت ،اکنون پس از دو ماه و اندی که از آغاز عده اش گذشته رجوع کرده و درخواست مهریه کرده است لیکن اینجانب به علت عدم توافق اخلاقی قادر به زندگی با او نمی باشم آیا نامبرده می تواند مهریه خود را بخشیده مطالبه نماید؟

جواب:حق رجوع در مهر دارد ولی حق ندارد شما را به رجوع در زوجیت وادار نماید و اختیار رجوع در زوجیت با خود شما است ولی قبل از رجوع او در مهر شما حق رجوع در زوجیت ندارد.

سؤال51:همسرم به علل زیادی در زندگی زنا شویی به طلاق خلع رسید و در محضر طلاق از مهریه اش گذشت ولی بعد از حدود دو ماه ونیم برای سومین بار برایش پیام فرستادم که اگر پشیمان باشی حاضرم با احترام زیاد دوباره تو را به همسری خود برگزینم ولی او قبول نکرد و در ضمن حلالم نکرد .

اکنون روحم از عذاب و آتش الهی ترسناک است و تسکینی برای وجدانم نیست تا مرا از ناراحتی روحی نجات دهد!

جواب:در صورتی که با رضایت زن طلاق خلعی داده شده صحیح است و چیزی بر شما نیست.

سؤال52:در طلاق خلعی هرگاه زوجه صیغۀ بذل را انشاء نکند و فقط زوج صیغۀ طلاق را انشاء نماید آیا انحلال عقد نکاح زوجی و فراق بینهما حاصل خواهد شد؟

جواب:جدایی به طلاق حاصل می شود


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -